فرزند علامه رفیعی قزوینی گفت: علامه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی، از نمایندگان فلسفه اسلامی در قرن 14 هجری قمری، خودش و آثارش آنچنان که شایسته است، شناخته نشده و در واقع، مورد بیمهری قرار گرفتهاند.-
رفیعی قزوینی با بیان اینکه در کتاب «استادان امام(ره)» آمده است که امام خمینی(ره) حکمت و فلسفه اسلامی را عمدتا نزد علامه رفیعی خواندهاند، ادامه داد: همچنین این حکیم متأله مقدمهای وزین و شایسته بر کتاب «دُرَر الاصول» اثر نفیس حضرت «آیتاللّه العظمی شیخ عبدالکریم حائری» نوشته است.
وی در پاسخ به این سوال که «اکنون چه آثاری از علامه رفیعی به جای مانده است؟» گفت: علامه رفیعی موجزنویس بود و آثار به جای مانده از وی محدود است. اینک کتابهای «رساله معراج»، «رجعت»، «شرح دعای سحر»، «حرکت جوهری» و «معاد» از این مرحوم منتشر شدهاند.
فرزند علامه رفیعی درباره ایجاد بخشی به عنوان «گنجینه یادبودهای علامه رفیعی» در کتابخانهای با نام وی در شهر قزوین گفت: برای ایجاد بخش «گنجینه یادبود» بسیار دیر شده است، چرا که علامه رفیعی سال 1353 از دنیا رفت و یادگاریهای وی در طول زمان از بین رفتهاند و تقریبا چیزی برای یادگاری باقی نمانده است.
وی با بیان اینکه سازمان میراث فرهنگی برای تبدیل منزل این اندیشمند به موزه کاری نکرد و این خانه به عنوان بنایی قدیمی اکنون متروکه و تخریب شده است، افزود: پدرم به امور دنیوی علاقهای نداشت و در منزلش وسایل چندانی هم نداشت و مانند ملاهای قدیمی بیشتر وقت خود را به تدریس مباحث علمی و دینی و مطالعه در مدرسه و مسجد میگذراند.
رفیعی قزوینی درباره جمعآوری اسکن دستنوشتههای علامه رفیعی در کتابخانه دیجیتال شهرستان قزوین نیز گفت: اکنون آثار، دستنوشتهها و کتابخانه شخصی علامه رفیعی در کتابخانه «آیتالله مرعشی نجفی قم» قرار دارند و من نیز برای جمعآوری این آثار از اختیارات ویژهای برخوردار نیستم اما به عنوان یکی از وارثان علامه، برای همکاری با مسوولان کتابخانههای عمومی قزوین حقی بر من است و برای تجهیز کتابخانه دیجیتال قزوین به آثار پدرم با آنان همکاری خواهم کرد.
وی با بیان اینکه «در سال 1340 نخستین کتابخانه عمومی شهرستان قزوین را ایجاد کردم» اظهار کرد: از دوران نوجوانی و جوانی به مطالعه و کتاب علاقه زیادی داشتم و فقدان کتابخانه عمومی در شهر قزوین را کاملا احساس میکردم. بنابراین، در سال 1340 در حالی که تنها 20 سال داشتم، در پاساژ «ساربانهای قزوین» یک کتابخانه عمومی را دایر کردم. به تدریج این کتابخانه رونق گرفت و محل تجمع جوانان علاقهمند به علم شد. همچنین کوشیدم تا علاوه بر عرضه کتاب و نشستهای مطالعاتی و جلسات سخنرانیهای مذهبی ـ سیاسی را هم برگزار کنم.
وی ادامه داد: تنها حدود سه ماه از فعالیت این کتابخانه گذشته بود که ساواک به بهانه نداشتن مجوز کتابخانه، از ادامه فعالیت این محیط فرهنگی جلوگیری کرد. در سال 1343 به تهران آمدم اما همچنان به خواندن و خریدن کتاب علاقه داشتم و توانستم کتابخانه شخصی مجهزی را تهیه کنم.
رفیعی از ایجاد بخشی مستقل به نام خودش در کتابخانه علامه رفیعی قزوینی خبر داد و عنوان کرد: چندی پیش دو هزار عنوان کتاب نفیس و منتخب در حوزههای ادبیات، علوم اجتماعی، تاریخ، سفرنامه و ایرانشناسی را به کتابخانه علامه رفیعی اهدا کردم که مسوولان قزوین خواستند این آثار در مکانی به نام من حفظ و نگهداری شوند.
علامه سیدابوالحسن رفیعی قزوینی پس از سالها مجاهدت، نیمه شب سهشنبه 24 دی ماه 1353شمسی، برابر اول محرم 1395 قمری، در سن 85 سالگی در تهران به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمی، کریمه اهل بیت «حضرت فاطمه معصومه (س)» به خاک سپرده شد.
نظر شما