پرویز جاهد منتقد و مترجم سینما پس از حضور در نمایشگاه کتاب گفت که پس از 20 سال دوباره حضور در نمایشگاه کتاب را تجربه کرده است. به باور جاهد به نسبت دهههای قبل تعدد ناشران سینمایی باعث شده تا مخاطبان امکان انتخاب در میان کتابهای سینمایی داشته باشند در صورتی که در دهههای قبل ناچار بودند صرفا فقط کتابهای یکی دو ناشر موجود را خریداری کنند.
تعدد ناشران: امکان انتخاب مخاطبان
این منتقد سینما همچنین به بیشتر شدن تعداد ناشران سینمایی و امکان انتخاب مخاطبان، اشاره کرد و ادامه داد: آیا این تعداد زیاد بازدیدکننده، مخاطبان واقعی کتاب هستند یا صرفا رهگذرند و برای گذراندن وقت، تفریح و خوردن ساندویچ و نوشیدن قهوه به نمایشگاه کتاب میآید؟ این سوال مهمی است که پاسخی برای آن ندارم. شاید کتاب زیاد منتشر میشود و تعداد بسیار ناشران باعث شده تا مخاطبان تقسیم شوند. در حوزه کاری خود من یعنی سینما، مخاطب اکنون با تعداد زیادی از ناشران تخصصی سینما مواجه است که هرکدام بیش از 10، یا 20 عنوان کتاب منتشر کردهاند و مخاطب میتواند از بین آنها دست به انتخاب بزند.
جاهد افزود: به عنوان مثال کتاب «دیالوگ» نوشته رابرت مککی با دو ترجمه یکی از سوی نشر افراز و دیگری از طرف نشر ساقی ترجمه و منتشر شده است. شاید یک مخاطب عام نداند که کدام ترجمه بهتر و کدام مترجم معتبرتر است؟
مخاطب خاص یا کتاب را میشناسد یا مقدمه آن را مطالعه میکند یا اینکه ممکن است اصل کتاب به زبان انگلیسی را هم دیده باشد. شاید این امکان انتخاب و تعدد ناشران و مترجمان باعث شده تا شمارگان پایین باشد.
تازهترین کتابهای پرویز جاهد
این منتقد، مترجم و پژوهشگر حوزه سینما در بخش دیگری درباره کتابهای تازه خود در سیویکمین نمایشگاه کتاب تهران نیز اشاره کرد: امسال من با دو ناشر کار کردم و پنج کتاب تازه را در نمایشگاه کتاب دارم. البته نشر اختران هم کتاب «آندره بازن و نظریه واقعگرایی فیلم» را در سال گذشته منتشر کرده و در نمایشگاه امسال نیز عرضه میکند. یکی از کتابها با عنوان «همچون در یک آینه: دیروز و امروز سینمای ایران» را نشر افراز منتشر کرده و چهار کتاب دیگر با عناوین «جهان تیره و تار بلا تار»، «سلطان موج نو؛ بازخوانی آثار فرانسوا تروفو»، «پازولینی و سینمای شعر» و «سینمای مستقل جان کاساوتیس» را نشر ایجاز. این چهار عنوان مجموعه مقالات مختلف تالیف و ترجمه هستند که با گردآوری من منتشر شدهاند.
نویسنده کتاب «همچون در یک آینه: دیروز و امروز سینمای ایران» در توضیح محتوای این کتاب گفت: این کتاب مجموعه مقالات من درباره تاریخ و گذشته و امروز سینمای ایران است. کتاب دو بخش کلی دارد. در بخش اول به سینمای روشنفکری، مدرن، غیر متعارف یا به اصطلاح موج نویی سینمای ایران پرداختم. از سینماگران مدرن و متقدم سینمای ایران مثل ابراهیم گلستان، فرخ غفاری و فریدون رهنما شروع میشود و میرسد به آثار سینماگرانی چون سهراب شهید ثالث، آربی اوانسیان، پرویز کیمیاوی و دیگر سینماگرانی از این دست. درباره سینمای پس از انقلاب اسلامی هم درباره فیلمسازانی از این ژانر یا دستهبندی که به Art House Cinema در غرب معروف است، صحبت میشود. سینمایی که از آن به سینمای هنری تعبیر میشود و شامل آثار فیلمسازانی چون عباس کیارستمی، جعفر پناهی، اصغر فرهادی، ابوالفضل جلیلی، کیانوش عیاری و دیگرانی از این دست، است.
وی افزود: رویکرد من در این کتاب «تحلیلی تاریخی» بوده تا با بهرهبردن از آن به چگونگی زادهشدن سینمای مدرن در ایران، تحول سینمای ایران از آن جریان موج نو به سینمای هنری امروز برسم. من به گذشته تاریخی سینمای ایران چندان کاری ندارم و معمولا پژوهشهای خود را درباره سینمای مدرن که از دهه 40 شروع شده، انجام دادهام. این جریان سینمایی در ایران از دهه 40 تا به امروز ادامه پیدا کرده و من سینمای هنری امروز ایران را ادامه دهنده جریان موج نوی سینمای ایران میدانم. برخی فیلمسازان سینمای مدرن امروز هم مانند عباس کیارستمی و بهمن فرمان آرا در واقع از آن دوره به این دوره حرکت کردهاند و در کنار نسلهای جدید سینمای ایران مثل اصغر فرهادی، جعفر پناهی، محسن مخملباف و دیگران مشغول به فعالیت بوده یا هستند.
جاهد در ادامه با اشاره به این نکته که برخی فیلمسازان سینمای هنری امروز ایران خود از بزرگان جریان موج نوی سینمای ایران بودند، گفت: برخی از این سینماگران هم پیش از انقلاب و هم پس از انقلاب فعال بودند و فیلم میساختند. گرچه کارشان در دورههای مختلف با افت و خیزهایی همراه بود. دلایل این افت و خیزها بخشی سیاسی، بخشی اقتصادی و بخشی هم فرهنگی است. به عنوان مثال بهرام بیضایی که همیشه آثارش تداوم داشته، در مقطعی روند آثارش قطع میشود. او دوباره شروع میکند، اما در نهایت خانهنشین شده و مجبور به مهاجرت میشود. اگر مخاطب با دقت مقالههای این کتاب را مطالعه کند با این سیر تاریخی آشنا شده و با تحلیل تازهای از این ارتباطها و گسستها آشنا میشود.
«سینماچشم«هایی که کتاب شدند
پرویز جاهد در بخش دیگری از این گفتوگو به معرفی بیشتر چهار کتاب مجموعه مقالات منتشر شده خود در نشر ایجاز پرداخت و ادامه داد: من در لندن سردبیری نشریهای را به نام «سینما چشم» بر عهده داشتم. این نشریه تا 10 شماره به صورت چاپی منتشر و به صورت آندیماند و درخواستی توسط سایت آمازون فروخته میشد. به عبارتی ما تیراژ نداشتیم، نشریه چاپ شده و ناشر آن یعنی انتشارات H&S Media نسخه pdf آن را روی آمازون عرضه میکرد. هرکسی که درخواست نسخه چاپی را داشت، آمازون آن را انجام داده و به آدرسش پست میکرد. این روند در غرب رایج است و بسیاری از ناشران به صورت آندیماند کار میکنند.
مترجم نمایشنامه «لئونس و لنا» ادامه داد: سیستم آندیماند در غرب برای کتابها و نشریات فارسی چندان مناسب نیست. به همین دلیل ما هرچند که تلاش کردیم پلی میان نویسندگان و منتقدان فیلم با سینما دوستان یا «سینهفیلی»های داخل ایران و سینهفیلیهای ایرانی مقیم غرب، اما موفق نبودیم، هرچند که در ابتدا فکر میکردیم این نشریه میتواند حداقل سینهفیلیهای ایرانی مقیم کشورهای غربی را به خود جلب کند. البته بازخوردهای مناسبی از مخاطبان این نشریه گرفتیم، اما از نظر مالی نتوانستیم انتشار آن را ادامه دهیم.
جاهد همچنین با اشاره به این نکته که شمارههای دهگانه نشریه «سینماچشم» هنوز هم به آمازون فروخته میشود، گفت: مخاطب داخلی به این نشریه دسترسی نداشت و اکنون نیز ندارد. من با درخواستهای بسیاری برای انتشار محتوای این نشریه در ایران یا خریداری مستقیم آنها، روبهرو بودم. نشریه برای انتشار چاپی در ایران مجوز نداشت و من راهی برای رساندن آن به مخاطبان داخلی به ذهنم نمیرسید. حتی یکبار در ایران دوستی به من گفت که شمارههای این نشریه به صورت غیرقانونی در ایران و بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی تکثیر شده و در پیادهروهای خیابان انقلاب عرضه میشود. به این دلایل تصمیم گرفتم که مقالات شمارههای دهگانه «سینماچشم» در ایران در قالب کتاب به مخاطبان عرضه شود. خوشبختانه همه کتابها هم مجوز گرفتند و تاکنون چهار مجلد از آن منتشر شده است.
اهمیت بلا تار و کمبود منابع مطالعاتی درباره این فیلمساز مجارستانی
نویسنده کتاب «برگزیده یک قرن موسیقی فیلم» درباره میزان استقبال مخاطبان نمایشگاه از چهار کتاب سینمایی منتشر شدهاش در نشر ایجاز اشاره کرد: کتاب مجموعه مقالات تالیف و ترجمه «جهان تیره و تار بلا تار» با استقبال مخاطبان مواجه شد. بلا تار سینماگر بسیار مهمی است که پیشتر صرفا یکی دو عنوان کتاب درباره او به فارسی منتشر شده بود. آن دو عنوان کتاب هم یکی تکنگاری مشهور ژاک رانسیر درباره او به نام «بلا تار پس از پایان» است که دو بار با ترجمههایی از محمدرضا شیخی و رضا خلیلی منتشر شده و کتاب دیگر هم ترجمه مجموعه مقالههای مختلفی که با گردآوری سعیده طاهری و بابک کریمی در نشر شورآفرین رنگ انتشار به خود دیده است.
