سه‌شنبه ۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹:۱۹
میرمعزی: نخستین ناشرم «آگاه» بود/رفتار فرهنگی لازمه کار نشر است

مهشید میرمعزی، مترجم، معتقد است که برخورد فرهنگی ناشر با صاحب اثر، عاملی است که سبب می‌شود مولف بتواند تعامل خوبی با ناشر داشته باشد. وی گفت که اولین ترجمه‌اش را به نشر آگاه داده و ویراستاری انتشارات مروارید نیز کتاب را از مشکل نگارشی بی‌نقص می‌کند.

مهشید میرمعزی، مترجم، در گفت‌وگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، از تجربیات خود در عرصه ترجمه و ویژگی‌هایی که سبب شده‌اند وی با برخی ناشران خاص کار کند، سخن گفت. 

میرمعزی معتقد است انتشار کتاب فعالیتی تعاملی است و ناشران حرفه‌ای حق دارند به سراغ نام‌های شناخته‌شده بروند. وی با بیان این مطلب، درباره نخستین تجربه خود در انتشار کتاب چنین گفت: اولین ترجمه‌ام کتاب خوبی بود و من هم برای انتشارش سراغ نشر «آگاه» رفتم. در آن زمان مترجمی ناشناخته بودم اما این ناشر کتابم را برای بررسی به یک استاد دانشگاه داد و آن شخص هم کیفیت اثر را تایید کرد و کتاب چاپ شد. همین تجربه خوب به من در چاپ کتاب‌های بعدی‌ام کمک کرد زیرا ناشران دیگر می‌دانند که مثلا نشر «آگاه» حاضر نیست کتاب بی‌کیفیت چاپ کند.

این مترجم با بیان این‌که تاکنون با ناشران مختلفی مانند نی،‌ روزنه، مروارید، علم، شهاب، جامعه ایرانیان و نقش و نگار کار کرده‌ گفت: به مرور زمان از بین ناشرانی که با آنان همکاری داشتم، چند ناشر معدود را که کار کردن با آن‌ها برایم راحت‌تر بود، برگزیدم. در انتشار کتاب‌هایم مانند اغلب مترجمان و نویسندگان حساسیت‌های شخصی دارم و بیش از هر چیز برایم مهم است که ناشر به این حساسیت‌های من اهمیت بدهد. من مترجمی هستم که به جرات می‌توانم بگویم کار را کاملا حروفچینی شده و تمیز تحویل ناشر می‌دهم، یعنی پانویس‌ها، کلمات لاتین و توضیحات لازم را می‌نویسم و چون تا حد ممکن سعی می‌کنم ترجمه‌ام شبیه متن اصلی کتاب باشد در زمان تحویل کار، به ناشر تاکید می‌کنم که بخش‌های ایتالیک‌ یا بُلد شده را تغییر ندهند.

ویراستاری متن موضوع دیگری بود که میرمعزی آن را سبب تمایز ناشران از هم دانست و گفت: مترجم و نویسنده هرقدر هم دقیق متن را بخوانند ممکن است متوجه برخی اشتباهات نشوند. ناشری که ویراستار حرفه‌ای دارد، اثرش را با کمترین غلط چاپ می‌کند. برای مثال نشر مروارید ویراستاری دارد که متن‌ها را بسیار دقیق می‌خواند و همین موضوع سبب می‌شود کتاب‌هایی که این ناشر منتشر می‌کند کمترین ایراد نگارشی را داشته باشند.

وی با بیان این‌که مترجم و ناشر هر دو در یک قایق می‌نشینند و هدفشان یکی است، افزود: ناشرانی که با آن‌ها کار می‌کنم و حرفه‌ای هستند می‌دانند که اگر مترجم یا مولف کتاب، اگر پیش از چاپ کتاب ایرادهایی بگیرند بحث خودخواهی نیست. 

میرمعزی یکی از ویژگی‌های ناشران خوب را فعالیت‌های تبلیغاتی و توزیع مناسب کتاب‌ها دانست و گفت: کتاب هر چقدر هم خوب باشد اگر برایش تبلیغ مناسبی صورت نگیرد، دیده نمی‌شود. همین که ناشر، کتاب تازه منتشر شده را برای رسانه‌های مختلف ارسال کند در دیده شدن اثر تاثیر زیادی دارد. تعامل با رسانه‌ها، انتشار خبر چاپ کتاب، نقدهای نوشته شده بر اثر و مصاحبه‌هایی که با مترجم یا مولف می‌شود نوعی تبلیغ کتاب است و باعث می‌شود مخاطبان از چاپ اثر مطلع شوند. گرچه فعالیت تبلیغاتی وظیفه مترجم نیست اما به شخصه وقتی می‌بینم ناشرم روند مشخصی برای تبلیغات دارد من نیز برای شناساندن کتابم تبلیغ بیشتری می‌کنم.

