کتاب در روزنامه ایران
چرا فیلسوفان مظنوناند؟
روزنامه ایران در صفحه اندیشه امروز مطلبی درباره پروفسور پیتر ریکمن، فیلسوف منتشر کرده که در آن عنوان میکند : «فلسفه در ادبیات»، «چالش فلسفه»، و «سرگذشت عقل» از کتابهای ریکمن است. علاوه بر این که برگزیدهای از آثار ویلهلم دیلتای را ویراست و چاپ کرد، دو کتاب هم درباره او و فلسفهاش نگاشت. جستار حاضر از بنامترین نوشتههای اوست که در 1991 در مجله «اکنون فلسفه» چاپ شد؛ جستاری که آغازی برای یک رشتهجستار بود که در آن «فیلسوف را با جاسوس، بازیگر، عاشق، و دلقک» مقایسه کرد.
در این مطلب آمده است: مفهوم رازبودگی مستلزم این است که شخص چیزی را، معمولاً مصالح شخصی خود را، عمداً پنهان نگاه دارد. در این معنا دولتها آمادگی نظامی خود و دینها و جامعهها آموزهها و آیینهای خود را محرمانه نگه میدارند. در معنای دقیق کلمه هیچکس، فیلسوف یا غیرفیلسوف، طرحریزی نمیکند تا اطلاعات، مهارتها، یا شیوههایی را که فلسفه میجوید پنهان نگه دارد. نیروهای بازدارنده و پنهانکننده، نه اشخاص یا مجموعهای از اشخاص، بلکه گرایشهایی تجسمیافته در فرهنگ ما و سازوکارهایی درون ذهن ما هستند. سامانههای فرهنگی نسبت به بازبینی در پیشپندارها، باورها، و شیوههای مسلم مقاومت ذاتی دارند. هیچ فردی نمیخواهد به جای گذشتن از مسیرهای هموار از نو بیندیشد و با دیدی انتقادی باورها و رفتارهای خود را به پرسش بکشد. این به معنی کوردلی نیست، بلکه اشارهای است به چیزی که ما در درون خود با آن مواجهایم؛ چیزی که فرد مسیحی آن را «گناه نابخشودنی» و سارتر آن را «سوء نیت» میخواند. این چیزی است که در «راز» پوشانده میشود. به همین دلیل است که فیلسوف «مظنون» است و حتی آزار میشود و ممکن است دیگرنمایی کند تا نشان دهد آنچه انجام میدهد بیزیان است.
گفتوگویی شیرین با متن
روزنامه ایران در صفحه اندیشه یادداشتی درباره کتاب «میگویند/ میگویم» منتشر کرده که در آن میخوانیم: نویسندگان این کتاب تلاش کردهاند که به خوانندگان/ دانشجویان که قرار است نویسندگان آتی مقالهها و کتابهای علمی باشند، یاد دهند که چگونه با خواندن متون به شیوهای خاص، استدلالهای صاحبنظران و نویسندگان را از بین خطوط و از میان نوشتههای ایشان انتزاع کنند و سپس در برابر آن ایدهها، استدلالهای مؤید یا مخالف خویش را بنویسند و بدین وسیله در گفتوگوهای علمی مستتر در متن به صورت نگارشی مشارکت کرده و واکنش نشان دهند. بدین منظور نویسندگان کتاب، قالبهایی را تهیه کردهاند تا در این تلاش و ممارست فکری، کار دانشجویان آسانتر شود.
اهمیت کتاب وقتی بیشتر روشن میشود که بدانیم هدف ما در مقالههای پژوهشی صرفاً «اعلام مواضع» یا «ارائه تز» نیست بلکه افزون براین، باید نشان دهیم که این تز ما چه نسبتی با ایدهها و تزهای دیگران دارد. از این رو، بخشی از تمرینها و قالبهای این کتاب، کمک کردن به دانشجو است تا وجه افتراقی دیدگاههای خود را با دیدگاه دیگران نشان دهند یا بگویند که دیدگاه آنان، چه چیزی بر دیدگاه پیشینیان افزوده است و بدین سان، بار علمی و نظری مقاله خویش را افزایش دهند.
بودجه ارشاد برای خرید کتاب 4 برابر شد
روزنامه ایران در صفحه آخر گزارشی درباره افزایش اعتبار خرید کتاب منتشر کرده که می گوید: وقتی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در جمع مدیران کل ارشاد استانها از افزایش اعتبارات خرید کتاب در استانها به 3 میلیارد تومان خبر داد، شائبهای در ذهن اکثر ناشران به وجود آمد که سه میلیارد تومان با اینکه رشد بسیار چشمگیری از نظر افزایش اعتبار نسبت به 800 میلیون تومان سال های گذشته دارد اما برای کل کشور رقم پایینی است.
نادر قدیانی، رییس اتحادیه ناشران و کتابفروشان تهران و مدیر انتشارات قدیانی درباره افزایش اعتبارات خرید کتاب گفت: «حدود 10 سال قبل در نمایشگاه بینالمللی کتاب تهران حدود 170 ناشر طوماری را امضا کردیم و به وزارت ارشاد وقت ارسال کردیم تا یارانه تخصیصی آن زمان بیشتر صرف اموری مانند خرید کتاب شود. اما متأسفانه این بودجه سال به سال کم شد. اکنون مبلغ اختصاص داده شده به خرید کتاب از 800 میلیون به 3 میلیارد تومان رسیده و من بسیار سپاسگزارم و این قابل ستایش است. اما همچنان ناکافی است و باید حقوق از دست رفته حوزه نشر به این حوزه برگردد.»
کتاب در روزنامه شرق
داستان ناتمام
روزنامه شرق در صفحه 8 با محمد محمدعلی درباره داستان جدیدش گفت و گو کرده که می گوید: این اواخر اغلب داستانهای من بلند بوده. اینیکی هم که کوتاه است اسم بلندی دارد. «وقتی عشق با «د» شروع میشه و پوچی اجباری به «س» سرخوشی ختم میشه، خواننده حوالی داستانی نگوییم پستمدرن بلکه غیرعادی پرسه میزنه». قبول دارم گاهی اسم طولانی خودش را به متن تحمیل میکند، اما چاره چیست؟ گاهی یک چیزهایی دستبهدست هم میدهند تا یک کارهایی بشود یا نشود. عصر تحمیل و تحمل است دیگر. این داستان هم چنین بود که راوی من سطوری را در یک پیام فیسبوکی دید و چون نام نویسنده زیرش نیامده بود با اجازه خودش آن سطور را در قالب داستانی ریخت. بعد تصاویر و «د»ها کار خودشان را شروع کردهاند.
محمدعلی در ادامه گفت: نگاه کنید به رمان «نقش پنهان» 1370، حتی در چاپ اول رمان «باورهای خیس یک مرده» 1376، در پایان رمان، سه صفحه سفید نقطهچین شده گذاشتم تا خواننده احساس کند در حال خواندن دفترچه یادداشت نویسنده است و احیانا اگر خودش هم خواست، چیزی بنویسد.
هیچچیز کاملا آغاز نمیشود
روزنامه شرق در ستون صفحه 8 روزنامه شرق یادداشتی درباره «محمدعلی و مساله گذشته» منتشر کرده که در آن عنوان میکند: با داستانهای محمد محمدعلی درمییابیم که گرایش آدمی به گذشته گاه میتواند چنان ریشهدار و قوی باشد که جانشین علاقهاش به متافیزیک شود؛ گذشتهای که با جغرافیا، تاریخ و البته اسطوره پیوند خورده؛ اسطورههایی که اهمیت آن حتی بر جزییترین و عاطفیترین رفتارهای شخصی انکارناپذیر است و محمدعلی آن را در داستانهایش بهصورت فرمی ادبی بیان میکند. «هرگز هیچچیز کاملا آغاز نمیشود» این مساله کلید درک نوشتههای محمدعلی است، هیچچیز کاملا آغاز نمیشود. این موضوع اما در نوشتههای محمدعلی رنگی تراژیک به خود میگیرد؛ تراژیک از آن جنبه که آدمی درمییابد که درهرحال بازیچه «نقش پنهان» است.
مضحکه هیولاها
روزنامه شرق در صفحه 8 مطلبی درباره رمان «هیولای هاوکلاین» نوشته ریچارد براتیگان منتشر کرده که در آن میخوانیم: براتیگان در بخشی از توصیفات خود درباره هیولای کتاب مینویسد: «این قدرت را داشت که خواستهاش را بر ذهن و ماده اعمال کند و سرشت حقیقت را به شیوهای تغییر دهد که با ذهن موذی خودش تطبیق یابد» و به این ترتیب شگرد اصلی خود و هیولایش را که ارایه حقیقت در قالب دروغهای دلپذیر است افشا میکند.
