افسانهها ابزار فهم جهاناند
روزنامه ایران در صفحه 7 گفت وگویی با منصور علیمرادی، داستاننویس و پژوهشگر فرهنگ عامه کرده که اخیراً کتاب «مرد رودباری و دختر بازرگان» را منتشر کرده است. او معتقد است: افسانهها یکی از ابزارهای فهم جهاناند که آبشخور آنها تجارب عمیق بشری و درک جمعی مردمانی است که جهان را به شیوه خودشان توضیح، تفسیر و معنا کردهاند. روایت قصهها خود برداشتی از یک واقعیت زیسته شده است که به ما امکان فهم فرهنگ و منش و بینش یک قوم و یک ملت و... را میدهد. شناخت فرهنگ و انسان ایرانی بدون فهم افسانهها و قصههایش ممکن نیست.
هنر درستاندیشی
روزنامه ایران در صفحه اندیشه خود یاداشتی با عنوان «هنر درستاندیشی» منتشر کرده که میگوید: کتاب «هنر درستاندیشی» یا با برگردان تحتاللفظی «هنر واضح فکر کردن»، کتابی است خواندنی که حاصل تجربه رماننویس کارکشته سوئیسی «رالف دوبِلّی» است که در طول سالها تلاش کرده که با جمعآوری خطاهای شناختی، مغالطهها و پیشداوریها، نشان دهد که ما چگونه تصمیمهایی میگیریم که در ظاهر موجه و معقول به نظر میرسند اما در اساس، تصمیمهای نادرستیاند. کتاب، 99 خطای شناختی، پیشداوری و مغلطه را شناسایی کرده و چنان که گفتیم، آنها را با ذکر مثالهایی روشن توضیح داده است؛ با یادآوری این نکته که این خطاها گاهی با هم همپوشانی دارند و به هم مرتبطاند.
کتاب در روزنامه فرهیختگان
هر اثری درباره جنگ آرمان صلح دارد
روزنامه فرهیختگان در صفحه 6 با عبدالجبار کاکائی درباره شعر مقاومت گفتوگو کرده که میگوید: هر اثری که در مورد جنگ است به نوعی به صلح هم میپردازد؛ یعنی اینکه جنگ برای ایجاد صلح و آرامش اتفاق میافتد. ملتها برای چه میجنگند؟ آنکه میجنگد میخواهد دشمن را دفع کند، دشمنی که دارد یورش میبرد بنابراین در دل ادبیات جنگ ادبیات صلح هم نهفته است. مثل اثر شعری برای جنگ از قیصر امینپور یا آثاری که شاعران ما در طول جنگ سرودهاند. این آثار برای چه بوده است؟ برای این بوده که دشمنی که تجاوز کرده برود و سر جای خودش بنشیند و امنیت و صلح ایجاد شود. از این نگاه میتوان گفت همه آثار جنگ در دلشان نطفه شعر صلح نهفته است اما گاهی بشر که در آرامش استقرار پیدا میکند سعی میکند ادبیات خاصی را به نام ادبیات صلح در خودش پرورش بدهد و اینجاست که شعر صلح شکل میگیرد. من فکر میکنم موضوع شعر جنگ و شعر صلح به حدی به هم پیوسته است که نمیتوان آنها را از هم تفکیک کرد و تفکیک کردنش به نوعی سوءاستفاده کردن از احساسات مردم است.
