محمد بقايي ماكان طي بحثهايي در كتاب «شاملو و عالم معنا» چون «خدا و جهان هستي»، «خويشتن آدمي»، «تقدير گرايي» و «تلميحات قرآني»، سعي در تبيين نوع ارتباط شاعرانه احمد شاملو و عالم معنا در شعرهاي او دارد.
بقايي در توجيه اين اعتقاد، بند دوم شعر «اشارتي» را از مجموعه «ابراهيم در آتش» شاملو به عنوان نمونه ذكر ميكند.
از مباحث ديگري كه بقايي در اين كتاب در پي تبيين آنهاست، يكي هم "تاملات شبانه" شاملو است. وي در اين بخش، نخست با اشاره به اهميت شب در انديشه و شعر شاملو، يادآور شده است: توجهي كه شاملو به سپيده دم نشان ميدهد و تاكيدي كه به كرات به عارفانهترين و روحانيترين لحظههاي حيات دارد، بسيار درخور تامل است.
بقايي در ادامه به تفاوت ديدگاه شاملو و نيچه ميپردازد و ميگويد: او به خلاف نيچه از "ظهر بزرگ" سخن نميگويد. بلكه به "سپيدهدم" ميانديشد كه حتي يادش، ذهن و قلب را به عالم بالا دلالت ميكند. اينها نشان از علاقهاي است كه او به پاكي و صداقت دارد.
مولف به عنوان نمونهاي براين مدعا، به سطرهايي از «شبانه» مربوط به دفتر «آيدا، درخت، خنجر و خاطره»، و نيز به مرثيه او در رثاي فروغ فرخزاد اشاره ميكند:
"اي يار! نگاه تو سپيده دم ديگري است
تابانتر از سپيده دمي كه در روياي من بود"
و:
"و نامت سپيده دمي است كه بر پيشاني آسمان ميگذرد."
«شاملو و عالم معنا»را انتشارات مرواريد در سال جاري با شمارگان 2200 نسخه منتشر كرده ست.
نظر شما