امير رزاقزاده كه كتاب «طريقالقدس» او به همت مركز اسناد و تحقيقات دفاعمقدس در دست انتشار قرار دارد، معتقد است كه حوادث جنگ و مقاومت مردم بستان، مظلوم واقع شده و يكي از نكات نامكشوف جنگ، زندگي آنان در اسارت است. اين موضوع تاكنون در قالب كتاب به تصوير كشيده نشده و تنها مطالبي ناچيز در اين باره بيان شده اند./
انتصاب شهيد علي صيادشيرازي به فرماندهي نيروي زميني ارتش و سپردن فرماندهي سپاه پاسداران به محسن رضايي، باعث نزديكي بيشتر سپاه و ارتش و طرح عملياتي موسوم به «كربلا» بر اساس اين تعامل تدوين شد كه عمليات طريقالقدس يا كربلاي يك، نخستين مرحله از اين عمليات 12 مرحلهاي بود.
يكي از ويژگيهاي عمليات طريقالقدس، عبور نيروهاي ايراني از زمينهاي رملي غيرقابل عبور در شمال منطقه عملياتي بود كه باعث غافلگيري دشمن شد. با موفقيت رزمندگان در محور شمالي، موقعيت دشمن در محور جنوبي هم متزلزل شده و شهر بستان و منطقه چزابه آزاد شدند.
آزادسازي چزابه، اتصال قواي دشمن در غرب كرخه و غرب كارون را از هم گسست، توان ارتش عراق در منطقه جنوب تجزيه شد و شرايط مناسب براي اجراي عمليات فتحالمبين (كربلاي 2) در دوم فروردين ماه 1361 به وجود آمد.
اكنون در سيامين سالگرد عمليات موفقيتآميز طريقالقدس قرار داريم و به همين مناسبت، سرويس دفاعمقدس ايبنا با «امير رزاقزاده» محقق و پژوهشگر جنگ به بررسي ناگفتههاي اين عمليات در قالب كتاب پرداخته است. كتاب «طريقالقدس» اين نويسنده، به همت مركز اسناد و تحقيقات دفاعمقدس در دست انتشار قرار دارد.
*آقاي رزاقزاده، بر اساس مطالعاتي كه براي نگارش كتاب «طريقالقدس» انجام دادهايد، خلاصهاي از دلايل و چگونگي طراحي و اجراي اين عمليات شرح دهيد.
در سال اول جنگ و در زمان فرماندهي كل قوا توسط ابوالحسن بنيصدر، 4 عمليات ناموفق داشتيم كه پس از آن به سمت جنگهاي چريكي و نامنظم روي آورديم. چون جنگهاي كلاسيك، متكي به جاده است. اما جنگهاي غيركلاسيك، پايبند به اصول خاصي نيستند. پس از موفقيت نيروهاي ايراني در عمليات امام مهدي (عج) در 20 اسفند سال 1359 در محدوده دشت آزادگان، «عمليات فرمانده كل قوا، خميني روح خدا» در سال 1360 و با تمركز بر محور جنوب اجرا شد.
پس از ترورهاي پي در پي شخصيتهاي سياسي ما چون فاجعه ششم تير ماه 1360، ترور نافرجام آيتالله خامنهاي و هشتم شهريور ماه، انفجار دفتر نخست وزيري و شهادت رييس جمهور و نخست وزير، امامخميني (ره) دستور شكست حصر آبادان را صادر كردند و عمليات ثامنالائمه(ع) در پنجم مهر ماه 1360 انجام شد.
با بازگشت نسبي آرامش و ثبات نسبي داخل كشور، استراتژي به پايان رساندن جنگ تدوين شد و عمليات طريقالقدس به عنوان نخستين مرحله اين استراتژي در هشتم آذر ماه 1360 به اجرا رسيد. اين عمليات، اولين عمليات مدون ايران در جنگتحميلي بود و استراتژي نظامي ايران از آن عمليات آغاز شد. فرماندهان سپاه و ارتش بعد از حصر آبادان، جلسهاي تشكيل دادند و استراتژي جنگ را از كربلاي يك تا 12 براي آزادسازي مناطق اشغالي تدوين كردند. در واقع عمليات «طريقالقدس» همان كربلاي يك بود، «فتحالمبين» كربلاي دو و «بيتالمقدس» كربلاي سه بودند و اين سلسله عملياتها ادامه پيدا كردند.
