برخی از کارشناسان معتقدند بخش بزرگی از چالشهای کتاب کودک و نوجوان ناشی از مسائل اقتصادی مرتبط با حوزهی نظر در کشورمان است که در نتیجه منجر به تمایل ناشرین به سمت چا و انتشار کتب ترجمهای و تضعیف کتابهای تالیفی شده است. نظر شما چیست؟
بدون شک وضعیت اقتصادی روی روند تالیف کتابهای داخلی، تصمیم نویسندگان و در مجموع فعالان این حوزه تاثیرگذار است؛ حدود 10 سالی میشود که در نمایشگاه کتاب تهران حضور مستمر داشتهام؛ به جرات میتوانم بگویم که بزرگترین چالش ما این است که ایدهپرداز، رمان و کودک نویس قدرتمند و قَدَر کم داریم و این مسئله باعث میشود افراد به سمت ترجمه بروند و از قضا ناشران هم استقبال میکنند.
موضوع دیگری که میخواهم اشاره کنم مسئله خلاقیت در ایدهپردازی و تصویرگری کتابها است کتابهای خارجی تصویرگری بهتری دارند و با استقبال بیشتری روبهرو هستند. همچنین در حوزه کودکان تبلیغات بهشدت ضعیف است و معتقدم صدا و سیمای ما به این موضوع اصلا توجه نشان نمیدهد. باید کتاب چاپی کودک در تلویزیون تبلیغ و دیده شود. زیرا معتقدم اگر کتاب تبلیغ شود هم ناشران ما حمایت میشوند و هم فرهنگ تالیف و توجه به کتاب داخلی تقویت میشود.
برای ارتقاء کیفیت کتابهای نویسندگان داخلی و دیده شدن آثار با ارزش و نیز بازارشان پس باید چه کرد؟
کتابهای حوزه کودک چندین سال است که چه به لحاظ قطع و چه به لحاظ تعداد صفحه و جنس و ... یک حداقلهایی دارد و یک قیمت پایهای هم برای آن تعریف میشود و در این میان بستگی به رنگ و لعاب و تصویرگریاش از آن استقبال میشود و یا منجر به تولید کتابهایی به اصلاح کیلویی در بازار میشود؛ اما موضوع قابل عرض این است که اوضاع اقتصادی و کشش خانوادهها به سمت کتابهای نفیس این حوزه کم اقبالتر است. اما برگردیم به بحث اول؛ اگر تبلیغات باشد و کتابها صرفا جنبهی داستانی نداشته و آموزش هم باشد بیشک قضیه فرق خواهد کرد. ما در تولید محتوا بسیار میتوانیم کار بکنیم و چه بسا در این نوع نگاه، کتابهای نفیس ما تبدیل به کتابهای پر طرفدار خواهند شد.
من بهشخصه انتشارات موفقی را میشناسم که در این حوزه کار میکنند و کتابهایشان هم خوب بفروش میرسد اما اگر ما میبینیم که کتابهای نفیس به لحاظ محتوا و هم ساختار و شکلبندی و کیفیت در بازار از آنها کمتر استقبال میشود در درجه اول بهخاطر این است که توان رقابت با نمونههای خارجیاش و ترجمهای را ندارد و یا بهصورت غیر باور و عجیبی قیمتش بالا است؛ مگر اینکه برای پایین آوردن قیمتش مثلا کاغذش را با قیمت کمتری بدهند تا قیمت محصولش پایینتر بیاید.
در مجموع اگر کتابهای تالیفی نفیس کودک و نوجوان دارای محتوا در کشورمان که به لحاظ کیفیت پُرهزینه تمام میشود، باور دارم اگر برایشان خوب تبلیغ شود طرفدار و بازار خواهند داشت.
در شرایطی که بازار از کتابهای بازاری و فاقد ارزشهای آموزشی برای کودکان و نوجوانان انباشته شده است، چگونه پدر و مادرها میتوانند کتاب مناسبی برای فرزندان خود خریداری کنند؟
متاسفانه به قول شما کتابهای بازاری و فاقد ارزش آموزشی در حوزه کودکان زیاد است. برخی از ناشران ما متاسفانه یک برنامه کودک تلویزیونی را تبدیل میکنند به یک کتاب داستان و خوب هم میفروشند. واقعیت این است که پدرها و مادرها باید از سه جهت کتاب را انتخاب کنند. اول اینکه نگاه روانشناسانه به کتاب داشته باشند؛ یعنی در واقع کتابی را که میخواهند برای فرزندشان انتخاب کنند، با مواردی چون میزان انگیزشی، بازدارندگی و هر چیزی که لازم است به واسطهی علم روانشناسی از طریق کتاب به فرزندانشان انتقال پیدا کند، مد نظر بگیرند.
مورد بعدی موضوع سطح تالیف کتاب است که خانوادهها باید به آن توجه کنند؛ یعنی آیا کتابی که خریداری میکنند، مناسب گروه سنی فرزندشان هست. ما در کشورمان با پدیده رو به افزایشی با عنوان «بلوغ زودرس» روبرو هستیم که روز به روز و نسل به نسل بیشتر میشود. باید خانوادهها بدانند که کتابهایی را انتخاب نکنند که برای فرزندانشان زود است؛ کما اینکه والدین فیلمهایی را با فرزندانشان به تماشا مینشینند که برای آنها زود است. با این کار مغز کودکان شروع به فعالیت بیش از حد کرده و به عبارتی از سنش جلو میزند و منجر به بلوغ زود رس میشود.
گزینه سوم هم نگاه اختصاصی والدین است؛ یعنی باید از خود بپرسند که این کتاب بناست در چه حوزهای به فرزند کودکش کمک کند. متاسفانه خیلی از خانوادهها کتاب را با توجه به شکل ظاهریاش انتخاب میکنند و حتی بعضا نمیدانند کتابی که انتخاب کردهاند در چه حوزهای ممکن است به فرزندشان کمک کند و یا اثر بگذارد. در مجموع اگر ناشران من جمله خودم اگر تخصصیتر کار بکنیم و محتوای کتاب را بهتر توضیح بدهیم تا خانوادهها توجیه بشوند ممکن است، انتخاب درستتری را انجام دهند.
برای ایجاد میل و نیاز و افزایش تقاضای کتاب در سطح جامعه به ویژه در میان کودکان و نوجوانان چه باید کرد؟
من اعتقاد دارم این ایجاد میل و نیاز و تقاضا را خیلی راحت میتوانیم انجام دهیم. به طور کلی بچهها مخصوصا در سنین پایه به صورت ناخودآگاه به هر چیزی منجمله کتاب علاقه نشان میدهند و این فراوانی و علاقه والدین به مطالعه و انجام فعل خواندن در جلوی فرزندان بسیار تاثیرگذار است. موضوع بعدی این است که نمیخواهیم فقط ادایش را دربیاوریم (ادای فعل خواندن کتاب در خانه) ما باید بازتاب درست مطالعه را در سطح خانواده داشته باشیم؛ یعنی از نظر من اگر کتابی را میخوانیم و اگر بناست آن کتاب یک پیام مثبتی برایمان داشته باشد، باید آن را در عملی مثبت در خانه انجام دهیم و این عمل را به صورت مستقیم یا غیرمستقیم به فعل مطالعه کتاب ربط دهیم.
همچنین بنده معتقدم ما دچار یک مدرنیته ناهماهنگ با زندگیهایمان هستیم. متاسفانه شبکههای مجازی و ماهواره ای و ...باعث شده بین کودک و یا والدین با امر مطالعه کتاب چاپی فاصله بیفتد و در این حالت بهترین گزینه و ابزار این است از ظرفیت همینها (فضای مجازی و ...) برای افزایش میل و نیاز کودکان برای مطالعه استفاده کنیم. مثالی میزنم؛ شما در شبکههای ماهوارهای یک اپلیکیشنی را تبلیغ میکنند و کلی هم به فروش میرود؛ دلیلش هم این است که تلویزیون ما از این ظرفیتها کمتر استفاده کرده یا اصلا این کار را نمیکند و معتقدم چون جای خالی اش حس میشود در صورت انجام از آن استقبال خواهد شد.
به عنوان یک ناشر گلستانی و فعال در حوزه کتاب کودکان و نوجوانان و با نگاهی به چالشهای متعدد اقتصادی و اجتماعی که با آن روبهرو هستیم، برای بهتر شدن این حوزه باید چه کنیم؟
به عنوان یک ناشر گلستانی نه فقط به عنوان یک ناشر کتاب که در سطح کشور کار کرده و یا هر جایی که رسیدم کتاب کودکی از ناشرین مختلف خریدم که ببینم چه گفتهاند، نویسندهها هدفشان چیست؛ واقعیتش این است چه بخواهیم و چه نخواهیم وقتی شما پشت یک کتاب قیمت میزنید، باید یک دیدگاه تجاری به آن حتما داشته باشید و ما محصول را بر روی میز میگذاریم. وقتی میگوییم محصول – تجارت بایدحتما دیدگاه بازاریابی و فروش هم به آن بیاندازیم.
ما باید کتابهایی را تالیف کنیم که در وضعیت الان متقاضی دارد. یک وقتی است کتابی محتوای خیلی خوبی دارد و نیاز هم هست که این کتاب در بازار هم باشد اما در حال حاضر متقاضی خرید ندارد؛ پس بهتر است بجای اینکه در شرایط اکنون وقت بگذاریم برای اینکه حتما یک محتوای با کیفیت پیدا کنیم، آن وقت را برای پیدا کردم متقاضی بگذاریم. حالا متناسب با سطح علمی آنها خواه ناخواه کیفیت مناسب هم به دست میآید و بقیه راه آسان تر خواهد بود.
من فکر میکنم برای مبحث چالشهای پیش روی کتاب، شهرداریها و صدا و سیما بسیار میتواند کمک کند. صدا و سیما با تبلیغهای ارزان قیمت ولو چه بهتر مجانی به صورت تصادفی ناشرین و کتب را معرفی کنند و نیز شهرداریها در سطح شهر برنامههای معرفی کتاب کودک بگذارند.
و در کلام آخر؛ همچنین در مدارس خیلی چیزها از جلمه آی تی، هوش مالی و موارد متعدد بهداشتی و اجتماعی آموزش داده میشود و در بحث کتاب فقط امر کتاب خوانی را آموزش میدهیم و فرهنگ مطالعه به خصوص در سنین پیش دبستانی و پایه را ترویج و آموزش نمیدهیم.
نظر شما