پنجشنبه ۱۱ آذر ۱۳۸۹ - ۰۹:۰۰
آشنايي اجمالي با علم آينده‌پژوهي و سند چشم‌انداز

چاپ نخست کتاب «آشنايي با سند چشم‌انداز» تاليف محمد کشاورزي، محمد آفتابي، مصطفي سلاطين و محسن زارع از سوي موسسه انتشارات اميرکبير منتشر و روانه بازار نشر شد._

به گزارش خبرگزاري کتاب ايران(ايبنا)، اين اثر براي آشنايي اجمالي خوانندگان با مقوله علم آينده‌پژوهي و چشم‌انداز نويسي، عرضه شده است.

دنياي معاصر را عصر «ارتباطات و اطلاعات» و «دوره تصميم گيري‌هاي راهبردي (استراتژيک) و هوشمندانه» مي‌خوانند؛ روزگاري که تحولات، سرعت بيشتري گرفته است و در اين «گذار عجولانه»، همه روزه فرايندها و سامانه‌هاي بي‌شماري از گردونه فناوري خارج مي‌شوند. به دليل ماشين‌زدگي، انسان به تدريج از حوزه «انسان بودن» خارج مي‌شود و مانند ماشين، بدون اخلاق و عاطفه در مسير منافع توليد قرار مي‌گيرد. در اين ميان، انسان مسلمان بايد متوجه مسير اصلي‌اش (صراط مستقيم) باشد، چون نمي‌تواند بدون اخلاق و معنويت به آينده‌اي ايده‌ال برسد و معلوم نيست سر از کدام «ناکجا آباد» درآورد. 

در اين زمانه ديجيتالي که از سر و روي آن فناوري مي‌بارد، براي اين که از قافله درنمانيم، ‌بايد پا به پاي تمام نهادها و سازمان‌هاي فناوري‌محور و بازيگران فعال «عصر اطلاعات»، در حرکت و تکاپو باشيم. بايد همگي به صحنه بياييم تا با رقابت جدي و عملي، آينده را آگاهانه تحقق ببخشيم. آينده‌اي روشن، آرماني، ايراني و اسلامي، که دور از دسترس هم نيست.

آينده مطلوب براي جهان اسلام، به يقين نه آرمان شهر «اتوپيازدگان» است و نه دنياي علمي ـ تخيلي «ژول ورن‌ها» و «کوبريک‌ها»، بلکه فردايي است صد درصد واقعي و اتفاق افتادني، اما در چارچوب «ارزش‌ها و بايدها و نبايدهاي منبعث از متن دين».

اين «مطلوب‌آباد» به گواه قرآن واقع خواهد شد. آنجا که خداوند وعده وراثت زمين را به مستضعفين مي‌دهد و پرده از تحقق حکومت جهاني «عدل گستر» برمي‌دارد، اما مراد از «آينده مطلوب» پژواکي است از قضاوت‌ها، هنجارها و ارزش‌هاي ديني جامعه که رسيدن به آن تابع پيروي از روش‌هاي ويژه‌اي است که امروزه در دانش جديدي با عنوان «آينده‌پژوهي» بررسي مي‌شوند. اين علم، به شناسايي آينده‌هايي ممکن و مطلوب مي‌پردازد و چگونگي رسيدن به آنها را با «پژوهش» مي‌کاود.

آينده‌پژوهي، به مفهوم جديد خود، با مطالعات تخصصي درباره «آينده جهان» و «آينده‌هاي آرماني» از جنگ جهاني دوم شروع شده و تا دوران معاصر کشيده شده است. البته بايد يادآوري کرد که انديشيدن درباره آينده، از آغاز شکل‌گيري تمدن بشري، جزء محدوده فعاليت‌هاي انساني بوده است. بشر به عنوان موجودي انديشمند، همواره در حال کشف اسرار هستي بوده و هست. البته ديدگاه‌هاي گذشتگان پيرامون آينده، بيشتر تابع ارزش‌هاي ديني و عرف اجتماعي بوده است. بدين صورت، بشر طبق تعاليم انبيا براي رسيدن به آينده‌اي تلاش مي‌کرد که تمام آموزه‌هاي آسماني در آن به منصه ظهور برسد، و در آنجا مردمان، با صداقت، صميميت و پاکي در کنار هم زندگي کنند. فرايند اين سير، به جامعه موعود منتهي مي‌شود؛ آرمان شهري واقعي که در بيشتر اديان الهي (از زرتشت تا اسلام) از جايگاه اصيل و بالايي برخوردار است.

به عقيده نويسنده كتاب، امروز آينده‌پژوهي در قالب علمي جديد با حوزه مطالعاتي مهم، سعي دارد شيوه تحقق «برنامه‌هاي راهبردي آينده‌محور» را با روش «از پايان آغاز کردن» تشريح کند. در حقيقت اين رشته جديد، به قبض و بسط «انگاره آينده‌ها» مي‌پردازد؛ آينده‌هايي که ممکن و در دست‌رسند. مهمترين مولفه آينده‌پژوهي را مي‌توان تحرک و انگيزش خود و ديگران براي حرکت به سوي فردايي بهتر دانست. درست در همين مسير است که رهبران اثربخش، با کنار هم قرار دادن حقايق، آرزوها، ايده‌آل‌ها، فرصت‌ها، تهديد‌ها و استعدادها به ترسيم «چشم‌انداز» مي‌پردازند.

ترسيم آينده‌اي درخشان و برنامه‌ريزي براي رسيدن به آن، امروزه چهره‌اي همگاني و جهاني پيدا کرده و به انديشمندان اين هشدار را مي‌دهد که بايد روي «فردا»، «هفته بعد» و «ماه آينده» خط بطلان کشيد و با قلم شيوايي بر پيشاني گيتي نوشت: بايد از همين «حالا و اکنون» ساختن «جهان آينده» را شروع کرد. مسلما دنياي فردا را مبناهايي خواهند ساخت که تازه باشند و کهنگي از آنها دور باشد، و چه چيزي مبنايي‌تر از «آيه‌هاي وحياني» و تازه‌تر از «انسان‌هاي قرآني».

اين کتاب، براي آشنايي خوانندگان با علم نوين آينده‌پژوهي تاليف شده است. در فصل نخست، رابطه انسان و دين با آينده بررسي مي‌شود و اين بحث به ميان مي‌آيد که انسان در گذشته، به آينده علاقه داشت، ولي اين علاقه در حد دانستن و خبر داشتن از آينده بود، لذا بازار پيشگويان رونق داشت، اما اديان الهي علاوه بر برخورد با اين مساله، انسان را از فرجام و عاقبت او و اين که ساختن اين فرجام در دست خود اوست، آگاه مي‌کردند. اين فرجام، سعادت دنيا و آخرت بود.

به طور خلاصه، اديان مختلف به‌ويژه دين خاتم اسلام، درباره امور دنيا به دورانديشي و اتقان در کارها و امور توصيه کرده‌اند و درباره سرنوشت انسان، از قيامت و معاد خبر داده‌اند و تذکر داده‌اند که بايد بزرگ‌ترين و والاترين هدف انسان، حرکت به سوي خدا، ايمان راسخ و عمل صالح باشد تا به سعادت برسد. آينده بشريت در اين دنيا، موضوع مهم و جذابي است که در تمام اديان، زرتشت، يهوديت، مسيحيت و اسلام مطرح شده است. اين که بشر، ظهور موعود صالحي را انتظار مي‌کشد، قدر مشترک تمام اديان است.

در فصل دوم، به علم آينده‌نگاري پرداخته مي‌شود و در آن کليات، اصول، تاريخچه و اهداف اين علم را بيان مي‌کند، و روش‌هاي آينده‌نگاري، به صورت خلاصه عرضه مي‌شود.

در فصل سوم، موضوع چشم‌انداز مطرح مي‌شود که يکي از مهمترين اهداف علم آينده‌نگاري است. در اين فصل روش‌هاي نوشتن چشم‌انداز و تاريخچه آن در جهان و ايران ارائه و چشم‌انداز برخي کشورها و سازمان‌ها و شرکت‌هاي بزرگ دنيا آورده مي‌شود.

بحث و فصل پاياني كتاب به چشم‌انداز بيست ساله ايران اختصاص دارد. در اين فصل ابتدا مراحل تدوين و طراحي اين چشم‌انداز و سپس ويژگي‌ها و اهداف چشم‌انداز ايران مطرح مي‌شود و در خاتمه، موقعيت فوق‌العاده مهم و حساس ايران و نقش و تاثير انقلاب اسلامي ايران در جهان و منطقه بيان مي‌شود تا هر ايراني اهميت موضوع را درک کند و با اراده‌اي راسخ و تلاشي پي‌گير، به سوي آرمان‌هاي مطلوب گام بردارد.

چاپ نخست کتاب «آشنايي با سند چشم‌انداز» در شمارگان 3000 نسخه، 106 صفحه و بهاي 15000 ريال راهي بازار نشر شد.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها