شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۱
«ماسک» با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم!

رضا اسماعیلی، شاعر در واکنشی «حافظانه» به انگیزه تعطیلی دوهفته‌ای تهران برای قطع زنجیره انتقال ویروس «کرونا» پرداخت.

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)،‌ رضا اسماعیلی،‌ شاعر در واکنش به تعطیلی دو هفته‌ای تهران و چند استان در مقدمه مطلبی که به صورت اختصاصی برای ایبنا ارسال شده است، نوشت: «به انگیزه تعطیلی دو هفته‌ای تهران و تعدادی از استان‌ها برای قطع زنجیره انتقال ویروس «کرونا»، با مشارکت حضرت حافظ - که رحمت خدا بر او باد - این تک بیتی‌های ایمنی را سرودیم. باشد که شهر از گزند این دیو تاجدار در امان بماند - ان‌شاءالله.»

تک‌بیتی‌های سروده شده به شرح زیر است:

۱
فاش می‌گویم و از گفته خود دلشادم
عاشق ماسکم و از بند بلا آزادم

۲
دانی که چیست دولت؟ انواع «ماسک» دیدن
از هر نمونه‌ی آن، صدها سبد خریدن

۳
اوقات خوش آن بود که با «ماسک» به سر رفت
باقی همه با درد برادر! سپری شد

۴
«ماسک» با ماست، چه حاجت که زیادت طلبیم
گر شما را نه بس این، «ماسک» گران ما را بس

۵
منم که شهره‌ی شهرم به «ماسک» ورزیدن
درون آینه‌ی «ماسک»، روی تو دیدن

۶
الا یا ایهاالساقی! در این اوضاع وانفسا
برون رفتی تو از خانه، بدون «ماسک»؟ یا مولا!

۷
طبیب شهر مسیحادم است و مشفق، لیک
چو «ماسک» در تو نبیند، تو را رها بکند!

۸
گرچه اوضاع بس خطرناک است و مقصد بس بعید
تا که داری «ماسک» بر رُخ، در خیابان غم مخور

۹
دوش می‌آمد و رخساره برافروخته بود
هنر «ماسک» زدن را ز که آموخته بود؟!

۱۰
مژده دادند که بر ما گذری خواهی کرد
نازنین! «ماسک» بزن گر هوس ما داری

۱۱
خوبان «ماسک» بر رُخ، بخشندگان عمرند
ماسکی بزن به صورت، در شهر ما، نگارا

۱۲
هر آن که بر رُخ خود «ماسک» را نگه دارد
خداش در همه حال از بلا نگه دارد

۱۳
دوش آمد به برم، سالم و خندان لب و مست
ماسک بر صورت و با فاصله، الکل در دست

۱۴
نفس باد صبا مشک فشان خواهد شد
بزنی «ماسک»، به کام تو جهان خواهد شد

۱۵
مزن ز خانه برون، ای جوان بدون «ماسک»
که در ولایت ما، غیر از این گناهی نیست

۱۶
یک حرف عاقلانه بگویم، اجازت است؟
ای نور دیده «ماسک» بزن، تا که زنده‌ای

۱۷
سلامت همه آفاق در سلامت توست
چرا عزیزِ دلم «ماسک» را نمی‌فهمی؟!

۱۸
آن سفر کرده که بی «ماسک» شبی راهی شد
هر کجا هست، اسیر «کرونا» خواهد شد

۱۹
دست در حلقه‌ی آن زلف دوتا نتوان کرد
شوخی و خیره سری با «کرونا» نتوان کرد

۲۰
«ماسک» بر صورت من، مایه‌ی زیبایی نیست
رُخ خود را ز بلای «کرونا» می‌پوشم

۲۱
قرار و خواب ز حافظ طمع مدار، ای دوست
بدون «ماسک» تویی در مقابلم، فریاد!

۲۲
بر سر تربت ما چون گذری «ماسک» بزن
که نگیرند خلایق ز حضورت «کرونا»

۲۳
به خاک حافظ اگر یار بگذرد بی «ماسک»
ز غُصه در دل آن تنگنا، کفن بِدَرَم!

۲۴
ناصحم گفت که جز غم چه هنر دارد «ماسک»؟
برو ای خواجه کاهل، هنری بهتر از این؟

۲۵
آسایش دو گیتی، تفسیر این دو حرف است:
با «ماسک» زندگی کن، با «ماسک» کن مدارا

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها