«زندگی و مرگ صدام» منتشر شد؛
ماشین نظامی صدام چطور تجهیز شد؟/ ماجرای باخبر شدن همسر صدام از ازدواج پنهانیاش
زندگینامه دیکتاتور عراق با عنوان «زندگی و مرگ صدام» از سوی انتشارات روزنهکار منتشر شد. این کتاب از تاریخ گذشته کشور عراق از ابتدای قرن بیستم و استقلال آن از عثمانی آغاز میشود و به تحولات میانه این قرن و شکلگیری هویت سیاسی و اجتماعی کشورهای خاورمیانه مرکزی میپردازد.
این کتاب از تاریخ گذشته کشور عراق از ابتدای قرن بیستم و استقلال آن از عثمانی آغاز میشود و به تحولات میانه این قرن و شکلگیری هویت سیاسی و اجتماعی کشورهای خاورمیانه مرکزی میپردازد. در ادامه وقایع سیاسی و کودتاهای نظامی عراق طرح میشود تا زمانی که قدرت به صدام حسین میرسد و او برای سالهای طولانی عراق را با دیکتاتوری نظامی اداره میکند تا جایی که در پی جنگطلبیهای خود نظام اقتصادی و اجتماعی کشورش را به نابودی میکشد. این کتاب با جستجو در منابع گوناگون داخلی و خارجی درباره روزگار صدام حسین تألیف شده است.
در بخشی از کتاب میخوانیم: «کسانی که در ابتدای شکلگیری حزب بعث عضو آن میشدند این حزب نوین را پیشرو، روشنفکرانه، تاریخی و رمانتیک میدیدند. متأسفانه اینها همه خیالات نسل جوان بود و بعث انقلابی، در عمل به سیاهچالهای شکنجه صدام و جوخههای تیرباران ختم شد. ایدئولوژی در خاورمیانه معمولا علیه دیگران ساخته میشود و میل به اقدام خشونت آمیز دارد. ملی گرایی، ضد امپریالیستی و اخیرا بنیادگرایی نمونههایی از این ایدئولوژیها هستند. این نظریات به دنبال کشف علت اتفاقات نیستند تنها دو سوال را به ترتیب مطرح میکنند. ما کی هستیم؟ چه کسی باید حکومت کند؟ مرحله سوم شورش و جنگ و هدر دادن بدون نتیجه خون انسانها است.»
خانواده و نزدیکان صدام منشا بسیاری از داستانها و شایعات بودند. خشونت در این طبقه اشرافی عراق به شدت زیاد بود. نسل جوان آن مانند «عدی» پسر صدام، با تفنگ بزرگ شده بودند و مشکلات را مانند پدرشان به زور اسلحه حل میکردند: «وقتی ساجده از ازدواج پنهانی صدام با خبر شد به سراخ پدرش خیرا... رفت. خیرا... از ساجده خواست کاخ صدام را ترک کند و او به ویلایی نزدیک ویلای دخترانش رفت. عدنان برادر ساجده هم با خبر شد. اشتباه آنجا بود که عدی تصمیم گرفت انتقام این کار را از هانا بگیرد. کامل هانا بادیگارد صدام که واسطه ازدواج دوم او بود، در اکتبر 1988 مامور برگزاری یک جشن در نشست وزرا شد. برای همه وزرا و اعضای حزب و شخصیتها دعوتنامه فرستاد. عدی در بخش از باغ که درست مجاور آن محل بود برای خودش جشن گرفت. دوستان خودش و بهترین زنانی که میشناخت را دعوت کرد. صدای موسیقی را بلند کرد.
مشخص بود که شرایط مهمانی مانند همیشه نیست. عدی از همان اول کاملا مست بود. یک پرچین آن طرفتر، مقامات رسمی داخلی و خارجی حضور داشتند. سوزان مبارک مهمترین مهمان خارجی بود. قصی با همسرش زینب که دختر ژنرال ماهر عبدالرشید بود هم در جشن کامل هانا حضور داشت. آنها کمی قبل از نیمه شب قصی و زنش مهمانی را ترک کردند. عدی دستور داد صدای موزیک را بلند تر کنند روی میزها میپرید و با کارد دستمال سفره میوهها و سیگارهایش را میبرید.
صدای چند تیر هوایی آمد. عدی ناگهان از جا پرید و از میان پرچین به سمت مقابل رفت هانا روی میز ایستاده بود و با کلاشینکف در دست راست به آسمان شلیک میکرد. همه کاملا ساکت شدند و موسیقی هم قطع شد. هانا به آرامی از میز پایین آمد و در مقابل عدی ایستاد و گفت: من فقط از دستور رییس جمهور اطاعت میکنم. اولین بار بود که کسی جرات کرده بود در حضور برترین شخصیتهای عراق در مقابل عدی بایستد. عدی کاردش را بالا برد و بر سر هانا زد. کامل هانا عقب عقب رفت و روی میز افتاد...»
زیرساختهای لازم برای رفاه انسانی تنها در مقطع کوچکی از حکومت صدام ایجاد شدند و به محض اینکه صدام قدرت سیاسی کافی را به دست آورد تمام توان کشور را به سوی نظامیگری و جنگ هدایت کرد آنقدر که ارتش به شکل ستون فقرات عراق در آمد.
قسمتهایی از کتاب به چگونگی تجهیز ماشین نظامی صدام اختصاص دارد که با کمک صنایع غربی و صرفا برای گسترش وحشیانه جنگ ساخته شده بودند: «نیویورک تایمز در مارس 1984 (فروردین 1363) گزارشی منتشر کرد که نقشه آلمان برای تولید سلاح شیمیایی در پوشش آفت کش را به شکل مشروح توضیح میداد و در آن از شرکت کارل کولب هم اسم برده شد واینکه عراق 5 کارخانه ساخت سلاح شیمیایی دارد. هلموت کهل بیانیه داد که این موضوع را پیگیری میکند ولی سیاستمداران آلمانی بیشتر از این ناراحت بودند که نقشه از طرف آمریکا لو رفته است. شرکت هلندی KBS در مارس همان سال سفارش محموله بسیار بزرگی از مواد شیمیایی دریافت کرد که برای آفت زدایی از تمام مزارع خاورمیانه کافی بود و در عین حال مواد اولیه تولید خردل و تابون به شمار میرفت.
عراقیها با هواپیمای سوخو جزایر مجنون را بمباران کردند اما ایران حاضر به ترک منطقه نبود. عراق باز هم بمباران شیمیایی را ادامه داد. ایران به استناد کنوانسیون 1925 ژنو به سازمان ملل شکایت کرد. یک هیات 4 نفره به ایران اعزام شد که توانستند بمبهای شیمیایی عمل نکرده را پیدا کنند. جلد یکی از بمبها ساخت کشور اسپانیا بود. هواپیمای باربری عراقی چند هفته قبل از پایگاه تورهخون اسپانیا که متعلق به آمریکا بود این محموله را بار زده و پرواز کرده بود. یکی از کارشناسان سازمان ملل گفت سلاحها کارایی کامل نداشتند و قربانیان آنها تنها 20 درصد بودهاند. صنایع عراق نتوانسته بود بمبهای کامل بسازد اما عراقیها در اولین حمله، چند ماده شیمیایی را در مخازن جداگانه یک بمب قرار داده بودند تا درمان بیماران سخت تر باشد. در سال 1985 صنایع نظامی عراق؛ سیانور هیدروژن، گاز خردل. سارین و تابون را با هم مخلوط کردند و تلفات را تا 60 درصد بالا بردند.
در سالهای بعد مناطق غیر نظامی و روستاهای ایران با این فرمول بمباران شدند. ایران بخشی از قربانیان سلاحهای شیمیایی را برای درمان به پاریس، لندن، بن، لوزان، استکهلم و توکیو فرستاد. رسانههای اروپایی تصاویر تاولهای این بیماران را منتشر کردند اما عراق در مقابل میگفت که ایران از تروریسم و بمب گذاری در مناطقی مانند لبنان حمایت میکند. حتی ادعا شد که ایران هم در مقابل سلاح شیمیایی میسازد اما هیچگاه هیچ مدرکی به دست نیامد.»
محمد سرابی، روزنامهنگار است. او پیش از زندگینامه صدام، کتاب «اسامه بن لادن افسانه یا واقعیت» را با موضوع زندگینامه بنیانگذار القاعده به چاپ رساند. مجموعه داستان «خوابهای کرم ابریشم» و رمان «ماهی، طوطی و شیاطین میانرودان» در سالهای پیش از او منتشر شد. بخشهایی از وقایع این رمان نیز - که در سبک فانتزی تاریک نوشته شده - در عراق میگذرد.
کتاب «زندگی و مرگ صدام» در 367 صفحه، شمارگان 500 نسخه و قیمت 230 هزار تومان منتشر شده است.
نظر شما