انسان دینی، انسان فلسفی
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با بخشعلی قنبری درباره انسانشناسی غربی و قرآنی گفت و گو کرده که می گوید: چهار رابطه بر مبنای عقل وجود دارد. این روابط عبارتند از روابط انسان با خدا، با خود، با دیگران و با طبیعت. تمرکز بیشتر من روی رابطه انسان با خداوند از دید قرآن است، به همین منظور مطالعات خود را روی دیدگاههای بعضی از متفکران غربی متمرکز کردم تا ببینم آنها درباره این رابطه چه نظراتی ارائه میدهند. در همین راستا متفکرانی را برگزیدم که به نوعی با دین درگیر هستند و آثارشان حاوی روابط دینی است؛ به علاوه این شاخصها اندیشمندانی را انتخاب کردم که جنبههای دینی آنها نسبت به نگرشهای فلسفیشان قویتر است البته در این بین افلاطون و ارسطو استثنا هستند، چراکه این دو فیلسوف اندیشههای خود را در قالب دین خلاصه نکردند پس به ترتیب تاریخی آگوستین، آکوئیناس، اراسموس، اسپنوزا، پاسکال، ایمانوئل کانت، سورن کییر کهگور، ویلیام جیمز، فردریک نیچه، فروید و در آخر کارل بارت را برای بررسی برگزیدم. من معتقدم باید دید ما نسبت به قرآن وسیعتر شود. همانطور که میدانید قرآن جنبههای فلسفی و الهیاتی دارد و فرابشری است به اضافه اینکه از چشمانداز قرآن میتوان نگاه انتقادی به اندیشهها داشت چراکه بعضی از این متفکران دیدگاههایی را مطرح کردهاند که قابلتامل و نقد است.
کتاب در روزنامه آرمان
باید مردم را با فرهنگ آشتی بدهیم
روزنامه آرمان در صفحه آخر در یادداشتی به مشکلات فرهنگی جامعه که با اقتصاد پیوند خورده می پردازد و می گوید: اگر وضع اقتصاد مردم خوب نباشد خیلی کمتر طرف فرهنگ و هنر میروند. کسی که مشکل اقتصادی دارد یا اجارهخانه میخواهد بدهد، نمیتواند برای خریدن کتابی هزینه کند که بیش از قبل گران شده است. ناشر هم که برای پول کاغذ و چاپ و رنگ پول کمتری دارد که خرج کند و این باعث میشود تولید فرهنگی هم از نظر کیفیت و هم کمیت پایین بیاید. اینها مشکلاتی است که ناشر، هنرمند یا نویسنده با آنها برمیخورند و فعالیتشان را مختل میکند. البته سطح کتابخوانی و مطالعه در ایران خیلی پایین است و مردم ما هنوز به کتاب خواندن، فیلم دیدن یا تماشای آثار هنری عادت نکردهاند. عده کمیهستند که مصرف فرهنگی را در برنامه روزمرهشان قرار میدهند. حتی برخی از کسانی که اهل فرهنگ و کتاب خواندن هستند که میزانشان بین جمعیت هفتاد میلیونی ما شاید به دو میلیون برسد.
و تو چه میدانی اندوه بزرگ چیست؟
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشت دیگری درباره درگذشت سیمین بهبهانی، زیگرید لطفی و استاد کاتوزیان منتشر کرده که می گوید: این روزها تهران بوی پاییز میدهد. هنوز از خبر درگذشت سیمین بهبهانی غم ذات الروحمان آرام نگرفته است که خبر درگذشت استادمان، خانم پروفسور زیگرید لطفی، بغض گلویمان میشود و حنجرهمان را میفشارد. در همین میان است که یکی دیگر با صدایی آهسته در گوش سمت راستم میگوید استاد امیر ناصر کاتوزیان، از تدوین کنندگان قانون اساسی هم رخ در نقاب خاک کشید. مسئله بغرنج و جانکاه مرگ بزرگان ماست که برایشان هیچ جایگزینی نداریم. هیچ جایگزینی. و این یعنی نسلهای پس از آنان آنگونه پرورش نیافتند که در سطح و در سیاق آنان باشند.