هیولای هاوکلاین در اثر یک آزمایش شیمیایی ناشیانه از سوی پروفسور هاوکلاین به وجود آمده است. در اینجا باز هم با همان موتیف تکراری سروکار داریم که دانشمندی ماجراجو و بلندپرواز از روی بیمبالاتی یا با انگیزه کسب قدرتی مافوق تصور و تسخیر هرچه بیشتر جهان، هیولا میآفریند و هیولا در کنشی معکوس به جان آفرینندگان میافتد و...
تجربهای ایرانی-آمریکایی
در ستون صفحه 9 روزنامه شرق مطلبی با عنوان « یادی و حسرتی» منتشر شده که می گوید: در عین حال که نویسنده کتاب «تجربهای ایرانی-آمریکایی» ماجراهای این کتاب را واقعیت تاریخی میداند، در مقدمه مینویسد که مکانهای وقایع و نام شخصیتهای داستانها را تغییر داده تا افراد قابل شناسایی نباشند و معتقد است «اینکه این اتفاقات بر چه کسانی و در چه مکانهایی رخ داده است مهم نیست، مهم نفس آن اتفاقات است.» اما داستان «تجربهای ایرانی-آمریکایی»، روایت زندگی ایرانیهای مقیم خارج است، آنچه بر این افراد در خارج از وطن رفته است: «بیشک در بین میلیونها ایرانی که در خارج از کشور زندگی میکنند برای بعضی از آنها در مهاجرت اتفاقات جالب توجهی رخ داده است و برخی نیز در خارج زندگیهای نادر، غیرعادی، دشوار عجیب و غریب، مهیج، پرشور و استثنایی، یا متفکرانهای را تجربه کردهاند. درباره زندگی و تجربیات این گروه که در هجرت به سر میبرند، چندان که باید و شاید، مطلبی منتشر نشده است.»
کتاب در روزنامه فرهیختگان
حکمت باید اساس عمل باشد
روزنامه فرهیختگان در صفحه اندیشه با علیرضا صدرا درباره «دانشنامه فلسفه سیاسی اسلامی» گفتوگو کرده که می گوید: بزرگترین حرکتی که نهضت امام خمینی(ره) در انقلاب اسلامی انجام داده است بیش از استقلال، آزادی و مردمسالاری دینی وارد کردن حکمت اسلامی به حکومت اسلامی است. امام(ره) سعی داشتند حکومت را براساس حکمت اسلامی تبیین و تاسیس کنند و بارها تاکید میکردند «ما این مباحث را طرح میکنیم اما این وظیفه آیندگان است که این مباحث را تفسیر و باز کنند» چراکه ایشان معتقد بودند هر چقدر در سیاستگذاریهایمان علم و حکمت را جدی بگیریم به همان میزان کارآمدی علمی ما افزایش مییابد و به تبع آن کارآمدی عملی، اقتصادی، سیاسی، معنوی و اخلاقی کشور نیز ارتقا پیدا میکند، در نتیجه مشکلات کم میشود و بازدهی بالا میرود پس میتوان گفت هر کجا که توانستیم در عرصههای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی سیاستگذاریهای درستی داشته باشیم، آنجا موفق بودیم و هر کجا عقبه علمیمان قوی نبود دچار معضل شدیم. به نظر من این رکود اقتصادی که در حال حاضر گریبانگیر آن هستیم بهخاطر بیتوجهی به آموزههای علمی است؛ بنابراین باید بتوانیم حکمتی که پایه حکومت اسلامی است را تفسیر و تبیین کنیم.
کتاب در روزنامه شهروند
نوشتن سپردن خود به دست رویاست
روزنامه شهروند در صفحه 8 ترجمه گفتوگوی مجله معتبر ادبی فرانسه، مگزین لیتهرر با آگوتا کریستوف، نویسنده سهگانه «دوقلوها» را منتشر کرده که می گوید: عاشق خوابیدنم چون میدانم رویا میبینم، وارد موقعیتهایی میشوم که هرگز نمیتوانیم در واقعیت ملاقاتشان کنیم، مواجه با چیزهای شگفتانگیز. در عوض، کابوس هم میبینم: کابوس مدرسه یا شوهر! خیلی دوست داشتم بروم مدرسه بازی کنم یا همشاگردیهایم را ببینم، ولی تکلیفی که باید انجام میدادیم خوشایند نبود. ترجیح میدادم بخوانم. خواندن را خیلی زود یاد گرفتم، در ٤ سالگی و بعدها مینوشتم: از ١٤،١٣ سالگی، دفترهای مدرسهام را که برمیگرداندی، پر از شعر بود. در مدرسه شبانهروزی بودم و باید سر خودم را گرم میکردم؛ برای خودم مینوشتم! وقتی مینویسیم، شاید در حالتی نزدیک به رویا هستیم.
