شنبه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۹ - ۱۴:۳۳
شاهنامه دربردارنده واژه‌هاي مشترك فرهنگ‌ ايران و هند است

پروفسور يونس جعفري استاد دانشگاه هند به مناسبت بزرگداشت فردوسي در شهركتاب مركزي گفت: در شاهنامه از جنگي سخن به ميان آمده است كه ميان ساسانيان و كوشانيان اتفاق افتاده بود. كوشاني‌ها اصلا چيني بودند و سپس در هند ماندگار شدند. اين واژه‌هاي مشترك در شاهنامه فردوسي مشاهده مي‌شود.

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، پروفسور يونس جعفري استاد دانشگاه هند پس از پايان سخنراني محمد پارسانسب در درس گفتارهاي سعدي كه در شهر كتاب مركزي برگزار شد، به مناسبت روز بزرگداشت فردوسي، درباره شاهنامه، جايگاه فردوسي و واژه‌هاي مشترك فرهنگ‌ ايران و هند در شاهنامه سخن گفت. 

وي افزود: آن‌ها جايي در نزديك تاج محل كنوني را پايتخت خود قرار دادند. بيست درصد مردم آن ناحيه «جت» بودند. واژه «جت» در شاهنامه هم آمده است و به معناي مرد جسور است. كوشاني‌ها به دين بودايي گرويدند و اين دين را به طرف ورارود و شهر بخارا بردند. 

استاد دانشگاه هند خاطرنشان كرد: اصل واژه بخارا، «وهارا» است. آن‌جا معبدي بودايي بوده است. واژه قند در نام شهر«سمرقند» هم واژه‌اي سانسكريتي است. به هر حال جنگ ميان كوشاني‌ها و ساسانيان با پيروزي شاه ساساني به پايان رسيد. 

وي افزود: يكي ديگر از واژه‌هايي كه بسياري گمان مي‌كنند كه عربي است، واژه «ضحاك» است. اين واژه هندي است و اصل آن «داهاک» است. هندي‌ها به كساني كه مرده مي‌سوزاندند، دهاک مي‌گفتند.
يونس جعفري خاطرنشان كرد: «پلنگ» واژه ديگري است كه از زبان سانسكريت وارد زبان فارسي شده است. اين واژه با «پلنگ» كه نام حيواني است، فرق دارد. «پلنگ» سانسكريتي، به معناي دراز كشيدن است و اصل آن «پرهنگ» است. 

آشنايي روان و انديشه ايراني‌تباران با شاهنامه فردوسي
سپس عبدالواحد شمال‌اف رييس پژوهشگاه فلسفه فرهنگستان علوم تاجيكستان درباره آفرينش از نظر فردوسي سخن گفت: در حدود هزار و سي سال از پايان يافتن اثر بي‌زوال فردوسي؛ شاهنامه، سپري مي‌شود. هر فرد ايراني‌تبار، از ابتداي آموزش و يادگيري، شاهنامه را مي‌خواند و روان و انديشه خود را با اين كتاب آشنايي مي‌دهد. 

وي افزود: ساليان بسياري است كه هم در اروپا و هم در كشورهاي شرق، گام‌هاي استواري براي شناخت شاهنامه برداشته مي‌شود. شايد تصور شود كه ديگر نكته‌اي ناشناخته درباره اين كتاب باقي نمانده باشد. اما اين تنها يك سراب است. زيرا هنگام بررسي شاهنامه، محقق جوينده بايد انگشت بر گفتارهاي ناراست نهاده و سخن راست ايران تباران را به گوش ديگران برساند. 

رييس پژوهشگاه فلسفه فرهنگستان علوم تاجيكستان خاطرنشان كرد: با خواندن شاهنامه، شايد گمان برده شود كه اين كتاب، تاريخ و افسانه ايران است. اما چنين تصوري درست نيست. شاهنامه از ابتدا تا سلطنت ايرج، تاريخ آرياييان است و پس از ايرج و بر تخت نشستن منوچهر، تاريخ ايران به‌شمار مي‌رود. 

وي افزود: از مقدمه شاهنامه مي‌توان به هستي‌شناسي و جهان‌بيني فردوسي پي برد. ما با خواندن آن مقدمه درخواهيم يافت كه واقعيت هستي‌شناسي فردوسي چگونه است. از تحليل انديشه‌هاي فردوسي چنين برمي‌آيد كه ديدگاه او درباره آفرينش جهان و عالم و هستي، با اعتقاد جاري زمان او متفاوت است. زيرا او نخست خرد را ستايش مي‌كند و اولين آفرينش خداي را خرد مي‌داند. «نخست آفرينش خرد را شناس» 

شمال‌اف يادآور شد: اين طرز گزارش مساله، با اعتقاد پيروان مزديسنا شباهت دارد. به عقيده آنان اولين آفريده اهورامزدا، «وهومن»، يا انديشه نيك، است. اين واژه در سير خود، بعدها در زبان تاجيكي به «بهمن» تبديل شده است. از زبان پيامبر ما نيز نقل شده است كه نخستين چيزي كه خلق شد، عقل بود. 

وي افزود: فردوسي سپس از چهار عنصر ياد مي‌كند. آنگاه در سلسله مراتب آفرينش، مي‌گويد كه انسان و مردم ظهور كردند «جز اين بگذري مردم آمد پديد / شد اين بندها را سراسر كليد». فردوسي اصل و گوهر همه گياهان و جانوران و مردمان را طبيعت به‌شمار مي‌آورد. از طبيعت نيز حركت و جنبش و جلوه‌هاي گوناگون زندگي پديد مي‌آيد. 

هنگامي كه فردوسي مي‌گويد: «نخستين فطرت پسين شمار»، به «فروهر» انسان اشاره مي‌كند. فروهر، روح نيست كه همراه با زادن انسان در او دميده مي‌شود. فردوسي در مورد بشر نخستين نيز به كيومرث اشاره مي‌كند. او در شاهنامه، كيومرث را نه اولين شاه، بلكه به عنوان آغاز زندگي مي‌شناساند. كيومرث در زبان اوستايي از دو جزء «كيو» و «مرته» تشكيل يافته است، يعني زنده ميرنده. 

وي افزود: فردوسي مي‌گويد اهورامزدا پس از آفريدن جهان، كيومرث، يعني زندگي، را آفريد. كيومرث سي سال در كوه‌ها به تنهايي زندگي مي‌كند و پس از آن از نطفه او دو شاخه ريواس مي‌رويد و در مهرگان روز، مهري و مهريانه (مشي و مشيانه در دين زرتشتي) از آن دو شاخه، به وجود مي‌آيند. پس از پنجاه سال آن دو با هم ازدواج مي‌كنند و هفت پسر و هفت دختر به‌دنيا مي‌آورند. 

وي در سخنان پاياني‌اش خاطرنشان كرد: آن‌چه فردوسي، اين متفكر ايران‌تبار، در شاهنامه بيان كرده است، در چارچوب كتاب مقدس آريي‌ها «اوستا» است. از سوي ديگر، تمام شاهنامه نيروي بزرگي براي خودشناسي ملي و پيشرفت است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها