یکشنبه ۱۸ خرداد ۱۳۹۹ - ۱۳:۴۸
هنوز گویندگان هستند اندر عراق

فرزاد ضیائی، پژوهشگر زبان و ادب فارسی با انتقاد از گران‌فروشی برخی ناشران و کتاب‌فروشان، از ثابت نگه‌داشتن یک کتاب‌فروش تقدیر کرد.

خبرگزاری کتاب ایران‌(ایبنا)،فرزاد ضیائی؛ پژوهشگر زبان و ادب فارسی: «نمی‌دانم عبارت/حدیث کاد الفقر ان یکون کفرا با آنچه در پی خواهم آورد، چه مایه تناسب دارد. می‌خواستم بگویم که اوضاع اقتصادی، چه پیامدهایی تواند داشت.

شنیده ‌شده در برخی ممالک، که حقوق بشر را وقعی نمی‌نهند، فروشگاه‌ها اجناس پیشین را به قیمت پیشین و اقلام جدید را با قیمت جدید عرضه می‌دارند. اما در اینجا که 52 کشور جهان از ما تقاضای الگوی مدیریتی نموده‌اند، به‌دلیل شیب ملایم تورم، اجناس6 ماه پیش هم به قیمت همین امروز عصر فروخته می‌شود.

در این میان، کتاب نیز از سایر اجناس، مستثنی نیست و بسیاری ناشران و کتاب‌فروشان، کتاب‌های چاپ سال‌های پیش را با توجه به قیمت امروز کاغذ می‌فروشند و چنین توجیه می‌فرمایند که: این کتاب اگر امروز چاپ شود قیمتش اینقدر خواهد شد!!

بحمدالله همه‌ دوستان اهل کتابند و لازم نیست نام کثیری از ناشرانی را که کتاب‌های سال 77 را به قیمت امروز می‌فروشند بازگویم.

آنچه مرا به نوشتن این سطور واداشت این بود که:

هنوز گویندگان هستند اندر عراق
که قوت ناطقه مدد ازیشان برد!

 به کتاب‌فروشی محلمان رفتم؛ کتاب پژوهش به مدیریت دوست فرهیخته‌ام، فرهاد اسکندری دانش‌آموخته رشته تاریخ دانشگاه اصفهان،‌ به سبب فرهیختگی که در طبع وی هست، با نود و چند درصد از کتابفروشانی که من دیده‌ام، تفاوت‌ها دارد.

باری، 1 دوره از تفسیر کشاف(ترجمهءمسعود انصاری، نشر ققنوس، پاییز91) را به همان قیمت سال 91، یعنی 240تومان به من بفروخت؛ اما این، همه ماجرا نبود! وقتی کتاب درةالتاج‌(چاپ1386،قیمت پنج هزار و پانصد تومان!!!) را از میان کتاب‌هایش برداشتم و روی تفسیر کشافم نهادم، و از ایشان خواستم تا قیمت هر دو کتاب را محاسبه و اعلام نماید، فرمود:240 هزار تومان!

گفتم اینکه فقط بهای تفسیر است. باز فرمود : بله... درةالتاج را حساب نکردم!!!
گفتم چرا؟! فرمود: این هدیه من به تو باشد!!!

یعنی در شرایطی که می‌توانست کتاب369 صفحه‌ای چاپ 1386 را حدود 70-60 هزار تومان بفروشد، از دریافت همان پنج هزار و پانصد تومان سال 86 نیز صرف‌نظر فرمود!!

آخر کار هم، من که می‌خواستم هدیه ارزشمند او را از سایر کتاب‌هایم به نوعی جدا کنم، هرچه اصرار و خواهش کردم یک جمله در آغاز کتاب برایم بنویسد، فروتنانه و البته با قدرت و صلابت، نپذیرفت! و این‌گونه شد که من در این نیم‌شبان، سطری چند در باب روش و منش او بنگاشتم.»
 

برچسب‌ها

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سادات ۰۰:۵۳ - ۱۳۹۹/۰۳/۱۹
    بلندنظران دانش اندوز به ز بلند مرتبان زر اندوز دانش آموختگان بهروز به ز مدعیان علم آموز اینان همان در التاجهای عرصه علم و فرهنگ این مرزوبوم هستندکه صد افسوس امروزه نایاب شده اند.امید که تن سلامت و روان شاد و دل خوش باشند یا حق

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها