کتاب در روزنامه ایران
آوانگارد اما عامه پسند
روزنامه ایران در صفحه شعر یادداشتی درباره بیژن نجدی منتشر کرده که در آن می خوانیم: شعرش باوجود آوانگارد بودن، خیلی راحت با مخاطبان عام ارتباط برقرار میکرد. به قول خودش، هیچ وقت دنبال بندبازی روی ریسمان زبان نبود. شعرهای او فقط یک عیب داشتند: پخش وپلا بودند میان ِ کارهایش و گاه میتوانستی پنج یا شش نسخه از یک شعر را میان کارهایش پیدا کنی که کاملاً با هم متفاوت بودند و حاصل ِ سختگیری او در بهتر شدن کار و وقتی میگفتی: «نمیخواهید سر و سامانی بدهید به این شعرها؟»میخندید و میگفت: «حالا کو تا مردن؟ خیلی وقت داریم!» اما خیلی وقت نداشت، وقتی آخرین بار، روی پا دیدمش در میدان فرهنگ رشت[چه استعاره نابهنگامی بود این اسم که آن موقع نفهمیدم] از ناراحتی مختصری در سینهاش گلایه داشت که قرار بود روز بعد برود پهلوی پزشک. میگفت: «چیزی نیست. این پهلوی دکتر رفتن هم محض اصرار خانواده و دوستان است.» و از آن غروب، تا موقعی که چشمانش را بست و رفت، فقط سه هفته طول کشید. روی تخت بیمارستان به دوستی گفته بود: «دنیا به این قشنگی! باید بروم؟ زود نیست؟» 56 سال داشت که رفت. سرطان ریه، شعرها و قصههای پراکنده را، پراکنده گذاشت بیحضور او.
شاعری که قانع نیست
روزنامه ایران در صفحه شعر یادداشتی درباره مجموعه شعرهای «الف تا ی» و «چشم به راه ابریشم» علی اسداللهی منتشر کرده که در آن آمده است: علی اسداللهی به گواه دو مجموعه شعر«الف تا ی»، «چشمبهراه ابریشم» و شعرهای جدیدترش در سایتها و مطبوعات، از معدود شاعران جوانی است که قانع نیست، حرکت میکند حتی اگر زمین بخورد، تجربه میکند، سعی و خطا میکند و همیشه چیزی هست که او میخواهد به آن برسد. او سعی دارد در هر شعر به دستاوردهای خود بیفزاید و دستاوردهای قبلیاش را حفظ کند. مجموعه شعر اول او «الف تا ی»، شامل شعرهایی است که با تکیه بر کشف و شهود در جهان و زبان پیش میروند. شعرهای کوتاه این مجموعه شعرهایی هستند که اغلب با کشفی غافلگیرکننده در پایان شعر همراهند، در این شعرهای کوتاه گاهی سطرهای شروع و میانی فقط برای ضربه نهایی چیده شدهاند؛ مانند: شعر «کاف» و شعر «واللیل و النهار».
مجموعه شعر دوم شاعر،«چشمبهراه ابریشم» است. شاعر در این مجموعه بر آن است که علاوه بر دستاوردهایی مثل کلان روایت، شکلروایی و شهود در جهان و زبان، شعرش را روانتر کند و به شعری سهل ممتنع نزدیک کند. شاعر در برخی از شعرها (اغلب شعرهای بلند) به این مهم نزدیکتر شده و در برخی فقط به شعری ساده رسیده است. این همان سعی و خطایی است که حرفش را زدم، باید تجربه کرد تا به چیزی تازهتر رسید.
کتاب در روزنامه شرق
محرمانه نیست
در روزنامه شرق در صفحه اول شماره امروز خود یادداشتی درباره قانون انتشار منتشر کرده که در آن نوشته شده است: بالاخره پس از پنجسال، «قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات» عملا با نظر مثبت دکتر روحانی لازمالاجرا شد. نظیر این موارد را کم نداریم. دادسرا حذف و پس از هشتسال اعاده میشود، سازمان برنامه منحل و پس از هشتسال احیا میشود و حالا چنین قانونی با این میزان از اهمیت پس از پنجسال که چهارسال آن در دولت قبل بوده است، عملا به مقطع اجرا میرسد. چونیوچرایی این رویدادها درخور بحث و بررسی جداگانه است.
نکته بسیار مهم در این قانون، این است که تصریح دارد قوانین و ضوابطی را که برای مردم ایجاد حق یا تکلیف میکند نمیتوان و نباید «محرمانه» و «سری» اعلام کرد. برای متخلفان از ضابطه، دلالت اجرای کیفری بهصورت جزای نقدی پیشبینی و نیز اعلام شده چنانچه عمل، مستوجب مجازات شدیدتری باشد، مجازات شدیدتر داده خواهد شد.
