به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، نشست نقد و بررسی کتاب «روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی» پنجشنبه 28 شهریور با سخنرانی مصطفی ملکیان در موسسه رخداد تازه برگزار شد.
ملکیان در ابتدای سخنانش با بیان اینکه مطالب این کتاب سرشار از مباحث تامل برانگیز است، گفت: من از نگاه خودم نظم جدیدی را به مطالب این کتاب میدهم، از این نظر که به جز سه فصل اول، میان بقیه فصلها قرابت منطقی وجود ندارد. بنابراین امکان دارد برخی طرح و طبقهبندی اسپیلکا در ارایه فصول را بهتر از چیزی بدانند که من مطرح میکنم.
نویسنده کتاب حدیث آرزومندی، ادامه داد: رویکرد اسپیلکا و همکارانش در این اثر بهگونهای رقم خورده است که کتاب عاری از مباحث نظری یا نظریهپردازیهای فلسفی باشد و در واقع، مطالب این کتاب مبتنی بر روشهای تحقیق میدانی و ارایه آمار شکل گرفته است.
ملکیان با بیان اینکه در مواجهه با عنوان روانشناسی دین اگر چیزی از آن ندانیم، رشتههایی مانند جامعهشناسی و زیستشناسی را با این حوزه مرتبط نمیدانیم، اظهار کرد: این در حالی است که از مهمترین شاخههای روانشناسی، روانشناسی فیزیولوژیک است. بنابراین میبینیم که در این کتاب نیز به این موضوع به قدر کفایت پرداخته شده است و مسایل جامعهشناسی نیز در این تالیف وجود دارند.
این محقق با اشاره به اینکه به نظر متقدمان، روان شناسی متشکل از دو شاخه روانشناسی اجتماعی و فردی است، افزود: امروزه بیشتر فیلسوفان و روانشناسان بر این اعتقادند که نباید گفت روانشناسی دو شاخه دارد، چراکه روانشناسی کلا اجتماعی است، یعنی هیچ پدیده روانی وجود ندارد که اگر انسان در جامعه نمیزیست، آن پدیده را واجد بود. بنابراین امروزه بسیاری معتقدند که همه شاخههای روانشناسی اجتماعیاند.
نویسنده کتاب «راهی به رهایی، جستارهایی در باب عقلانیت و معنویت» گفت: آن روزگار که صحبت از روانشناسی فردی و اجتماعی به میان میآمد، مباحثی مانند هوش فردی و حافظه مطرح بود که به ساحت فردی مرتبط میشد اما امروزه فیلسوفان روانشناسی معتقدند حتی هوش و حافظه نیز شأن اجتماعی دارند. البته فارغ از این نکات، اسپیلکا و همکارانش به عنوان نویسندگان کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی، در این اثر هیچگونه موضع ایدئولوژیکی نسبت به دین ندارند و اگر فینفسه دارند، در این کتاب حداقل به چشم نمیآید.
وی با بیان اینکه اساسا دین تاریخی همیشه با تجربه عرفانی یا تجربه ماورایی بنیانگذار آن دین شروع میشود، تاکید کرد: هر دین تاریخی ویژگی یاد شده را داراست. به عنوان مثال، دین اسلام با تجربه ماورایی حضرت محمد بن عبدالله(ص) آغاز شد یا دین بودا که با تجربه ماورایی بودا شکل گرفت،. بنابراین آغاز و روز تولد هر دین روزی است که برای بنیانگذار آن دین تجربه ماورایی حاصل آمده باشد. از این نظر من معتقدم نخستین بحثی که به لحاظ ساختاری خوب بود در این کتاب طرح شود، بیان ماهیت روانشناختی تجربه ماورایی و دینی بود، چراکه از این نقطه است که دین آغاز میشود.
ملکیان ادامه داد: سوال آن است که وقتی حضرت محمد بن عبدالله(ص) صاحب تجربه دینی شد، در دلشان چه پیش آمد؟ آیا تغییر و باور آنی در ایشان ایجاد شد یا احساسات و هیجانات ایشان یا دیگر بنیانگذاران یک دین در یک لحظه دچار چنین تغییراتی شد یا اینکه هر سه این حالات با هم رخ دادند؟ بنابراین هدف ما از تجربه ماورایی، تجربه بنیانگذاران آن دین و مذهب است و اسپیلکا در کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی به این موضوع پرداخته است.
ملکیان گفت: بحث دیگری نیز در این باره وجود دارد، مبنی بر اینکه وقتی تجربه ماورایی حاصل شد، چرا عدهای بهعنوان پیرو به دنبال آن فرد(بنیانگذار یک دین) رفتند و چرا عدهای پیرو یک دین شدند؟ درست از اینجاست که ماهیت روانشناختی تجربهای که از آن به ایمان یاد میشود، وارد بحث میشود. چنین موضوعاتی میتوانست در فصل دوم کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی عنوان شود.
این محقق اظهار کرد: درباره علت اینکه چرا پیروی از یک دین صورت میپذیرد، عوامل متعددی وجود دارند. یک دلیل آن است که یکی از نیازهای ژرفای انسانها نیاز به دینورزی است. افلاطون میگفت هر انسانی در عمیقترین لایه روح خودش عاشق حقیقت و راستی، خیر و خوبی و همچنین جمال است. به عقیده افلاطون، ما حتی بسیاری از چیزها را در این دنیا دوست داریم، به این علت که آنها را نردبان کنیم تا به چیز دیگری برسیم، در حالیکه بعضی مسایل برایمان چنین خصوصیتی ندارند و ما آنها را برای خودشان میخواهیم که همان حقیقت، خیر و جمال هستند.
ملکیان ادامه داد: در بیان افلاطون یک اِلِمان(نشانه) کم است، یعنی جز خیر و خوبی، حقیقت و جمال انسان چیزی به اسم پرستش میخواهد و از همین جاست که مشخص میشود انسان چرا به دنبال بنیانگذاران دین میرود. چون میخواهد این نیاز چهارم خود را برطرف کند؛ البته اسپیلکا و همکارانش در کتاب روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی یکی از علل گرایش انسانها به بنیانگذاران دین را به تئوری غریزه دینی تعبیر کردهاند و بر این اعتقادند که غرایز دینی وجود دارد.
وی با بیان اینکه اسپیلکا در این کتاب اشاراتی به تفاوت دینورزی با پدیدههای مشابه داشته است، افزود: از جمله این موضوعات و پدیدهها میتوان به تفاوت دینورزی با اخلاقورزی، دین با عرفانورزی و دین با خرافهورزی اشاره کرد. او در این اثر از 45 پدیده فرا روانشناختی سخن میگوید و تفاوت میان دین و معنویت را بیان میکند.
این پژوهشگر فلسفه دین در ادامه به تاثیر تدین در زندگی افراد اشاره کرد و افزود: فرد دیندار در نهادهای اجتماعی زندگی خود از دین تاثر میگیرد، به این مفهوم که به عنوان مثال، وقتی ما دینمحوریم، این دین در خانواده، اقتصاد، سیاست، تعلیم و تربیت، حقوق، و اخلاق ما اثر میگذارد. البته تاثیر دین را در حیطه فردی نیز باید بررسی کرد. بنابراین من معتقدم فصل بعدی کتاب میتوانست درباره تاثیرات دین بر نهادهای اجتماعی فردی باشد.
کتاب «روانشناسی دین بر اساس رویکرد تجربی» نوشته برنارد اسپیلکا و جمعی از پژوهشگران، در ایران به همت دکتر محمد دهقانی ترجمه و از سوی نشر رشد منتشر شده است.
شنبه ۳۰ شهریور ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۴
نظر شما