فرهاد توحیدی در نشست رونمایی «بوف نه چندان کور» گفت: کسی که بخواهد با بوف کور کشتی بگیرد یا احمق است یا شجاع و در مورد سجادی تشخیص من این است که او شجاعت به خرج داده است.
محمدعلی سجادی نوعجویی و جسارت در کار دارد
توحیدی ضمن تفسیر مختصری در مورد رمان «بوف کور» گفت: من در مورد محمدعلی سجادی میتوانم بگویم که او یک نوعجویی و جسارت در کار دارد و عنصر تجربی را از آغاز فعالیتهای هنری خود تا به الان حفظ کرده است و این از کسی که هم نقاش هست و هم کارگردان، هم بازیگر و هم نویسنده بعید نیست. کسی که بخواهد با بوف کور کشتی بگیرد یا احمق است یا شجاع و در مورد سجادی تشخیص من این است که او شجاعت به خرج داده است.
این فیلمنامهنویس ادامه داد: «بوف کور» ایهامی دارد که صادق هدایت با وضعیت خود انتخاب کرده است. پیرنگ درونی «بوف کور» با عنصر مدرنیت در دوره هدایت ارتباط دارد و در بحث جوهر فلسفه خود را نشان میدهد. آنچه «بوف کور» را بوف کور میکند عنصر مدرنیت است. صادق هدایت را حتی دوستان نزدیکش هم درک نمیکردند برای مثال وقتی صادق هدایت «بوف کور» را نوشت یکی از دوستان نزدیکش به او گفت زمانی را که تو روایت میکنی در آن عینک و تریاک وجود نداشته و هدایت در جواب گفت این یک اثر فانتزی است و در آن الزامات تاریخی را میتوانی نادیده بگیری.
توحیدی با اشاره به تاثیر هدایت اظهار کرد: آثار هدایت تحت تاثیر خیلی چیزها بوده اما بیشتر تحت تاثیر آخرین یافتههای روانشناسی بوده است. عقده ادیپ در «بوف کور» مطرح است که البته سجادی هم به نوعی در «بوف نه چندان کور» به آن پرداخته است.
وی در پایان گفت: نقطه تمایزِ بین «بوف نه چندان کور» محمدعلی سجادی با «بوف کور» صادق هدایت این استکه هر چقدر آن در ذهن است این زمینی است و همهی ارجاعات آن ما را به مناسبات امروز میرساند. جهان، جهانِ رجالهها و جهانِ لکاتههاست. «در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس بازار خودفروشی از آن سوی دیگر است». در این زمان هم یکی خود را با بنزش عرضه میکند و یکی مدل نقاشی میشود. امروز عنصری که این دنیای دیجیتال را هضم میکند چیست؟ و این پرسش از نظر من در کار سجادی غیبت دارد که البته اشکالی ندارد و شاید سجادی اصلا نمیخواسته به آن سمت برود.
«بوف نه چندان کور» حدیث نفس خود محمد علی سجادی است
جابر قاسمعلی که سخنران بعدی مراسم بود با اشاره به اهداف سجادی برای نگارش این کتاب گفت: سجادی چه چیزی بهتر از «بوف کور» را میتوانست پیدا کند که دلمشغولیهای خود را در آن بگوید و آن را بهانهای پیدا میکند تا اسطوره و داستان خود را بسراید. سجادی این فضا را برای کارها و نگاهِ ویژهی خودش فراهم کرد.
وی ادامه داد: «بوف نه چندان کور» یک جورهایی معکوس شده است و در واقع حدیث نفس خودِ محمدعلی سجادی است؛ سجادیای که نقاش است حالا آمده تا در فضا و بستری که به سینما نزدیک است آن ژانری که خود دوست میدارد را در آن بریزد.
این فیلمنامهنویس در توضیح عناصر اصلی این اثر گفت: آن چیزی که برای من به شدت جذاب است تاکید بر جهان مردگان است. بازی با جهان مردگان بازی با عنصر آینه، بازی با زنی که مثل کابوس ظاهر میشود، بازی با یک افسانه یونانی، بازی با اسطوره «ارفه» است و در اینجا هم در واقع نویسنده و نقاش هر دو یکی هستند و با یادآوری آن گذشتهها به یک گذشتهای برمیگردد که فقط جهان مردگان را برای ما بازسازی میکند.
وی در ادامه افزود: سجادی از ترفند بازی در بازی استفاده میکند و این به خاطر محدودیت امکانات و یا مالی نبوده بلکه استفاده از بازیگران محدود و ایفای نقشهای متعدد توسط آنها در حقیقت عامدانه بوده و در پایان نمایش میخواسته بگوید همه اینها در حقیقت میخواسته یک نفر باشد.
قاسمعلی در پایان گفت: محمدعلی سجادی در سن و سالی که الان دارد یک بچهی بازیگوش است که به نظر من یکی از اصلیترین خصیصههای محمد است.
نقطه درخشان این کار زبان نمایش و نگاه آن به اجرا است
محمد ابراهیمیان روزنامهنگار و منتقد تئاتر در سخنانی ضمن نقد «بوف نه چندان کور» محمدعلی سجادی گفت: من روایت سجادی را از «بوف کور» به انار تشبیه میکنم. ورود سجادی به تاتر درخشان بود و اثر اخیر او نیز قابل تامل و در خور توجه است.
با دیداری کردن کتاب میخواهم فضایِ دوری از کتاب خواندن را پر کنم
در پایان این آیین رونمایی محدعلی سجادی ضمن تشکر از موسسهی بهاران و نشر افراز گفت: هر چقدر سپاس بگویم در این شرایط نامهربان با اینهمه مهربانی از سمت دوستانم کم است. من در مورد «بوف نه چندان کور» چیزی نمیگویم و فقط به این نکته اشاره میکنم که زمانی که آن را کار میکردم همزمان تابلوهای آن را هم میکشیدم و آن را به یک پکیجی تبدیل کردم که این کتاب در حقیقت دیداری شود.
در پایان این مراسم فیلم درباره بوف کور، ساخته محمد علی سجادی برای حضار به نمایش درآمد.
نظر شما