«ناگفتههایی از سرقت ادبی در حوزه کودک و نوجوان از زبان کارشناسان»/گزارش پایانی
سرقت ادبی تا قوانین نشر؛ فاصلهای که باید برداشته شود
«ناگفتههایی از سرقت ادبی در حوزه کودک و نوجوان از زبان کارشناسان» موضوع سسله گفتوگوهای اخیر «ایبنا» با نویسندگان و دستاندرکاران عرصه کودک و نوجوان بود. مساله سرقت ادبی که از منظر برخی فعالان تولید کتاب به بحرانی در بازار نشر بدل شده، در ماههای اخیر با گلهمندی گروهی از نویسندگان همراه بود و در نهایت ما را بر آن داشت تا وضعیت کلی این موضوع را در وزارت ارشاد نیز به گونهای پیگیری کنیم. آنچه در این گزارش آمده حاصل پیشنهادهای مولفان کتاب در مقابله با سرقت ادبی و مرور کوتاهی بر وضعیت فعلی رسیدگی به آن در چند نهاد دولتی است.-
سرقت ادبی، سرقت روح و اندیشه
عرفان نظر آهاری، نویسنده، شاعر و استاد دانشگاه، سرقت ادبی را جبرانناپذیر میداند و میگوید: بالاترین خسارت، خسران روح و روان، اندیشه، زندگی و امنیت یک نویسنده است که البته در این مواقع جبرانناپذیر است. هر نویسندهای دنبال شرایطی است که بتواند فارغ از این مسایل کتاب بنویسد اما وضعیت فعلی سبب شده احساس امنیت از بسیاری نویسندهها گرفته شود. هم اکنون نویسندگان ميترسند مطالب خود را روی سایتها و وبلاگهایشان بگذارند. در این زمینه، با ناشران خاطی و گردآورندگان آثار سرقتی نیز صحبت کردهام اما به جای عذرخواهی و جبران مورد تهدیدهای مختلف قرار گرفتهام. متن کتبی تهدیدها نیز موجود است و این دیگر خود تراژدی دیگری است!
وی آسیبهای سرقت ادبی را برای جامعه از چند وجه بر میشمارد و نا امنی پدیدآورندگان را از مهمترین آسیبها تلقی میکند. نظرآهاری در این باره توضیح میدهد: نخستین آسیب به وجود آمده ناامنی اجتماعی برای پدیدآورندگان آثار است. سارقان ادبی این حس را در نویسندگان به وجود میآورند که گویا هر روز یک نفر از دیوار خانهشان بالا میرود و به نوعی این مساله در ذهن آنها شکل میگیرد که هر انتشاری به معنای از دست رفتن اثر آنهاست. دومین آسیب به وجود آمده این است که نویسندگان دروغینی با سرقتهای ادبی در جامعه پیدا میشوند؛ نویسندگان جعلی که جامعه کم کم آنها را باور میکند و به آنها استناد میشود. از سویی دیگر وقتی قبح مساله سرقت ادبی در جامعه شکسته شود، دیگران هم رفته رفته به این شیوه متمایل میشوند و به جای پژوهش و تحقیق واقعی، حداقل زمانی را صرف وبگردیهای اینترنتی میکنند و نهایتا صاحب کتابی خواهند شد.
نرگس آبیار، دیگر نویسنده کودک و نوجوان نیز از سرقت ادبی در قالب کتابهای گردآوری سخن میگوید: افرادی که نویسنده نیستند مانند شخصی به نام «م.ل» آثار دیگران را در کتابهای خود گردآوری میکنند و خود را مولف میدانند؛ در حالی که صاحبان آثار نویسندگان دیگری هستند. وزارت ارشاد به دلیل اعتمادی که به ناشران دارد، اجازه چاپ این کتابها را میدهد و خیلی به این جریان نظارت نمیکند و مساله را به اتفاقات حقوقی پس از آن ارجاع میدهد که البته این هم کافی نیست. همه گردآورندگان در صورت اقدام به چنین کاری باید از نویسنده اثر در صورتی که در قید حیات است، اجازه بگیرند و اگر نویسنده اثر درگذشته بود، از وارثان او مجوز بگیرند.
وی معتقد است بازار باید از کتابهای سرقتی پاک شود و این اقدام میتواند در وهله نخست صورت گیرد و در اینباره میگوید: بسیاری از این کتابها هماکنون به چاپهای بیستم و سیام رسیدهاند. برای جلوگیری از آسیب دیدن ناشران و مولفان باید جلو چاپ این کتابها گرفته شود.
یاران بیوفا ایده ادبی دزدی میکنند!
شیوه نامحسوسی از سرقت ادبی به گفته برخی نویسندگان سرقت اندیشه و ایده است و این نوع سرقت بسیار حرفهای صورت میگیرد. دستهای از اهالی قلم معتقدند که این گروه از سارقان تنها با تغییر عنوان و بخشهایی از متن نویسنده اصلی، کتابی جدید را به خود منصوب میکنند و از این طریق ناامنی را برای نویسنده ایجاد میکنند. برای جلوگیری از این مساله باید از گردآورندگان آثار خواسته شود تا اجازه کتبی پدیدآورندگان را بیاورند در غیر این صورت از چاپ این آثار جلوگیری شود.
محمدرضا یوسفی، نویسنده کودک و نوجوان درباره این نوع سرقت از آثارش میگوید: در کارگاه داستاننویسی آموزش میدادم. شخصي از اغلب موضوعاتی که از ایدهها و طرحهای داستانی برای تفهیم موضوع میآوردم، نت برداری میکرد. در این جلسات برای اینکه مساله بهتر تفهیم شود، طرح داستانهای خودم را که اغلب آنها را در ذهن داشتم و یا در حال نگارش آنها بودم، بیان میکردم. پس از پایان دوره کارگاه، این شخص داستان مرا به نام خودش منتشر کرد. از اتفاقاتی دیگری نیز که در این زمینه برایم رخ داده، میتوانم از دزدیده شدن ایدههایم به دست برخی دوستان، البته افرادي به ظاهر دوست، یاد کنم. به این ترتیب که در گذشته با برخی درباره داستانهایم صحبت میکردم و ایدههایم را برایشان میگفتم و پس از مدتی میدیدم که کتاب آنها با ایده من وارد بازار میشد.
نرگس آبیار نیز در این باره دیدگاههایش را بیان می کند و میگوید: سرقت ایدهها بحثی غیر قابل پیشگیری است. در بسیاری از جلسات گروهی، نویسندگان از دیگران نظرخواهی میکنند و مشاوره میگیرند. در این زمان است که برخی افراد ایدهها را میدزدند، اما نمیتوان ثابت کرد که ایده دزدیده شده است.
سرقت داستانها و ایدهها گونه رایج دیگری از سرقتهای ادبی است که برای بسیاری از نویسندگان اتفاق افتاده است. این نوع سرقت در بسیاری از موارد توسط دوستان و یا شاگردان نویسندههای مطرح انجام میشود. در این زمینه درست است که نویسنده در صورت ثبت ایدهاش پیش از سرقت، میتواند پیگیر مساله شود اما این امر در اصل نباید اتفاق بیفتد. نویسندگان باید اخلاق حرفهای را رعایت کنند تا این مسایل پدید نیاید.
سینما و تلویزیون یا بازار مالخرها!
محمدرضا یوسفی از سرقت آثارش در سینما و تلویزیون هم دل خونی دارد و می گوید: در حوزه سینما و تلویزیون هم این مساله چند بار برایم اتفاق افتاده. همایون اسدیان، کارگردان سینما و تلویزیون، بدون اجازه من، از روی کتاب «یک وجب از آسمان»، برای تلویزیون سریالی ساخت و زمانی که برای اعتراض به این موضوع به دفترشان مراجعه کردم، ایشان نزدیک بود مرا بزنند!
