مدير مسوول انتشارات محمدابراهيم شريعتيافغانستاني(عرفان) كه از جمله حاضران در همايش «ميراث مشترك مكتوب ايران و افغانستان» است، رسالت اصلي اين همايش را نزديكتر ساختن قلبها و زمينه فعاليتهاي فرهنگي دو كشور بر مبناي شناخت پيشينه مشترك فرهنگ مكتوب خواند و گرانبهاترين ميراث مشترك اين دو سرزمين را زبان و ادب فارسي ياد كرد.\
وي با اشاره به اين كه بيش از 30 سال است كه در ايران زندگي ميكند و در مدت 15 سالي كه مسووليت اين انتشارات را بر عهده داشته، بيش از 153 عنوان كتاب از سوي نويسندگان ايراني و افغاني به چاپ رسانده، اظهار داشت: با توجه به اين كه اين كتابها در حوزههاي گوناگون علوم انساني، ادبيات، تاريخ، اخلاق، فلسفه، عرفان و ... هستند، تلاش اصليام بر اين بود كه با كمك به مردم سرزمينم، زمينه توسعه فرهنگ افغانستان را تا حد امكان فراهم آورم.
شريعتيافغانستاني با بيان اين كه «از اين طريق ميخواهم به كشور و مردمم كه تشنه معرفتاند، كمك كنم» گفت: به دليل شرايط كنوني و وضعيت جنگ، كارهاي فرهنگي در افغانستان بر زمين مانده است و كتابهاي اندكي در اين كشور منتشر ميشوند. حتي چهره كتاب در رسانههاي ديجيتالي بيشتر به عنوان چهرهاي جنگزده و خارج از فرهنگ معرفي ميشود، در حالي كه در افغانستان به غير از مواد مخدر، موضوعاتي نظير فرهنگ، كتاب، اخلاق و تمدن نيز وجود دارد.
وي مهمترين مشتركات ايران و افغانستان را در زبان و ادبيات فارسي دانست و با اشاره به اين كه بيش از 1300 سال از عمر اين زبان نميگذرد، عنوان داشت: اين ميراث مشترك مانند تابلوي نفيسي ميان ايران، افغانستان و برخي نقاط پاكستان و تاجيكستان، نقشي زيبا از فرهنگ، باورها، كتابهاي گوناگون، زبان، مذهب و جغرافياي مشترك را ترسيم ميكند. متاسفانه در اين زمينه كشور افغانستان همواره مغفول مانده بود و اكنون كه فرصتي براي پرداختن به اين موضوع فراهم شده است، با وجود يك روزه بودنش، آن را غنيمت ميشماريم.
ناشر افغاني با تاكيد بر اين كه در ميراث مشترك فرهنگي و فرهنگ مكتوب، چيزي جداي از يكديگر نداريم، اظهار داشت: بايد با برپايي چنين همايشها و برنامههايي اين باور مشترك را بار ديگر بپرورانيم، چرا كه زبان مشترك يعني اشتراك در درك، فرهنگ، باورها و ميراثي كه ريشه آنها يكي است.
وي با بيان اين كه پنج تا شش دهه گذشته مشتركات بيشتري ميان مردم ايران و افغانستان وجود داشت، بهگونهاي كه در برخي از سفرنامههاي قديمي نيز به اين موضوع اشاره شده است، تصريح كرد: پيش از آن كه استعمار پير با خط مرزي سرزمينهاي اين فلات را از يكديگر جدا كند، مردم فلات ايران همگي به زبان فارسي سخن ميگفتند و سرزمينهاي افغانستان، پاكستان و بخشهايي از هند و كشمير نيز در دل اين سرزمين جاي داشتند. با وجود اين تغييرات، تنها سرزميني كه موفق شد اين ميراث مشترك يعني زبان فارسي را به شكل رسمي حفظ كند، افغانستان بود.
شريعتيافغانستاني با اشاره به اين كه در اين همايش يك روزه تصميم دارد بخشي از كتابها و ميراث مشترك ايران و افغانستان را در نمايشگاه جانبي اين همايش به نمايش بگذارد، درباره ضرورت برپايي چنين برنامههايي گفت: اگر ميراث گذشتهمان را به درستي بشناسيم، زمان كنونيمان را همراه با رنجها و دردهاي مشترك درك خواهيم كرد و ميتوانيم با اين ديدگاه، برنامهريزي بهتري براي آينده و ترسيم روزهاي آتي داشته باشيم.
وي يادآور شد: اميدوارم اين همايش به عنوان نشستي مقدماتي زمينههاي ارتباط بيشتري را در اين حوزه فراهم آورد؛ بهگونهاي كه از دل آن موسسات تحقيقاتي نظير ايران و افغانستان شكل گيرند تا بر مبناي آن به توليدات مشترك در حوزه تاليفات و انتشار كتاب بپردازيم و همانگونه كه برخي از كشورهاي پيشرفته دنيا با توسعه اين اشتراكات كتابي را با يك شابك(شماره ثبتي كتاب) به طور همزمان و با همكاري يكديگر چاپ و منتشر ميكنند و در اختيار علاقهمندان همزبان قرار ميدهند، ما نيز بتوانيم از طريق چنين موسساتي به توسعه روابط و محصولات فرهنگي ايران و افغانستان بپردازيم.
همايش يك روزه «ميراث مشترك مكتوب ايران و افغانستان» 12 تيرماه با حضور عدهاي از اصحاب ادب و فرهنگ ايراني و مسوولان، شخصيتهاي فرهنگي، نويسندگان افغاني و كارشناسان ميراث مكتوب فرهنگي دو كشور در كتابخانه، موزه و مركز اسناد مجلس شوراي اسلامي برپا خواهد شد.
اين همايش كه از نخستين نشستهاي مشترك كتابخانه مجلس شوراي اسلامي با مسوولان فرهنگي كشورهاي همسايه است، درصدد است با شناسايي مشتركات مكتوب فرهنگي زمينههاي احيا، حفظ و استفاده از اين آثار و اندوختههاي بشري را بيش از گذشته مهيا كند و در سايه همكاريهاي دو جانبه آثار كهن و مشترك را براي تحقيقات آتي و روشن ساختن تاريكيهاي تاريخي معرفي كند و در اين حوزه بازبينيهايي داشته باشد.
نظر شما