جاهد گفت: زمانی که ما در نشریه «سینماچشم» درباره بلا تار نوشتیم، هنوز کتابی در ایران درباره این سینماگر برجسته مجارستانی منتشر نشده بود، اما اکنون چند کتاب خوب و مهم در کنار «جهان تیره و تار بلا تار» وجود دارد و خلا کمبود منابع مطالعاتی درباره او را پر میکند. البته بلا تار در سطح عموم ایرانیان شناخته شده نیست، چرا که هیچکدام از 10 فیلمش در ایران اکران نشدهاند. فقط یکبار فیلم «مردی از لندن» او در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد. بنابراین فقط قشر خاصی در ایران بلا تار را میشناسند. این جریان عجیب و متناقضی است که درباره سینماگری کتاب کار کنی و درباره او بنویسی که هیچگاه فیلمهایش در ایران اکران نشدهاند.
مقایسه سینهفیلیهای ایرانی با همتایان غربی خود
جاهد در بخش دیگری از گفتوگو با ایبنا به علاقه زیاد مخاطبان و سینهفیلیهای ایرانی به سینمای جدی جهان اشاره کرد و گفت: امروزه دیگر سینما، شناخت سینما و مطالعات سینمایی محدود به فضای رسمی نیست. فضای غیررسمی آنقدر پیشرو، قوی و مستقل است که دیگر منتظر بخشنامههای دولتی نمیماند که آنها بررسی کنند که آیا آثار بلا تار، لارس فون تریه در ایران قابل نمایش هست یا نیست؟ همچنین این طیف منتظر تلویزیون هم نمیماند که مگر یک زمانی فیلمی از بلا تار را پخش کنند.
وی افزود: علیرغم تمام محدودیتها اما سینه فیلیهای ایرانی و علاقهمندان پروپاقرص سینمای جدی در ایران، بسیار پیشروتر و بهروزتر از سینهفیلیهای غربی هستند. علاقهای که در ایران به سینمای روشنفکری، سینمای آوانگارد، سینمای اکسپریمنتال و سینمای غیرمتعارف و سینماگران شاخص مدرن و پست مدرن غربی وجود دارد در خود غرب وجود ندارد.
نویسنده کتاب «نوشتن با دوربین» ادامه داد: در غرب شاید صرفا در جشنوارههای سینمایی سینهفیلیها را میبینید و اگر مثلا خود بلا تار بیاید و سخنرانی کند، مخاطبان چندانی در سالن جمع نمیشوند، اما در ایران اگر حتی یک مترجم بیاید درباره بلا تار سخنرانی کند، غوغا شده و سالن آنقدر پر میشود که دیگر جای سوزن انداختن در آن نیست. تعداد مخاطبانی که در جشنواره جهانی فیلم فجر امسال برای دیدن الیور استون یا ژان پیر لئو آمدند، حیرت انگیز بود. اکنون ژان پیر لئو در فرانسه یک بازیگر بازنشسته است و حتی در جشنوارههای فیلم هم او را به جا نمیآورند، اما در ایران آدمهای بسیاری برای دیدن او آمده و از او امضا میخواستند.
علت عدم تجدید چاپ «از سینما تک پاریس تا کانون فیلم تهران»
جاهد در بخش پایانی این گفتوگو درباره حضور کتابهای «نوشتن با دوربین: رو در رو با ابراهیم گلستان» و «از سینما تک پاریس تا کانون فیلم تهران: رو در رو با فرخ غفاری» نیز چنین گفت: پنجمین و آخرین چاپ «نوشتن با دوربین» دو سال پیش منتشر شد. کتاب در اصل نزدیک به هشت سال تجدید چاپ نشده بود، چرا که در دولتهای نهم و دهم فعالیت انتشارات اختران را به حالت تعلیق درآورده بودند. برای تجدید چاپ آن در سال 95 با ناشر به توافق رسیدیم که بهترین یادداشتهای منتقدان درباره کتاب را به همراه گفتوگوهای تازهای با گلستان و نگاهش به بازخوردهایی که از کتاب گرفته، به آن اضافه کنیم.
وی در پایان گفت: «از سینما تک پاریس تا کانون فیلم تهران» هم تا مدتها در دولتهای نهم و دهم غیرقابل چاپ تشخیص داده شده بود، اما با روی کار آمدن دولت آقای دکتر حسن روحانی، منتشر شد. من دوست داشتم که مقدمهای که بهمن فرسی برای این کتاب نوشته بود، نیز در آن منتشر شود، اما نشر نی به من اطلاعی مبنی بر صدور مجوز نشر این کتاب نداد و ناگاه آن را در سال 93 منتشر کرد. اکنون نیز من در هیچ کتابفروشی آن را نمیبینم در صورتی که باید تجدید چاپ شود. کتاب دیگری نیز با نشر آگه کار کردم به نام «برگزیده یک قرن موسیقی فیلم» که در واقع گزیدهای است از بازخوانی و مرور من بر موسیقی فیلم و بهترین آثاری که در این عرصه ساخته شده است. متاسفانه این کتاب نیز نایاب است و نمیدانم چرا تجدید چاپ نمیشود.
نظر شما