یکی از معدود مواردی که میتوان با قطعیت درباره زندگی تراون مطرح کرد این است که او سالها در مکزیک زندگی میکرد و احتمالا به همین دلیل است که اغلب داستانهایش در این کشور به وقوع میپیوندند؛ از جمله «گنجینه سیرا مادره» (The Treasure of the Sierra Madre) که در سال 1927 نوشته شد و یک اقتباس سینمایی از آن نیز به همین نام در سال 1948 موفق به کسب سه جایزه اسکار از جمله اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی شد. به جز همین اطلاعات اندک، تقریبا تمام جزئیات زندگی تراون در هالهای از ابهام قرار دارند.
طی سالها، بسیاری از اهالی ادبیات نیز برای یافتن شخصیت اصلی تراون، تلاشهای زیادی کردند اما هیچیک از نامهایی که به عنوان نام اصلی او مطرح شده قطعیت ندارند.
او از زندگی شخصیاش هیچ ردی بر جای نگذاشت زیرا معتقد بود زندگینامه هر نویسنده چیزی نیست جز کتابهایش... با این حال از تراون 12 رمان و چندین مجموعه داستان به جای مانده است.
در مجموعه «میهمان شب» که شامل ترجمه 10 داستان کوتاه از آثار تراون است داستانهایی به نامهای «میهمان شب»، «دارویی موثر»، «سلسله جبال»، «راه مالرو»، «در غیاب کشیش»، «درخواست شبانه»، «خدایی تازه متولد میشود»، «حکایت یک دوستی»، «گفتگوی بیثمر» و «ماکاریو» قرار دارد.
اغلب داستانهای مجموعه «میهمان شب» در مکزیک میگذرد؛ جایی که نویسنده بیشتر سالهای زندگی پر رمز و راز خود را در آن گذرانده است. ب. تراون گرچه کمتر در ایران معرفی شده اما از او به عنوان یکی از خلاقترین و تواناترین داستاننویسان قرن بیستم نام میبرند.
موضوعات مطرح شده در این داستانها بسیار متنوعند؛ از مسائل ساده و معمولی زندگی روزمره تا حقایق و فلسفه هستی و او این روایتهای داستانی را در قالبهای مختلف از جمله طنز سیاه، مفاهیم عامیانه و روانشناختی به رشته تحریر در آورده است.
آنطور که عراقیزاد، مترجم داستان، در مقدمه کتاب مطرح کرده «داستانهای کوتاه ب. تراون همانند رمانهایش از نظر مکان وقوع رویدادها و مضامین نوعا آمریکاییاند، جستجوی ادبی انسان برای یافتن حقیقت و کرامت انسانی و آزادی فردی. ایالت متحده سرانجام روزی، هر چند دیرهنگام، تراون را در جایگاه واقعیاش خواهد نشاند و به سهم عظیمی که آثار او در ادبیات آمریکا دارد پی خواهد برد».
در ایالاتمتحده آمریکا نیز به داستانهای کوتاه و رمانهای تراون چندان بها داده نشده اما در سایر کشورها اوضاع چنین نبود و کتابهای این نویسنده مرموز به ۳۰ زبان ترجمه شد. طی چند دهه میلیونها نسخه از کتابهای تراون به فروش رفت و میتوان گفت تراون در خارج از آمریکا نویسندهای محبوب و مطرح محسوب میشود.
در بخشی از داستان کوتاه «میهمان شب» میخوانیم: «دنبال چکمههایم گشتم و متوجه شدم برخلاف معمول تویشان را با کاغذ پر نکردهام و روی صندلی هم نگذاشتهامشان. تجربه زندگی در جنگل به من آموخته بود برای آن که موقع پوشیدن چکمهها خطر مواجهه با عقرب یا مار کوچک تهدیدم نکند این دو کار را انجام دهم. (یک بار این اتفاق افتاده بود و من هنوز یادم میآید با چه سرعت برقآسایی چکمهها را از پایم درآورده بودم و از همان موقع فهمیدم آدم بههمان سرعت که کلاهش را برمیدارد میتواند کفشهایش را هم درآورد...کشف یک مار کوچک قرمز تهکفش اتفاق چندان خوشایندی نیست، چون حیوان که بهاندازه صاحب کفش ترسیده، بههمان اندازه که او عجله دارد کفش را از پایش دور کند، تلاش میکند از آن خارج شود. بدترین حالت این است که آدم دقیقا نداند چه چیزی توی کفشش است. در این حالت تا وقتی کفش را درنیاورده به مرز دیوانگی میرسد و وقتی هم ببیند چه چیزی توی کفش است ممکن است ممکن است از وحشت قالب تهی کند...)
عراقیزاد، مترجم این کتاب، داستانها را از متن ترجمه شده کتاب به زبان فرانسوی به فارسی برگردانده است.
چاپ نخست کتاب «میهمان شب» اثر ب.تراون با ترجمه منیژه عراقیزاد در 216 صفحه و با قیمت 35 هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس راهی کتابفروشیها شده است.
نظر شما