حبيب الله نيك نژاد،روزنامه نگار و مترجم:امروزه بسياري ورزش را مقولهاي فرهنگي ميدانند و در تقسيمبندي مقولات تربيتي، فرهنگي و مطالعاتي بحث پرورش در راستاي تربيت مطرح شده است، زيرا اين سه بدون ديگري، نميتواند وجودي خارجي داشته باشند...
در بحث مدنيت و زندگي مدني هم، توجه به پرورش تن، همزمان با گسترش مقوله پرورش و تربيت روح، همواره مطرح بوده و هست. زيرا نميتوان جامعهاي سالم و درست داشت بيآن كه در مقولات پرورش استعدادهاي آنها توجه كرد.
جامعه امروز، جامعهاي است كه همزمان، هم به مقوله پرورش و هم به مقوله تربيت مينگرد و اين هر دو را به موازات هم پيش ميبرد تا سلامت كامل جامعه را حفظ كند.
در كشورهاي توسعه يافته، توجه به اين مقوله از سنين پايين آغاز ميشود و ورزشكاران، به عنوان الگوهاي اجتماعي، روش و رفتار و منش درست اجتماعي را در جامعه تبليغ ميكنند.
بازيكني مانند ليونل مسي، در كنار آن كه به عنوان يك الگوي اجتماعي، به مدل رفتارهاي درست و بجاي اجتماعي تبديل ميشود، نمونهاي براي جامعه ميشود كه ميتواند تكيهگاه مردمانش شود، همانطور كه او از دريافت ميليونها يورو به چه سادگي گذشت و آن را در اختيار يونيسف و اتحاديههاي خيريه قرار داد.
متأسفانه در جامعه ارزشمدار ما، برخلاف انتظارات، هيچگاه تناسب ميان مقولات فرهنگي و ورزشي رعايت نميشود.
پرورش قهرمانان نامدار بدون توجه به پرورش روح و ارتقاي فرهنگي، جامعه ورزش ما را به قهقرا ميبرد و الگويي از ميان آن بركشيده نخواهد شد.
آنچه طي چند هفته اخير در فوتبال ليگ برتر شاهد بودهايم نمونهايي از اين مسأله است كه جاي تأمل و تعمق دارد. وقتي ما در پسوند تمامي باشگاههايمان واژه فرهنگي را يدك ميكشيم، متأسفانه در عمل شاهد خلأ مسائل فرهنگي بوده و كمتر ورزشكار شاخصي را ميبينيم كه فرضاً در ليست مطالعاتي خود چندين كتاب فرهنگي، اجتماعي، يا تاريخي و سياسي را نام ببرد.
متأسفانه اين روزها در جامعه ورزش ما بحث فرهنگ آن طور كه بايد جا نيفتاده و مبحث و فرهنگ حرفهاي هم آن طور كه بايد در ميان ورزشكاران ما شناخته نشده است، زيرا در ورزش حرفهاي هم فرهنگ و رسم و رسوم خود حاكم بوده و هم ما نميتوانيم بدون رعايت آن اقدام به صرف هزينههايي ميلياردي كرده و در برداشت عمل فرهنگي به اندازه چند صد هزار تومان بهره ببريم.
معتقدم، تا فرهنگ جامعه ورزشي با مطالعه و مطالعه و باز هم مطالعه آشنا نشود، در ميادين مختلف هميشه شاهد چنين اوضاع و احوالي بوده و آنچه هفته قبل در بازي پاس همدان و راهآهن شهرري به وقوع پيوست، نمونهاي بسيار كوچك از اين خلاء فرهنگي بوده و اگر مسئولان تا دير نشده كاري نكنند، مطمئناً در آيندهاي نه چندان دور شاهد پيامدهاي بسيار زشتتر در ورزشمان خواهيم بود.
اين مبحث حرف و حديثهاي زيادي را در بردارد كه اميدواريم در آينده بتوانيم از سر فرصت به آن پرداخته و شما خوانندگان عزيز را با آن بيشتر آشنا كنيم.
نظر شما