سردی و ستیزه خويي
روزنامه شهروند در صفحه 8 به بررسی داستان «دفتر بزرگ»، کتاب اول «دوقلوها»از آگوتا کریستوف پرداخته که می گوید: دنیای داستانی آگوتا کریستوف «پستمدرن» است اما نثر کریستوف با سادگی محض خود و جملاتی که گزارشهای مدرسه ابتدایی را به خاطر میآورد، کاملا ضد پستمدرن است. «دفتر بزرگ» داستان دو پسربچه دوقلوست که در سالهای آخر جنگ جهانی دوم و ابتدای سالهای کمونیسم، با مادربزرگشان در یکی از شهرهای مجارستان زندگی میکنند. (بعدا میفهمیم هیچ معلوم نیست که بهراستی دو برادر وجود دارد یا تنها یک نفر است با توهم دیگری، پاسخ لاکانی چنین است: آنها بیش از یک نفر و کمتر از دو نفرند. دوقلوها ١ + a هستند: یک سوژه که خمیرمایه درونش بیش از خودش است.) دوقلوها مطلقا ضداخلاقاند آنها دروغ میگویند، اخاذی میکنند، میکشند و در عین حال معصومیت قابل اعتماد اخلاق را درنهایت خلوصش تاب میآورند.
کتاب در روزنامه آرمان
داستانهای خالی
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی با عنوان «مجموعه داستانهای خالی» منتشر کرده که می گوید: خوانندگان داستان کوتاه را اغلب مخاطبان جدی ادبیات تشکیل میدهند که به دنبال لذتی عمیقتر اما تعویقی و فهم و ادراک یا حتی شهود و کشف از خوانش داستان هستند. متاسفانه این روزها با وجود انتشار مجموعه داستانهای زیاد که تعدادشان با رمانهای ادبی برابری میکند، مخاطب داستان کوتاه روز به روز کمتر میشود. در حدی که اغلب ناشران از پذیرش مجموعه داستان سر باز میزنند. علت این امر، ضعیف بودن اکثر داستانهای مجموعههای منتشر شده است. مجموعههایی که فروش چندانی ندارند. در بیشتر این مجموعهها که ناشران جدی ادبیات داستانی آنها را منتشر میکنند، نهایتا دو تا سه داستان قابل خواندن وجود دارد و در کل تنها همان داستانی که نام مجموعه از آن گرفته میشود، داستان خوبی است. بقیه داستانها گویی برای رساندن مجموعه به حجم قابل قبول کتابی نازک، افزوده شدهاند.
کتاب در روزنامه شاپرک
شعر جاودانه
روزنامه شاپرک در صفحه ادبیات نوجوان مطلبی درباره «زندگي و شعر يغما» منتشر کرده که می گوید: حيدر يغما از همان دوران کودکي به شعر علاقه داشت و روايتها و شعرهاي شبهاي بلند زمستان را که در دوران کودکي شنيده بود به خوبي به خاطر سپرده بود و اشعاري براي دل خود ميسرود.
اولين مجموعه شعر او با نام «اشک عاشورا» در سال 1346 منتشر شد و پس از سه سال مجموعه رباعيات خود را منتشر کرد. ديگر آثار او که شامل غزليات اين شاعر ميباشد، در دو کتاب با عنوان «مجموعه غزليات» و «سيري در غزليات يغما» به چاپ رسيده است. هر چند اشعار بزرگان نيز فاقد ايرادهاي وزن و قافيه نيست و در اشعار يغما گاه چنين مشکلاتي مشاهده ميشود، اما آنچه که در شعر او مهم است، ابيات جوشيده از روح خروشان و بيپرواي اوست که بيتوجه به رنگ جماعت، به رنگ خود روزگار ميگذراند و جهان را وراي ظاهر آن درک نموده بود و اشعارش صداي مردمي بود که خودشان بودند نه يک نقاب!
او همواره در اشعار خود به فقر افتخار ميکند و کارش را مايه ننگ نميداند و با جان و دل سخن پيامبر را درک نموده بود که «فقر، مايهي افتخار من است...»
نظر شما