کتاب در روزنامه مردم سالاری
بزرگداشت ابوريحان بيروني
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی با عنوان «13 شهريور؛ روز بزرگداشت ابوريحان بيروني در علم انسان شناسي» منتشر کرده که عنوان میکند: ابوريحان محمدبن احمد بيروني، دانشمند بزرگ و رياضيدان، ستارهشناس، تقويمشناس،انسانشناس، هندشناس و تاريخنگار بزرگ ايراني سده چهارم و پنجم هجري است. بيروني را بزرگترين دانشمند مسلمان و يكي از بزرگترين دانشمندان ايراني و همه اعصار ميدانند. همينطور او را پدر علم انسانشناسي و هندشناسي ميدانند.
شهـرت عالمگـير ابوريحان در مدت اقامتـش در هـند در معـيت غـزنويان باعث گـرديد عـليرغـم آن که هـنديان سپاهـيان غـزنوي را دشمن خود ميپنداشـتند مقام و مرتـبهاش را گـرامي دارند. ابوريحان در اين مدت زبان سانسکريت و عـلوم و دانش هـنديان را فرا گـرفت و برآيـند پژوهـشهاي خود را در کتابي به نام «کـتاب الهند» درآورد که منـبعـي موثـق براي شناخت مکاتب و عـقايد هـنديان است. وي هـمچـنين کـتابي دربارهً نجوم و رياضيات از سانسکريت به فارسي برگـرداند که عـنوان آن«زيج سند هـند» است. مهمترين آثار او التفهيم در رياضيات و نجوم، آثار الباقيه در تاريخ و جغرافيا و قانون مسعودي که نوعي دانشنامه است. دانشنامه علوم چاپ مسکو ابوريحان را دانشمند همه قرون و اعصار خوانده است. در بسياري از کشورها نام بيروني را بر دانشگاهها، دانشکدهها و تالار کتابخانهها نهاده و لقب «استاد جاويد» به او دادهاند.
کتاب در روزنامه شرق
خالق منابع اصلی حقوق ایران
روزنامه شرق در صفحه اول یاداشتی درباه استاد کاتوزیان، پدر علم حقوق ایران منتشر کرده که می گوید: استاد بر این باور بود که «انسان خردمند برای زندگی اجتماعی خود نیاز به نظم دارد و میخواهد همهچیز را بر پایه قاعده و قانونمند مشاهده کند، ولی زندگی منظم همه نیاز او نیست. انسان تشنه عدالت نیز هست. وانگهی، تجربه نشان داده است که گاه بینظمی را به جان میخرد تا بساط ظلم را واژگون کند، پس باید پذیرفت که هدف غایی و معشوق نهایی انسان عدالت است و ارزش نظم در این است که مقدمه عدالت باشد.
در زمانی که عدهای اسلام را معارض جمهوری میدانستند، استاد بر این باور بود که اسلام بیش از همه آرمانها صلاحیت دارد تا ضمیمه عنوان جمهوری شود، چرا که نیروی جذب بیشتری دارد و آرمان اکثریت قاطع مردم است. اگرچه استاد مورد بیمهری قرار گرفت ولی ثمره این بیمهریها- 10سال خانهنشینی استاد- به تحقیق و خلق آثاری انجامید که امروزه از منابع اصلی حقوق کشور است.
آسیبی که دانلودها به مولف و ناشر میزند
روزنامه شرق در صفحه آخر مطلبی به بررسی دانلود غیرقانونی پرداخته و بلقیس سلیمانی بهعنوان یکی از اهالی قلم دراین باره معتقد است: روزی نیست که سایت تازهای کتابهای ما را برای دانلود در اختیار کاربران اینترنتی قرار ندهد. مساله دانلود هم باید مشابه هر پدیده دیگری قانونمند باشد. بیقانونی سبب ضایعشدن حق مولف و ناشر میشود. آسیبی که این دانلودها به مولف و ناشر میزند بسیار جدی است.به نظرم راهحل مناسبی است اگر امکان دانلود و خرید اینترنتی همراه هم باشد.
کتاب در روزنامه شاپرک
پيروزي فکر
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی باعنوان «تاملي بر زندگي دو تن از بزرگان ادبيات ايران» منتشر کرده که می گوید: ذبيح الله حکيم الهي دشتي در سال 1299 وقتي به تهران آمد مي خواست در رشته دريا نوردي تحصيل کند ولي در روزنامه کوشش به ترجمه چند کتاب پرداخت و از آن به بعد به نوشتن اشتغال يافت. منصوري طي 70 سال روزنامه نويسي خويش با مجلات و مطبوعات بسياري همکاري کرد از جمله: کوشش، اطلاعات، ايران ما، داد، ترقي، تهران مصور، روشنفکر و سپيد و سياه. عمده کارهاي او در مجله هفتگي خواندنيها منتشر ميشد. منصوري حدود 1400 اثر را ترجمه کرده است.
رضا سيدحسيني مهر از دوران جواني به صورت جدي به کار ترجمه پرداخت و در همان دوران کتابي در زمينه روان شناسي ترجمه کرد با عنوان پيروزي فکر که حدود 20 بار تجديد چاپ شد. از سيدحسيني 34 جلد کتاب منتشر شده است که ترجمههايي از آندره مالرو، مارگريت دوراس، ياشار کمال، ناظم حکمت، ژان پل سارتر، آندره ژيد، آلبرکامو، توماس مان، ماکسيم گورکي، بالزاک، جک لندن، چارلي چاپلين از جمله آنهاست.
رسيدن به پشت بام هنر با آسانسور مقدور نيست
روزنامه شاپرک در صفحه کانون گزارشي از نقد کتاب «شايد همين اطراف باشد» اثر عباسعلي سپاهي يونسي در مشهد که در مرکز آفرينشهاي ادبي کانون پرورش فکري کودکان و نوجوانان خراسان رضوي با حضور مولف و جمعي از اعضا و مربيان کانون برگزارشد، ارائه کرده است. در این مراسم سپاهي يونسي با تاکيد بر اين که در کودکي آرزوي داشتن گزيده غزليات شمس را داشته است به تلاش در نسل قديم که بيشتر مشهود بود اشاره کرد و يادآور شد: شايد برداشت من اشتباه باشد اما هنوز توقع دارم کسي که وارد حوزه ادبيات ميشود خيلي زحمت بکشد و تلاش کند. من با پول کارگري به تهران رفتم تا شعرهايم را به آقاي قيصر امينپور نشان بدهم اما اکنون بچهها به بهانههاي گوناگون به جلسات شعري که در حوزه هنري تشکيل دادهايم نميآيند. بارها گفتهام که رسيدن به پشت بام هنر با آسانسور مقدور نيست و اين مسير را با پله که تعدادش کم هم نيست بايد پيمود.
عاطفه رنگآميز طوسي - شاعر و مربي فرهنگي کانون- نيز با تشکر از توجه ويژه شاعر به کلاغها گفت: در قفسه کتابخانهها شعر مختص نوجوان کم است و آنها هم که هست با حال و هواي توصيف طبيعت و مدرسه و دوستي است. عمده آنها براي روزهاي دلتنگي نوجوان مناسب نيست و با توجه به عبور اينروزها از زندگي يک نوجوان به نظر ميرسيد نياز يک مجموعه شعر که با روزهاي دلتنگي نوجواني همخوان و همسو باشد و حرف دل آنها را بزند ديده ميشد. خوشبختانه اين مجموعه شعر و همچنين اثر آقاي مصطفي رحماندوست با عنوان «کاش حرفي بزني» اين ويژگي را دارد. فکر ميکنم در قفسه کتابخانههاي نوجوان به وجود کتابهاي متنوع نياز هست.
خانم ملکي -مدرس دانشگاه فردوسي مشهد- از تناقضات زيباي اثر که همراه با دلتنگي است صحبت کرد.او در پايان، کتاب شعر عباسعلي سپاهي يونسي را به خانه کلاغها تشبيه کرد که در آن چيزهاي براق و ارزشمند ديده ميشود.
نظر شما