گزارش ایبنا از نخستین پنل هفتمین همایش روز ملی علوم اجتماعی ایران/ 1
جامعه شناسی پادزهر هر نوع بنیادگرایی است/ میراثی که توسلی برجای گذاشت
سارا شریعتی گفت: در دهههای اخیر با حضور افراط گرایی مذهبی، کار کردن در این حوزه سخت و خطرناک شده اما توسلی خلاف این عمل کرد و در حوزه جامعهشناسی دین روی جامعه شناسی اسلام تاکید کرد.
این همایش به همت انجمن جامعهشناسی ایران، مؤسسه مطالعات فرهنگی و اجتماعی و دبیرخانه دائمی روز ملی علوم اجتماعی ایران برپا شده که نخسین پنل آن به بزرگداشت غلامعباس توسلی اختصاص داشت. تقی آزاد ارمکی، باقروساروخانی، سارا شریعتی و حمیدرضا جلاییپور سخنرانان این پنل بودند.
باقرساروخانی در این نشست به ابعاد مختلف شخصیت دکتر عباس توسلی اشاره کرد و گفت: چهره سیاسی توسلی از سوربن شروع شد، چنانکه جلوی مسجد تراکت پخش میکرد. همچنین او چهره دینی هم بود و قرائت خاصی از دین را در کلاسهایش ارائه میکرد و به دین حماسی میپرداخت. او شخصیت علمی، دینی، سیاسی و مبلغ دانش است.
او ادامه داد: توسلی شخصیت سازمانی داشت و عضویت در هیئتهای مختلف قدرت مدیریت و سازمانی او را نشان میدهد و هر کدام از ساحتهای او نیازمند برگزاری سمینارهای مختلف است.
ساروخانی با بیان اینکه در حوزه دانش پنج مرتبه را باید در نظر گرفت که توسلی صاحب آنها بود افزود: نخستین مرتبه دریافت است؛ توسلی دانش اجتماعی را به خوبی فرا گرفته بود. در آن زمان در سوربن سه نوع دکترا داده میشد و راحت تر بود اگر ایشان سیکل سوم را انتخاب میکرد اما ایشان دکترا دولتی را انتخاب کرد که سختترین بود. از سوی دیگر او دانشنامههای مختلفی گرفت که بسیار دشوار بود. موضوع بعدی انتقال است و او 60 سال در دانش اجتماعی همت گمارد. نکته سوم نگهداشت بود؛ بعد از انقلاب این سوال مطرح میشد که آیا اساسا به جامعهشناسی نیاز هست؟ او در این باره مصمم بود و در این زمینه باعث شد جامعهشناسی پایدار بماند که کار بسیار باارزشی بود. مرتبه چهارم پرداخت بود؛ ایشان میخواست جامعهشناسی از دیوار دانشگاه بیرون بیاید و جامعه شناسی بتواند وارد برنامه ریزی شود و به مردم کمک کند. او نه تنها جامعه شناسی کاربردی بلکه جامعه شناسی تعهدگرا را بر عهده گرفت.
این استاد دانشگاه به میراث به عنوان پنجمین مرتبه دانش اشاره کرد و توضیح داد: او کتاب نظریههای جامعهشناسی، دهها مقاله و ترجمه و ... را برای ما به جا گذاشت و نشان داد ایشان در حوزههای مختلف جامعه شناسی چرخیده است. توسلی نشان داد شخصیت چندساحتی و چند بعدی است.
به گفته او، توسلی جرقه تدوین کتاب «جامعه شناسی کار و شغل» را از سوربن شروع کرد و با بزرگان این رشته در تماس بود. مساله شغل بسیار حیاتی است و او معتقد بود کار یعنی حیات و آزادی. بنابراین او بر کار رهایی بخش تاکید میکرد.
ساروخانی گفت: دکتر توسلی و من در این باره بارها بحث میکردیم که چرا بیکاری در زندان باعث خودکشی بود. در زندان کار اجباری هم مفید نبود. اگر کاری مفید بود زندانیان کمتر خودکشی میکردند بنابراین کار مفید باید سازنده باشد و از دل فرد بیرون آمده باشد. کتاب «انسان در جستجوی معنا» هم همین اندیشهها را ترویج میکند و میگوید انسان زمانی معنا دارد که برای خودش ارزشی درست کرده باشد.
این استاد دانشگاه یادآور شد: طی 60 سالی که با هم کار کردیم هیچ گاه نه من و نه ایشان در بحث خصوصی مان صحبت از حقوق و ... نکردیم بلکه صحبت ما همواره این بوده که این جامعه شناسی که وارد ایران شده چه قدر از آن استفاده میشود؟ آیا جامعه شناسی به حاشیه رفته؟ و سوالهای این چنینی.
سارا شریعتی در بخش دیگری از این نشست سخنرانی خود را با موضوع «بازشناسی میراث دکتر توسلی» آغاز کرد و گفت: ما وقتی که در دانشگاه بزرگداشتی میگیریم جدا از تجلیل شخصیت، این بزرگداشت آیین خداحافظی نیست بلکه به رسمیت شناختن میراث علمی متفکر است و ما پس از او نیز به آن میراث مراجعه میکنیم و آن را زنده نگه میداریم.
او به میراث علمی توسلی اشاره کرد و ادامه داد: نام دکتر توسلی با نظریههای جامعهشناسی پیوند خورده و کتاب نظریههای ایشان همواره جزو آثار اصلی این حوزه بودند. اما او صرفا در این حوزه فعال نبود و در برخی حوزهها مانند جامعه شناسی کار و شغل، جامعهشناسی آموزش و پرورش و ... نخستین منبع را فراهم کردند.
او با بیان اینکه جامعه شناسی دین وامدار ایشان است و نخستین متن را درباره جامعه شناسی دین دکتر توسلی در دهه 50 تدوین کرده است افزود: یکی از آخرین متنهای ایشان درباره جامعه شناسی کشورهای اسلامی نشان می دهد که او طی 40 سال همواره به این موضوع پرداخته و دهها مقاله درباره دین و جامعهشناسی نوشته و کتاب جامعهشناسی دین و جامعهشناسی کشورهای اسلامی آثاری است که او درباره دین و اسلام نوشته شده است.
شریعتی یادآور شد: او در این حوزه تاکیدش بر جامعهشناسی اسلام است. ترنر اشاره میکند در جامعهشناسی اسلام ما با کمبود منابع روبهرو هستیم و جامعه شناسی اسلام در جامعه شناسی عمومی حضور ندارد و در حوزه جامعه شناسی ما میبینیم اسلام مورد مطالعه قرار نگرفته و به دلیل نبود منابع ما کمتر به سمت این حوزه رفتهایم و در بیرون دانشگاه تنها روشنفکران و روزنامهنگاران به آن پرداختهاند.
این استاد دانشگاه با اشاره به نقل قول شریعتی از تقوای پرهیز گفت: در دهههای اخیر با حضور افراط گرایی مذهبی در اسلام، کار کردن در این حوزه سخت و خطرناک شده و افراد با بی احتیاطی ممکن است مورد تکفیر قرار گیرند و به همین دلیل جامعه شناسان میترسند وارد این حوزه شوند. در کشورهای اسلامی و حتی ایران با وجود اختصاص بودجههای هنگفت باز هم جامعه شناسی اسلام منابع و کتاب ندارد.
شریعتی با تاکید براینکه توسلی خلاف این عمل کرد و در حوزه جامعهشناسی دین روی جامعه شناسی اسلام تاکید کرد و در سه سطح به آن پرداخت توضیح داد: سطح نخست در حوزه آموزههای اسلام است که او از الگوی وبر تبعیت میکند و در کتاب جامعه شناسی دین نسبت سرمایه داری را با اسلام بررسی میکند و همچنین نسبت اسلام با دموکراسی را مورد توجه قرار میدهد. در سطح دوم ایشان جامعه شناسی کشورهای اسلامی و جنبشهای اسلامی را بررسی میکند و در کتاب جامعه شناسی دین این موضوعات را مورد توجه قرار می دهد و نگاهی به تحولات کشورهای اسلامی دارد. در سطح سوم ایشان جامعهشناسان در کشورهای اسلامی را مورد بررسی قرار میدهد و خوانش جامعهشناسی را از آثار شریعتی ارائه میکند.
او با طرح این سوال که اهمیت این میراث برای ما چیست؟ گفت: توسلی در درون دانشگاه جز نخستین چهرههایی است که میان مطالعات اسلامی و جامعه شناختی پیوند برقرار میکند. در کشورهای اروپایی و کشور ما، بین این دو دپارتمان شکاف وجود دارد. در اروپا مطالعات اسلامی ذیل شرق شناسی قرار می گرفت و در اسلام مطالعات تاریخی مورد غفلت قرار میگرفت.
شریعتی تاکید کرد: وقتی مقاومت نسبت به جامعه شناسی دین وجود داشت ایشان سماجت میکند و بین این دو پیوند میزند. همچنین توسلی میان کار دانشگاهی و روشنفکری پیوند ایجاد میکند. متونی که در جامعه شناسی دینی میخوانیم بیشتر به روشنفکران بر میگردد چون آنها بیشتر به موضوعات روز میپردازند اما ایشان سعی میکرد با رویکرد علمی مباحث روشنفکری را در دانشگاه مطرح کند. ایشان در کتاب جامعهشناسی دین به بنیادگرایی، دین عامه، تقریب و ... میپردازد.
به گفته او، سومین اهمیت میراث توسلی برای ما رویکرد اصلاحی اوست. او به سنتی تعلق داشت که معتقد بود جامعه شناسی در خدمت اصلاح جامعه است و به این دلیل روی دین تمرکز کرد چون معتقد بود جامعه شناسی پادزهر هر نوع بنیادگرایی است. این راه را ایشان گشود و هموار کرد و سالها بعد از انتشار این آثار ما به این میراث مراجعه و حتی آن را نقد میکنیم. این نشان میدهد این میراث زنده و محل رجوع است.
او با نقل خاطرهای از توسلی گفت:طی سالهایی که در ایران بودم در جامعه شناسی دین کار کردم. همه میدانند این حوزه سخت و حساسی است و ما با مباحث خاصی در این حوزه رو به رو هستیم. در یکی از دیدارهایی که با ایشان داشتیم از من پرسیدند چه میکنید؟ گفتم: هم متهم شدم هم گرفتار بورکراسی. گفتند: این کارها یک ساله و دو ساله نیست و نیاز به صبر و صبوری دارد. من گفتم: این توصیه جدیدی نیست ما با صبوری آشناییم وصبوری راز بقای ماست و با همین صبوری ها بقا یافتیم اما تاریخ سیاسی به ما میگوید وقتی صبر نکردیم منشا تغییر شدیم مانند آنچه که در دهه 40 رخ داد. گفتند: این صبر با آن صبر فرق میکند!
شریعتی با بیان اینکه ورود ما به جامعه شناسی در دیالکتیک خشم و علم صورت گرفت افزود: ما به جامعه شناسی به عنوان علم رهایی بخش نگاه کردیم. دکتر توسلی بر دوگانه خشم و علم یک عنصر دیگر را اضافه کردند. ایشان با خشم آشنا بودند و همه کسانی که به این جامعه دغدغه داشتند با این خشم به سراغ علم برای کنشگری رفتند. اما ایشان علم را برای کنترل خشم انتخاب کرده بود و حرفه دانشمند را گزید. اما مرحله دیگری هم بر این دو اضافه کرد و آن صبوری بود. امروز همه کسانی که در این حوزه کار علمی میکنند وامدار صبوریهای شخصیتهایی چون توسلی هستند. ما به این میراث مراجعه میکنیم و این پرونده برای ما مختومه نیستیم و گفتوگوی انتقادیمان را با دکتر توسلی ادامه میدهیم.
نظر شما