مصطفی خرامان، نویسنده کودک و نوجوان نیز درباره سرقت ادبی آثار در سینما توضیحاتی به «ایبنا» میدهد: شیوههای مختلف سرقت ادبي در بازا نشر، تولید کتابهای گردآوری و يا سرقتهايی است که در نشريات و فيلمها اتفاق ميافتد. سال 1375 کتابی از من با موضوع جنگ به چاپ رسید و در همين سال به عنوان کتاب برگزيده ارشاد انتخاب شد. پس از برگزيده شدن اين کتاب متوجه شدم تله فيلمي از اين کتاب بدون اشاره به اقتباسی بودن ساخته شده است. در واکنش به ساخت اين فيلم من نتوانستم کاری انجام دهم چرا که هيچکس پاسخگو نبود. سرقت ادبی در سينما هم به وفور ديده میشود. بسياری از نمايشنامهها و فيلمنامههای بسيار مشهور گاهی از ايدهها و طرحهای آثار نويسندگان ساخته شدهاند، ولی متاسفانه برخی آن قدر زيرکانه نوشته و تولید شدهاند که نمیتوان دزدی بودن آنها را ثابت کرد.
از سویی آبیار نیز سرقت در سینما را به دلیل نبود قانون کپی رایت رایج میداند: این اتفاق در حوزه سینما بسیار رخ میدهد و دلیل اصلی آن نبود قانون کپی رایت است. اگر این قانون وجود داشت، هیچکس به خود اجازه نمیداد آثار دیگران را سرقت کند.
این در حالی است که سرقت ادبی در سینما و تلویزیون از آثار نویسندگان همچنان موضوع قابل بحثی است که دراینباره تلویزیون به عنوان نهادی مستقل باید پاسخگو باشد و در سینما نیز نهادهای هنری ارشاد باید نظارت بیشتری بر این امر داشته باشند.
سارق ادبی همچون سایر سارقان است!
محسن هجری، نویسنده و دبیر انجمن نیز ما را درباره پارهای از مراحل رجوع نویسندگان به این انجمن در نسبت با سرقت ادبی از آثارشان آگاه کرد. وی میگوید: اعضای انجمن نویسندگان کودک و نوجوان، هر ساله تعدادی شکایتنامه مبنی بر دزیده شدن آثارشان توسط ناشران و یا نویسندگان دیگر به کمیته حقوقی انجمن ارایه میدهند. استفاده شدن کل یک اثر یا بخشی از آن بدون اجازه مولفان، موضوع اصلی این شکایتها را تشکیل میدهند.
وی در ادامه توضیح می دهد: چندین مساله در این حوزه وجود دارد که سبب میشود سرقت ادبی پدید آید که نخستین آنها نبود سیستم فراگیر و کارآمد ثبت است. هم اکنون فرمهایی ایجاد شده که هر نویسنده و صاحب اثر میتواند با ثبت اثر خود از امنیت حقوقی برخوردار شود تا بتواند مسایل حقوقی خود را در آینده پیگیری کند. به اتکای این ثبت اگر بتوانیم سرقت را ثابت کنیم، میتوانیم از لحاظ قانونی پیگیری مساله را پیگیری کنیم، ولی مشکل بزرگ این رویکرد آن است که دایره حقوقی برای مجازات کسانی که سرقت میکنند، وجود ندارد و فقط شورای حل اختلافی که در وزارت ارشاد وجود دارد که آن هم بسیار ضعیف عمل میکند.
وی درباره هوشیاری نویسندگان افزود: بخش دیگری از این ماجرا مربوط به نویسندگان است. نویسندگان باید آگاهانه با این مساله برخورد کنند. در بسیاری از مواقع هوشیار نبودن خود نویسنده سبب دزدیده شدن اثر او میشود. به این دست از نویسندگان توصیه میکنم که اگر اثر خود را به ناشری میسپارند، حتما رسید بگیرند و یا اگر در مراسمی، طرح داستان خود را میخوانند، همه طرح را لو ندهند، چرا که احتمال دارد افرادی در این مجمعها اثر را به نفع خودشان مصادره کنند. توصیه دیگری که به این نویسندگان میتوان کرد این است که موضوع ثبت آثارشان را جدی بگیرند.
