«باسگا» مجموعه داستاني از آراز بارسقيان است كه از سوي نشر افراز راهي بازار كتاب شده است. اين داستانها كه در بخشهايي به توصيفاتي شاعرانه نزديك ميشوند، واگويههايي از زبان يك جوانند كه در مواجهه با دنياي پيرامون خود در قالب داستان بازگو شدهاند.
در اولين داستان اين كتاب كه «اطراف آنجا» نام دارد، نويسنده آشناترين تجربههايش را از شركت در كلاسهاي داستاننويسي جمال ميرصادقي بيان كرده است. او در اين داستان بر آن بوده تا صادقانهترين احساساتش را درباره حال و هواي اين كلاسها بيان كند.
بارسقيان در بهمنماه سال گذشته و پیش از انتشار این کتاب، به ایبنا گفته بود که «باسگا» كه اسم كتاب و يكي از داستانهاي آن است، نام كيكي است كه مسيحيان در مراسم عيد پاك ميخورند. دور اين كيك تخممرغ چيده ميشود كه اين فقط يك نماد است.
بخشي از داستان «ميان پرده: شهر خاكستري» اينگونه نوشته شده:
«احساس ميكنم شهر ميغرد. انگار ميخواهد چيزي بگويد، حرفي بزند. آسفالت خيابانها ميخواهند از جايشان كنده شوند. به نظر بعضي، روزها شهر درد بيشتري ميكشد و مخصوصا روزهاي زمستان، وقتي از در خانه بيرون ميآييد گرد و غبار دود ماشينها را احساس ميكنيد...»
«يكشنبه»، نام اولين رمان اين نويسنده است كه به زودي از سوي نشر چشمه منتشر ميشود.
آراز بارسقيان مترجم و نويسنده است.
نمايشنامههاي «آگوست در اُسيج كانتي» نوشته تریسي لتس و «من همسر خودم هستم» اثر داگ رايت، نام برخي كتابهايي است كه تاكنون به قلم بارسقيان ترجمه شدهاند.
مجموعه داستان «باسگا»« نوشته آراز بارسقيان به شمارگان 1100 نسخه از سوي نشر افراز منتشر شد.
اين كتاب 87 صفحهاي با قيمت 2000 تومان دربازار كتاب ارايه ميشود.
نظر شما