کتاب در روزنامه فرهیختگان
یک مفهوم در 9 ماجرا
روزنامه فرهیختگان در صفحه ادب و هنر یادداشتی درباره رمان دانیل کلمان نویسنده آلمانی منتشر کرده که در آن میخوانیم: آنطور که در پیشانی کتاب آمده «یک رمان در 9 داستان» است که میتوان به نوعی روایتمندی مفهومی گفت به نام شهرت. کلمان در کتاب شهرت 9 داستان را در کنار هم قرار داده که همگی منطق خود را نسبت به هویتشان از دست دادهاند و بر همین اساس به حقیقت چنگ میزنند. ما با 9 داستان روبهرو هستیم. نویسنده سعی کرده مفهوم شهرت و متزلزل بودن این مفهوم را در این داستانها بسط دهد و ما را با روایتهای گوناگون و متفاوتی از یک مفهوم روبهرو کند.
در پایان این مطلب آمده است: میتوان گفت که کلمان با پخش کردن کنشی به نام «امر تصادف در داستان» در 9 داستان و ایجاد فضایی فراختر برای همنشینی رویدادها در یک زنجیره روایی و روایتمندکردن یک مفهوم، با یک تیر چند نشان را به خوبی مورد هدف قرار داده است: 1- قصهگویی و 9 روایت متفاوت از یک مفهوم، 2- قصهگویی و 9 روایت متفاوت از یک ماجرا که در یک مفهوم ریشه دارند و 3- رسیدن به مفهومی تازه و بکر از فراداستان.
کتاب در روزنامه آرمان
تلاشهای فرهنگی انجمن شاعران ایران
روزنامه آرمان در صفحه آخر یادداشتی درباره انجمن شاعران ایران منتشر کرده که انجمنیاست که همواره نگاه و توجهش به حوزه شعر متعهد و پویای اجتماعی بوده اما متاسفانه با آمدن و رفتن دولتهای مختلف با مشکلات مختلفی روبهرو بوده است. مشکلاتی که از نگاهی غلط منشاء میگیرد که مطابق با آن ویژگیهای چندصدایی بودن کشورمان نادیده گرفته شده و برخوردها به مثابه دیدنِ نیمه خالی لیوان و غافل ماندن از نیمه پر آن است. حال آنکه شاعرانی در این انجمن سابقه حضور داشتهاند – چهرههایی همچون زندهیاد سیدحسن حسینی، قیصر امینپور، مشفق کاشانی تا همنسلان ما- که با اتکا به درک والای فرهنگی و اجتماعی خود، دریافته بودند که باید نیمه پر لیوان را دید. بنابراین از نظر ما هیچ اشکالی نداشته و ندارد که چهرههایی همچون م.آزاد، منوچهر آتشی، محمدعلی سپانلو و... هم به انجمن بیایند و حتی از آنان تقدیر به عمل آید. باور ما این است که همه مثل هم نیستند و نمیتوانند مطابق با یک الگوی خاص فکر کنند. به عبارت دیگر درب انجمن شاعران همیشه به روی اهالی شعر و کسانی که شعر را میفهمند، و تفکراتشان تناقضی با کیان جمهوری اسلامیایران ندارد باز بوده است.
در پایان این مطلب آمده است: یکی از اقدامات موثر انجمن، آغاز جریان گفتوگوی متقابل شعر ایران و جهان است که تا کنون حدود 26 جلد کتاب دو زبانه در قالب مجلدهای معرفی شعر جهان به ایران و متقابلا شعر ایران به جهان منتشر شده است. این مجموعه زمینه گفت و گو را که خود مانند عدالتطلبی، نوعدوستی، مهرورزی و... میراث شاعران بزرگ جهان است ایجاد کرده است. به نظر ما در چنین شرایطی که گفتمانهای بینالمللی میتواند بسیاری از مشکلات را در سطح جهان حل کند، شعر میتواند فصل مشترکی برای ایجاد گفت و گو و رسیدن به صلح جهانی باشد.
کتاب در روزنامه اطلاعات
اِعمال معیارهایی از زبانشناسی نوین بر زبان فارسی
روزنامه اطلاعات در شماره امروز خود یادداشتی درباره دکتر هرمز ميلانيان منتشر کرده که چهارشنبه گذشته پس از گذراندن یک دوران یازده ساله بیماری، در 77 سالگی در حومه پاریس درگذشت.
دکتر میلانیان لیسانس خود را در رشته ادبیات فارسی از دانشگاه تهران گرفت. در دهه 1340 که مرحوم دکتر خانلری «بنیاد فرهنگ ایران» را راه انداخت، میلانیان بخش تحقیق در تاریخ زبان فارسی را اداره می کرد. بعدها در دهه 1350 با فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی هم همکاری داشت. مدتی در دانشگاه ایلینوی و مدتی نیز در دانشگاه سوربن زبان و ادبیات فارسی تدریس کرد و پنج سال سرپرست بخش فارسی این دانشگاه بود. عضو انجمن زبانشناسی فرانسه و نیز انجمن جهانی زبانشناسی نقش گرا هم بود. بعدها که به ایران بازگشت بیشتر وقتش را به تحقیق و تالیف و ترجمه در زبان شناسی سپرد و با انتشارات هرمس و انتشارات فرهنگ معاصر و موسسه شهید رواقی هم همکاری داشت.
