یکشنبه ۱۴ دی ۱۳۹۳ - ۱۶:۰۰
کار نقد، بازشناسی مشک ختاست از مشتی‌خطا

محمدحسین ساکت، دبیر علمی یازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب در آیین اختتامیه این جشنواره، بیانیه‌ای قرائت کرد که در آن بازشناسی مشک ختا از مشتی خطا را از جمله وظایف نقد برشمرد.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) آیین اختتامیه یازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب امروز (14 دی‌ماه) در پژوهشکده فرهنگ، هنر و معماری برگزار شد. در این مراسم، متن بیانیه جشنواره از سوی محمدحسین ساکت، دبیر علمی جشنواره قرائت شد.

متن بیانیه یازدهمین دوره جشنواره نقد کتاب به شرح زیر است.

اندیشیدن و نگاشتن هنر بزرگی است؛ بزرگ­تر از آن، «هنری­‌دیدن» است. «هنری دیدن» هر چیزی در گروِ نگاه و نگرش خرده‌­سنجی و نقد راستین است. بی­ گمان، نقد نگاشته­ های علمی / ادبی / هنری یکی از کارآمدترین ابزارهای بالندگیِ فرهنگی و شکوفایی شاخ و برگ­های رنگین و پربار پژوهش، آموزش و پدیداری دستاوردهای خجستۀ دانشوری و فناوری در یک جامعۀ پویا و پیشرفته است.
 
در یک نگاه می­ توان میان بارآوری، پرورش و بالندگی، و پژمردگی و واپسگرایی دانش در جهان شناخت و معرفت پل زد. نقد هنجارمند و درست و برکنار از مهرپراگنی و کین افشانی از یک سو، راه را برای دلگرم­سازی و کوشش­ افزایی نویسندگان و اندیشه ­وران دست به قلم و هنرمندان شاهکار آفرین باز می­ کند و از دیگر سو، تنگ­راهۀ­ هرزه ­پوییِ،تنگ‌چشمی و حسدورزی را می­ بندد. نگفته پیداست که میان «رشک دانشورانه» (غبطۀ علمی) و «حسد کینه­ ورزانه» فرسنگ­ها جدایی است، درست به سانِ جدایی تن و جان یک انسان تندرست با کسی که بیمار و روان­پژند است.
 
داوری در هر کاری دشوار است و در کارهای علمی و فکری دشوارتر. چه بسا داور در رشته‌­ای که کتاب یا مقاله برای داوری فرارویش نهاده‌­اند، خود اثرآفرین است و بسیار وابسته و دلبستۀ کارخویش. اینک، اوست که باید با تعهد و دلبستگی علمی و پارسایی اخلاقی و بزرگ‌­منشی، و سراسر رها از وابستگی سره را از ناسره بازشناسد و به دیگران بازشناساند.
 
در اینجا، پرسشی برمی­‌خیزد که: آیا نقد و خرده ­سنجی جایی در برنامه ­ریزی بلندهنگام یا بینش­‌گری (visionary planning) خواهد داشت؟ از آنجا که هر موضوع خوب آن است که مسأله ­آفرین و بلکه پُرمسأله باشد؛ نقد هم باید در چرخۀ آینده ­پژوهی برای خود جایی باز کند و کم­ کم از نمادینه­ پردازی به نهادینه­ سازی رو آورد. به سخن دیگر، برای استوارسازی و جااندازی معیارهای نقد باید رویکردی آینده­ پژوهانه (future studies) و آینده­ نگارانه (foresight) به خود بگیرد. شایسته است کار نقد و نقّادی و داوری به گفتۀ الوین تافلر (Alvin Toffler) در کتاب موج سوم در جامعه موج پدید آورد. در این راستا، حتی باید از برنامه ­ریزی میان مدت (sterategic) هم گذر کرد. در آینده ­پردازی (visionary) دمساز کردن محیط با تغییرآفرینی بر پایۀ ارزش­هاست. به سیمای مشارکتی و همیاری ناقد، نویسنده و خواننده در این آینده پردازی نگاهی تازه و ژرف باید انداخت. این همگامی و همدوشی سه عنصر یاد شده، در پالایش و گزینش سره از ناسره بسی کارگر و تعیین کننده خواهد افتاد.
 
در اینجا، رقابت و چشم و هم‌چشمی آفت بزرگ و سرنوشت­‌سازی است. در میان دانشمندان چه در محیط­‌های دانشگاهی، یا حوزوی و یا بیرون از این­ دو، به راستی مرد میدان می­‌خواهد تا چشم بر هم دوزد و حق دیگران را نسوزد و عدالت را که نخستین نشانه و ویژگی داوری و داور است در دل و دماغ و خوی و منش و روش خویش بیاندوزد.
 
در واقع، کار نقد «بازشناسی مشک ختاست از مشتی خطا». گذشته از بایستگیِ کارشناسی، آگاهی، دیدگاه و تجربۀ داور باید به گوهر یکسان­‌بینی، گریز از هواداری یا سوگیری آراسته باشد، و این کار آسانی نیست. از این دریچه، کار داورانِ بررسی و نقد آثار از کار دادرسان در رسیدگی به یک پرونده و احقاق حق و پرداختن به دادگری، سبک­تر، کم‌بهاتر و ساده­‌تر نیست. اما در این بهامندی، «هزار نکتۀ باریک­تر ز مو» می­‌بینیم.
 
اکنون، یازدهمین جشنوارۀ نقد کتاب را پشت سر می­‌گذاریم. همگی کوشش‌­های ده سال گذشته را ارج می­‌نهیم و برای همۀ دست­‌اندرکاران برگزاری جشنوارۀ نقد کتاب، به ویژه جناب آقای احمد مسجدجامعی بنیانگذار و از دبیران پیشینِ جشنواره جناب آقایان سیدفرید قاسمی، دکتر سیدمحمود یوسف ثانی، دکتر محمدرضا اسدی و به گونه­‌ای برجسته از علی اوجبی که چهارمین تا دهمین جشنواره گواه کوشش خستگی­‌ناپذیرش بوده است، آرزوی بهروزی و کامیابی داریم.
 
امسال در پاره‌­ای از بندهای آیین نامۀ جشنوارۀ نقد کتاب دگرگونی­‌هایی پدید آمد. برای نمونه، موضوع­‌ها رده‌­بندی تازه‌­ای به خود گرفت که در زیر می‌­آید:

هنر، میراث­‌پژوهی، علوم تربیتی و روان­شناسی، فلسفه ـ کلام و عرفان، تاریخ، ادبیات، علوم اجتماعي، فقه و حقوق، اطلاع‌­رسانی و ارتباطات، قرآن و حدیث، ایران و اسلام، کودک و نوجوان و اخلاق.

امید که در سال آینده، مقالات، دیدگاه‌­ها و نظریه‌­پردازی در زمینۀ نقد کتاب در چرخۀ داوری گنجانده شود و در این پیوند، هیأت امنای محترم خانۀ کتاب، با اصلاح آیین­‌نامۀ جشنواره دست برگزارکنندگان را برای داوری در این زمینه باز بگذارد.
 
سرداوران گروه‌­های گوناگون، بر پایۀ رده­‌بندی تازۀ موضوعی، که در بالا نگاشته آمد، از میان 563 مقاله از 258 مجلۀ رسیده، دریافتی و پذیرشی به دبیرخانه در نخستین مرحله 98 مقاله را برای داوری در واپسین مرحله به دست داوران سپردند.
 
سوگمندانه در سنجش با سال پیش، گواه کاهش شمار مقاله­‌های وابسته به نقد کتاب و خوشبختانه افزایش شمار مجلات در این زمینه‌ایم.
 
اگر ترس و هراس و کنش­های احتیاط آمیز در کار داوری و داوران را کنار بگذاریم، سرنخ آسیب­‌شناسی کاهش کمی و کیفی مقاله­‌های نقد را باید در امتیازات مقطعی و باب روز ارتقای گروه­‌ها و پایه‌­های دانشگاهی جست و جو کرد که گزند  بزرگ دانش‌­سوز جامعۀ ما شده است.     «گفت و گو آیین درویشی نبود      ورنه با تو ماجراها داشتیم»

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط