احمد جلالي كه چندي پيش مدال مولانا را از يونسكو به دليل فعاليتهاي مداومش در معرفي او به جامعه جهاني دريافت كرد، شب پيش در برنامه "شبي با مولانا" كه در فرهنگسراي نياوران برگزار شد، از حضور هميشگي مولانا و انديشههايش در كليه طرحهاي ارايه شده از سوي او به يونسكو سخن گفت.
جلالي ادامه داد: اين جمله حاوي رسالت يونسكو است. يونسكو ميخواهد به اين هدف برسد. من در تمام طرحهايي كه به يونسكو ارايه كردهام از انديشههاي مولانا مدد گرفتهام و اين حضور مولانا در طرحها، نه حضوري تشريفاتي كه حضوري اجرايي بوده است.
جلالي تصريح كرد: آوردن خيالي ديگر، بسيار دور از جنگ انديشهها، بر ارابه پر قدرت ميراث مولانا سوار و استوار شده است.
وي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به داستان فيل مولانا و برداشتهاي نادرست همه كساني كه آن فيل را در تاريكي لمس كرده بودند از واقعيت آن، افزود: علت نادرستي برداشتهاي آن افراد از واقعيت فيل از نظر مولانا، در كوچكي كف دستي بوده كه همه از آن براي درك واقعيت بسيار بزرگتر و عظيمتر موجودي چون فيل استفاده كردند. مولانا ميگويد: در كف هر كس اگر شمعي بدي/ اختلاف از بينشان بيرون شدي.
جلالي اضافه كرد: راه برون شد از اختلافات فعلي در جامعه جهاني نيز بنا به آموزههاي مولانا بهره بردن از شمعي است كه بر تاريكيها نور بيفشاند و امكان ديدن و نگاه كردن را در روشني براي همه مهيا سازد.
وي با بيان اين كه "مولانا دو معنا از وطن در ذهن خود دارد"، يادآور شد: يكي از اين معناها معنايي است كه به زبان انديشگي خراساني او بازميگردد و ديگري، معنايي جهاني است كه وابستگي فرهنگي او به خراسان، مانع از دست يافتنش به آن نبوده است.
جلالي با بازگو كردن باور دكتر شفيعي كدكني مبني بر اين كه "مثنوي، بزرگترين حماسه روحاني بشر است كه خداوند براي جاودان كردن فرهنگ ايران، آن را به زبان پارسي هديه كرده است"، خاطرنشان كرد: با اين حال ما دست همه غير ايرانيهايي را كه در شناخت و معرفي اين آثار عظيم مولانا به جهانيان تلاشهاي شبانهروزي داشتهاند، چون نيكلسون و گولپينارلي، ميبوسيم.
وي درباره اين دو يادآور شد: نيكلسون در پايان عمر بر اثر كار پيوستهاش روي مثنوي گرفتار نابينايي شد و گولپينارلي نيز كه مثنوي را به زبان تركي ترجمه كرد، حتي وصيت كرد كه سنگ قبرش را به زبان پارسي بنگارند.
جلالي در پايان تاكيد كرد: در سند مدال مولانا كه در يونسكو تاسيس شد، پس از چند بيت آغازين مثنوي آمده است كه مولانا يك شاعر بلندآوازه زبان پارسي است و همه آثار او نيز به اين زبان است. با اين حال نبايد فراموش كرد كه او همزمان شخصيتي جهاني نيز محسوب ميشود و همه ملتهاي جهان دوستش ميدارند.
نظر شما