دکتر میلانیان درباره خودش نوشته است: «از همان نخستین مقاله ( ۱۳۴۸) هدف اصلی من اِعمال معیارهایی از زبانشناسی نوین بر زبان فارسی بوده است که به کارایی و سود آنها در پیشبرد آگاهی ما از نظام زبان فارسی (و نیز خط فارسی) اعتقاد داشتهام. نیز از همان ابتدا کوشیدهام که برای اصطلاحات زبانشناسی نوین معادلهای فارسی مناسبی را پیشنهاد کنم .... توجه به کاربرد فرهنگی و اجتماعی زبان فارسی و تقویت و گسترش آن و کم کردن فاصله میان زبان گفتار و نوشتار و مخالفت با دستورالعملهای «من درآوردی» و تصنعی در زمینهی تلفظ و املا .... یکی از هدفهای علمی من بوده و هست. ساختار زبان و خط فینفسه تا آن اندازه دشوار هست که ما را از تحمیل «تابو»های جدید و بیفایده بر نسل جوان و پیرترِ این مرز و بوم بازدارد».
کتاب در روزنامه جمهوري اسلامي
عبدالرحمن جامي، منادي تاثيرسيرة خواص بر اخلاق عمومي و شرايط اجتماعي
روزنامه جمهوري اسلامي در صفحه هنر و ادبيات مطلبی درباره عبدالرحمن جامي منتشر کرده که صاحب نفحاتالانس، لوايح، اشعهلمعات و بهارستان، در زمره برترين شاعران و نويسندگان قرن نهم هجري (عهد تيموري و شاهرخي) و از پيشگامان ارشاد و هدايت اجتماعي به جاي تاكيد بر اخلاق فردي است.
اين رويكرد به ويژه بازتابها و تاثير مثبت و منفي رفتارهاي صاحبان موقعيت اجتماعي و سياسي را به عنوان كساني كه سيره عوام متاثر از الگوهاي رفتاري آنهاست مورد توجه و در مركز دايره تذكرات خود قرار ميدهد تا در فراخوان خود عدالت را با احسان، عقوبت را با انصاف، نظم را با عطوفت و امنيت را با رضايت خاطر متقابل افراد و طبقات اجتماعي از نقش متقابلي كه در زندگي يكديگر ايفا ميكنند بياميزد و زمينه ساز حركت رو به رشد و مبري از ريا و نفاق جامعه و تك تك افراد آن از هر طبقه و هر قشر شود.
به همين دليل و بر همين قياس، طنز مولفاني چون عبدالرحمن جامي نيز به عمق آسيبهاي اجتماعي و اخلاقي جامعه حملهور ميشود و هر جمله آثار آنان را به آيينهاي تمامنما براي پي بردن آيندگان به احوال عصر مولف و برداشت وي از دنياي پيرامون خويش تبديل ميكند.
کتاب در روزنامه مردم سالاری
فيلسوف و انديشمند بزرگ دنياي اسلام
روزنامه مردم سالاری در صفحه آخر مطلبی درباره علامه محمدتقي جعفري به مناسبت سالروز درگذشتش منتشر کرده که عنوان می کند: علامه جعفري با اشراف به فقه، فلسفه، هنر و زيبائي شناسي در اسلام و نيمقرن فعاليت علمي و پژوهشي، بيش از 100 جلد کتاب و رساله تحرير کرد. همچنين 27 جلد کتاب در زمينه شرح و تفسير نهجالبلاغه و 15 جلد کتاب در زمينه تفسير مثنوي معنوي مولوي نگاشت. نقد و تحليل مثنوي و شرح و تفسير نهجالبلاغه نيز از ديگر آثار ارزشمند وي است.
وي بيشاز 70 جلسه بحث و گفتوگو با شخصيتهاي بينالمللي از جمله برتراند راسل، روژهگارودي، پروفسور عبدالسلام و پروفسور روزنتال داشته است. وي به دليل علاقه به هنر و ادبيات، بيشاز 100 هزار شعر و قصيده و نظم فارسي و عربي و همچنين بخشهائي از ادبيات غرب را حفظ بود و آثار هنري ايشان همچنان يکي از منابع اصيل هنر از ديدگاه فلسفه و حکمت اسلامي است.
استاد محمدتقي جعفري فيلسوف و انديشمند بزرگ دنياي اسلام، 25 آبان سال 1377 در سن 73 سالگي، در اثر سکته مغزي به ديار باقي شتافت و پيکر اين عالم فرزانه در جوار امامرضا(ع) به خاک سپرده شد.
نظر شما