*آزادسازي بستان، يكي از جنبههاي موفقيتآميز عمليات طريقالقدس محسوب ميشود، اما هيچ كتابي به صورت اختصاصي، به اين موضوع نپرداخته است. آيا شما كتاب خاصي دراينباره ديدهايد؟
جمعيت بستان در آغاز جنگتحميلي عراق عليه ايران، حدود 10 هزار نفر بوده است. حال تصور كنيد كه بستان و 70 روستاي اطراف آن در روزهاي آغازين جنگ مورد حمله قرار گرفتند و به تصرف دشمن درآمدند. با اين وجود بستانيها تنها مردمي بودند كه در زمان جنگ، در شهر خود ماندند و در اسارت، زندگي و مقاومت كردند. با توجه به مطالبي كه براي نگارش كتاب «طريقالقدس» پيگيري كردم، مردم بستان در دومين سالگرد پيروزي انقلاب اسلامي و در اوج درگيري با نيروهاي بعثي، نداي الله اكبر را بر پشتبام خانهها سر ميدادند.
عراق از نخستين روزهاي آغاز جنگ، در تلاش بود تا شهرهاي مرزي جنوب ايران را اشغال كند. ساكنان منطقه دشت آزادگان هم عربزبان بودند و عراقيها تصور ميكردند كه مردم اين منطقه و خوزستان، طرفدار آنها هستند. اما وقتي متوجه شدند كه مردم از حضور آنان در شهر خود ناراضياند و مقاومت ميكنند، به ترور و بمبگذاري در خرمشهر و اهواز اقدام كردند تا شهرها را ناامن نشان داده و فضا را به نفع خود تغيير دهند.
متاسفانه بستان در بيان حوادث جنگ و مقاومت مردم، مظلوم واقع شده است. يكي از نكات نامكشوف جنگ، مقاومت مردم بستان و زندگي آنان در اسارت است. تاكنون اين موضوع، در قالب كتاب به تصوير كشيده نشده و تنها مطالبي ناچيز در كتابهايي مانند «دشت آزادگان در هشت سال دفاعمقدس» نوشته حمید طرفی بيان شده است.
*درباره فراز و فرودهاي بستان از آغاز تا پايان جنگ و عمليات طريقالقدس هم كتاب و مطلب زيادي در دسترس نيست. آيا آماري از كتابهاي منتشر شده درباره عمليات طريقالقدس و وضعيت بستان در جنگ داريد؟
نخستين اثر به قلم اميرسرتيپ مسعود بختياري با عنوان «تحليل عمليات طريقالقدس» در سالهاي 1379 و 1380 توسط هيات معارف جنگ سپهبد شهيد علي صيادشيرازي به چاپ رسيد و بارها تجديدچاپ شد. اين كتاب با اضافه شدن مطالب تازهاي به قلم اميرسرتيپ نصرتالله معينوزيري، امسال توسط سازمان حفظ آثار و نشر ارزشهاي دفاعمقدس ارتش مجدداً به چاپ رسيد.
دومين كتاب با عنوان «عمليات طريقالقدس» در سال 1382 منتشر شده كه مركز اسناد و تحقيقات دفاعمقدس در اين كتاب، از طراحي تا اجرا، نتايج و بازتابهاي عمليات طريقالقدس را بيان كرده است.
كتاب «چزابه» نوشته سردار فتحالله جعفري و يكي از مجلدات مجموعه كتابهاي تقويم تاريخ دفاعمقدس با عنوان «فتح بستان» نوشته اميران سرتيپ نبيالله كريمي و سعيد پورداراب، «جاده پيروزي» شامل فعاليتهاي جهادسازندگي در زمينه احداث جاده پيروزي، «نبردهاي دشت آزادگان» اثر محمدامين پورركني و «اطلس خوزستان در جنگ» برخي از آثارياند كه اشارهاي كوتاه به عمليات طريقالقدس و آزادسازي بستان كردهاند.