وی در پایان تاکید میکند که باید با کسانی که سرقت انجام میدهند، همچون سایر سارقان برخورد و مجازات در نظر گرفته شود.
البته آنچه که از بخشی از جمعبندی دیدگاههای نویسندگان برمیآید، نبود قوانین مدون و کمکاریهای وزارت ارشاد در این باره است که زمینههای عدم قانونمندی در این زمینه و باز بودن دست سارقان آثار را فراهم آورده است.
این در حالی است که در بندهای ۲۳ و ۲۴ قانون حمایت از مولفان و مصنفان، مصوبه سال ۱۳۳۸، مشخص شده که با نویسندگان و مترجمان خاطی باید برخورد کیفری شود و طبق بند ۲۳ مولف خاطی از ۶ ماه تا ۳ سال حبس و مترجم خاطی تا ۶ ماه باید متحمل حبس شود.
لایحه حمایت از مالکیت ادبی، هنری به مجلس میرود
البته محمدصادق افراسیابی، معاون فرهنگی، مطبوعاتی و اطلاعرسانی اداره کل ارشاد استان تهران، که در بخش های پایانی گفتوگوهایمان با او صحبت کردیم، در اینباره به قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان اشاره میکند و تاکید دارد که کشور ما محکمترین قوانین را در زمینه حمایت از مولف داراست. وی از تدوین قوانین جامعتر نیز در این زمینه خبر میدهد و میگوید: هماکنون در شورای بازنگری قوانین این حوزه در ارشاد، بحثهایی مبنی بر پیوستن ایران به کنوانسیونهای جهانی در حق کپی رایت مطرح شده است که در صورت تصویب و پیوستن ایران به این کنوانسیونها، تمامی مشکلات موجود در این زمینه حل خواهد شد.
افراسیابی در این باره وعده دیگری نیز میدهد و میگوید: سرقت ادبی مقولهای است که وزارت ارشاد برای جلوگیری از آن تاکنون اقدامات زیادی انجام داده است و هم اکنون نیز با محوریت دفتر حقوقی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حال بازنگری قوانین مربوطه با هدف تدوین لایحه جامع حمایت از مالکیت ادبی، هنری و معنوی و ارایه آن به مجلس تا پایان سال جاری است.
براساس اظهارات علی اسماعیلی، سرپرست معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی نیز اجرا شدن بندهای این قانون وظیفه قوه قضاییه است و هیات رسیدگی به تخلفات در وزارت ارشاد عاملی برای جلوگیری از سرقتهای ادبی عنوان کرد.
اسماعیلی همچنین در گفتوگو با خبرنگار ما تاکید کرد که این هیات تا زمانی که شاکی خصوصی وجود نداشته باشد، به این مساله نظارت نمیکند و تنها در صورت مطرح شدن ادعا از سوی نویسندگان و مترجمان شاکی، این هیات اقدامات لازم را صورت خواهد داد.
مقام معظم رهبری نیز که به استفتاء یکی از نویسندگانی که آثار وی در سایتهای مجازی و کتابهای گردآوری، سرقت شده، پاسخ دادند، نظر فقهی و شرعی خود را اینگونه بیان کردند: «به طور كلى در كپى و استفاده و خريد و فروش هر اثرى بنابر احتياط واجب، رعايت حقوق صاحبان آن اثر، از طريق كسب اجازه لازم است و از استفاده و كپیبرداری بنابر احتياط خودداری كنيد مگر اينكه بدانيد كه صاحبان آن اثر كپی برداشتن را اجازه دادهاند.»
با توجه به صحبتهای مقام عظمای ولایت و قوانین موجود، مسوولان باید در این حوزه با قدرت و جدیت وارد عمل شوند تا فضای کار برای نویسندگانی که با وجود دارا بودن کمترین سهم از بازار اقتصاد کتاب، حتی امنیت نوشتن هم از آنان سلب شده، امنتر شود.
نظر شما