مترجم «زن ظهر» اثر یولیا فرانک درباره مشکلاتی که منجر شد وی ترجیح دهد با چند ناشر خاص کار کند، گفت: در سال‌های مختلف فعالیت، تجربه‌های زیادی کسب کرده‌ام. سال‌های پیش کتابی در حوزه فلسفه ترجمه کرده بودم که اگر ناشرش خوب بود مورد استقبال زیادی قرار می‌گرفت اما اینطور نشد. کتاب‌های دیگری هم داشتم که به دلیل ضعف ناشر با تاخیر فراوان راهی کتابفروشی‌ها شد. حتی در موردی با ناشر قرارداد بستم اما بعد از چاپ کتاب، بخشی به قرارداد اضافه شد که از ابتدا بر سر آن توافق نکرده بودیم.

وی از برخوردهای زننده برخی ناشران گلایه کرد و توضیح داد: در این مدت خاطرات بدی از برخی ناشران دارم که باعث شده حاضر باشم کتابم را رایگان در اختیار خواننده قرار بدهم اما به برخی ناشران غیرحرفه‌ای نسپارم. اصولا داستان‌نویسی و ترجمه از لحاظ مالی درآمد چندانی به همراه ندارد که فرد بتواند زندگی خود را از این طریق بگذراند و وقتی ناشران هم رفتار توهین‌آمیزی داشته باشند، کار کردن سخت خواهد شد.

میرمعزی افزود: وقتی مترجمی از شغل دیگری که می‌تواند انجام دهد چشم می‌پوشد و به مادیات ارزش چندانی نمی‌دهد، حداقل باید به او و کارش احترام گذاشت. برخی ناشران طوری برخورد می‌کنند که انگار مترجم و نویسنده، در هنگام دریافت حقش، فردی مزاحم و در حال گدایی کردن است.

وی به اهمیت طراحی جلد کتاب نیز پرداخت و در این‌باره گفت: هیچ فردی به اندازه خودِ مترجم، نویسنده یا شاعر نمی‌داند که چه طرح جلدی می‌تواند مفهوم درونی کتاب را به مخاطب منتقل کند. ناشر خوب هرگز نمی‌گوید این قانون ماست و هیچ شیوه دیگری را در انتشار قبول نمی‌کنیم. مثلا نشر افق قوانین خاصی برای خود دارد که من به آن‌ها احترام می‌گذارم اما اگر بگویم فلان طرح جلد مناسب کتابم نیست بدون چانه‌زنی قبول می‌کند. همین ناشر وقتی کتابی را بازچاپ می‌کند خودش تماس می‌گیرد و می‌گوید برای دریافت حق‌الترجمه شماره حساب بده.

مترجم «قطار شبانه لیسبون» افزود: در تعامل میان مترجم و ناشر مساله اصلی مادیات نیست. برای من مهم این است که مترجم برای دریافت حقش نباید از ناشر تقاضا کند و چانه بزند. همین که مترجمان و نویسندگان مدت‌های طولانی در انتظار چاپ کتابشان می‌مانند کافی‌ است و باید در شان مترجم با وی برخورد شود.

وی درباره ویژگی‌هایی که سبب موفق شدن ناشران می‌شوند گفت: ناشری که متناسب با شان نویسنده، مترجم و شاعر با وی برخورد نکند، موفق نخواهد شد. من کارم را به ناشری می‌دهم که به نظرات شخصی من هم اهمیت دهد. تجربه هم به من نشان داده کار کردن با چند ناشر معدود، نتیجه بهتری دارد. برخی ناشرانی که من دیگر با آن‌ها کار نمی‌کنم شاید ناشران خوبی باشند اما به نظرم هر کس باید با ناشری کار کند که با او در کار احساس راحتی بیشتری دارد.

«زن ظهر» اثر یولیا فرانک، «مرهمی برای انسان»، «بال‌هایی برای پرواز» و «خورشیدی برای زندگی» آثاری از نوربرت لش لایتنر، «و نیچه گریه کرد» نوشته اروین یالوم، «در محفل شاعران مرده» اثر سيز نوته‌بام، «کلاه کجاست» از یوهانس روسلر، «همه راه‌ها باز است» اثر آنه‌ماری شوارتسنباخ و «وصیت‌نامه آقای رودلف» اثر لئونی اوسوسكی و چندین مجموعه‌ داستان کوتاه از جمله «آذرخش»، «دوستم دارد، دوستم ندارد»، «یک چهارشنبه بی‌تفاوت» و «عقربه سرنوشت» از آثاری هستند که با ترجمه میرمعزی منتشر شده‌اند.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها