قاسمعلی فراست درباره کتاب «آرتیست» سعید تشکری نوشت:«آرتیست» حکایت مردی است ( ناصر کوشا) که در افت و خیزهای فراوان زندگی ( سواستفاده فرزندان از داشتههای او، رفتن به خانه سالمندان ، تنهایی و تامل و....) سرانجام به تحول میرسد.
به نظر میرسد نویسنده حرفهای در کنار ارتباط تنگاتنگ با گونههای مختلف مردم، حتیالامکان لازم است پا به پای تازههای ادبیات (چه ادبیات کشورش و چه ادبیات دنیا) نیز حرکت کند. بنابر اعتقاد به این دو اصل، یکی از جستجوها و پیگیریهای شغلی بنده مطلع شدن از آثار ادبی جدید است. در این رهگذر به چند کتاب جدید برخوردم که یکی از آن میان کتاب «آرتیست» به قلم نویسنده نازنین خراسانی، دوست دیرینم سعید تشکری است.
تشکری مثل اکثر نویسندههای دیگر، انسانی بیحاشیه و سخت مشغول کار است. خوشبختانه انگار این جماعت را با حاشیه و حاشیه را با این صنف چندان کاری نیست.
«آرتیست» حکایت مردی است (ناصر کوشا) که در افت و خیزهای فراوان زندگی (سواستفاده فرزندان از داشتههای او، رفتن به خانه سالمندان، تنهایی و تامل و....) سرانجام به تحول میرسد. این تحول هم به مفهوم اقتصادی است و هم بخصوص به معنای فرهنگی و اندیشگی. در دوره جدید خودآگاهی با رویکردی متفاوت روبرو میشویم. به این معنا که همنشینی و همراهی با سالمندان و تنهایان را نسبت به فرزندان ترجیح میدهد. او که سالها در کار این قشر با آلام آنها آشنا شده، ترجیح میدهد باقی عمر را هم با همینان طی کند. برای این منظور ثروت هنگفت جدید را صرف تاسیس سرایی باشکوه میکند تا هم قشران او در کنارش به راحتی زندگی کنند.
شگرد جالبی که نویسنده در بافت داستان برگزیده، دعوت کوشا از نویسندهای است (سعید) که پا به میدان بگذارد و این زندگی پر فراز و نشیب را هم برای ماندگاری نام کوشا و هم عبرت دیگران تصویر کند.منتها نویسنده چنان با او در میآمیزد که سعید دیگر فقط نویسنده زندگی نامه او نیست. مشاور و وکیل رسمی او نیز هست.
تشکری در ساختار داستان، دغدغه نواندیشانه و خلاقانه نیز داشته. بر این مبنا، در کنار روایت داستان کوشا، در فصول مختلف نقبهایی هم به رساله پولوس رسول و ورزشهای رزمی نینجو تسو میزند تا با صحنهها و نمونههایی که میآورد، غیر مستقیم به منظور خود عمق و غنای بیشتری بخشد.
کتاب را ناشر آثار پیشین نویسنده، کتاب نیستان در سال ۱۳۹۸ منتشر کرده است.
نظر شما