*بر اساس گفتههاي شما فعاليت ارتش در حوزه تدوين كتاب درباره عمليات طريقالقدس، قويتر از بقيه يگانها بوده است. كتاب خودتان به چه زاويهاي از عمليات طريقالقدس پرداخته است؟ نظامي، تاكتيكي يا استراتژيكي؟
كتاب «طريقالقدس» در 8 فصل تدوين شده و «سردار غلامعلي رشيد» فرمانده قرارگاه كربلا (قرارگاه اصلي هدايت عمليات طريقالقدس) در سالهاي دفاعمقدس، ناظر محتوايي اين كتاب است. در فصل اول و دوم اين اثر، استراتژي نظامي ايران، اوضاع و شرايط حاكم بر كشور و موقعيت جغرافيايي منطقه را تبيين كردهام.
فصلهاي بعدي كتاب نيز به طراحي، آمادهسازي، اجرا و شرح عمليات طريقالقدس اختصاص دارند. تدوين اين كتاب بر اساس نوارهاي ثبت شده توسط راويان جنگ و مدارك دست اول مركز اسناد و تحقيقات دفاعمقدس صورت گرفته است. «مسعود عزلتي مقدم»، «سيد احمد اسدي» و دو تن ديگر، راويان عمليات طريقالقدس بودهاند.
*علاوه بر اينكه عمليات طريقالقدس، نخستين عمليات مدون ما در جنگتحميلي بوده، شاخصه اصلي عمليات طريقالقدس چه بود كه براي نگارش اين كتاب، ترغيب شديد؟
يكي از شاخصههاي عمليات طريقالقدس، عبور نيروهاي ايراني از منطقه رملي بود. عراقيها تصور نميكردند كه ما توانايي عبور از اين منطقه را داشته باشيم كه حدود 200 صفحه از كتاب «طريقالقدس» را به اين موضوع اختصاص دادهام.
از آنجايي كه دامغان داراي مناطق رملي است، «ابوالفضل حسنبيگي» مسوول جهادسازندگي دامغان، جادهكشي منطقه رملي واقع در امتداد تپههاي الله اكبر را پيشنهاد داد و اجراي آن را برعهده گرفت. اين منطقه رملي، در فاصله 25 كيلومتري خطوط مقدم تا روستاي شاكريه و شمال بستان قرار داشت.
نزديك اين منطقه رملي، ارتفاعي با خاك رُس وجود داشت كه از آن براي محكم كردن بستر جاده استفاده كردند تا تانكها و نيروهاي به راحتي از آن منطقه عبور كنند. فانوسهايي در مسير اين جاده تعبيه كردند كه به همين دليل، بعدها به نام «جاده فانوس» يا «جاده پيروزي» نامگذاري شد.
*اين موضوع هم حتماً بايد به صورت اختصاصي در يك كتاب علمي، مورد بررسي قرار گيرد. چون قطعاً براي دانشجويان رشته مهندسي مفيد خواهد بود.
بله. يكي ديگر از ويژگي هاي عمليات طريقالقدس، چگونگي شناسايي منطقه عملياتي آن است. شهيد حسن باقري كه در آن دوران، مسوول اطلاعات قرارگاه كربلا در جنوب كشور و اهواز بوده، روي شناسايي جاده رملي تاكيد داشته است. اين زاويه از عمليات طريقالقدس هم نيازمند بررسي بيشتر است.
*با اين اوصاف، آيا حرفهاي ناگفتهاي در زمينه تحليل اين عمليات يا گره و زاويه ناگشودهاي از آن باقي مانده كه انعكاس آن در قالب كتاب، ضروري باشد؟
ما در عمليات طريقالقدس، خلاقيت را تجربه كرديم و اين موضوع بايد مورد بررسي، تحليل و تبيين قرار گيرد. حضور گسترده نيروهاي مردمي، وحدت فرماندهي و انسجام نيروهاي عمل كننده، باعث پيروزي ما در عمليات طريقالقدس شدند.
ما پس از اين عمليات، اعتماد به نفس بيشتري براي اجراي عملياتهاي بعدي پيدا كرديم و به تثبيت وضعيت سياسي رسيديم و برخي اين عمليات را «فرار بزرگ نيروهاي عراقي» خواندهاند. چون ارتش متجاوز صدام، حدود 650 كيلومتر از اراضي خاك ايران بيرون رانده شد كه اين آمار به نسبت عملياتهاي قبلي، قابل تامل است.
نظر شما