سرویس دین و اندیشه خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ابراهیم فیاض، عضو هیئت علمی دانشگاه تهران: بحث بسیار مهمی در علوم اجتماعی وجود دارد که هر چه جوامع جهانی به پیش میرود، تمایزیابی به شدت زیادتر میشود. بحثهایی که تا دیروز مرکب و انضمامی بودند، به بحثهای انتزاعی و تحلیلی تبدیل و مفاهیم از هم جدا میشوند. این خودش بسیار مهم است.
بر اساس مطالب قبلی در بُعد دینی، مسائلی که در طول تاریخ ترکیب شده، در ساختاری که در سوریه به وجود آمده به تفکیک، تحلیل و تمایز مشاهده میشود. اگر این بحث تبیین شود که چگونه از ساختار اهل سنت به سنیگرایی اموی رسیدیم، خیلی مسائل روشن خواهد شد.
آرکیتایپ سنیگرایی اموی معاویه است
گفته شد که ما اهل سنت و شیعه نداشتیم، کسی که اهل سنت و تشیع را درست کرد، معاویه بود. در فرآیند جنگ صفین که معاویه به دنبال نوعی ایدئولوژی ساختن بود، میگفت لشکر امام علی (ع) اهل بدعت هستند و ما اهل سنت هستیم. در حالی که کاملاً برعکس بود، یعنی امام علی (ع) و تشیع، مدافع سنت پیغمبر (ص) بودند و از بدعتهایی که جناب عمر و بقیه خلفا گذاشتند، جلوگیری کردند. بنابراین اهل سنت واقعی امام علی (ع) بود. در دعای ندبه هم آمده است که در مقابل بدعتها ایستاده و از سنت پیامبر (ص) دفاع کرده. همچنین، مدافعان واقعی سنت پیغمبر (ص)، شیعیان بودند.
اما معاویه تلاش میکرد همان بدعتهایی که در زمان خلافتش گذاشته بود، به سنت تبدیل کند. پس آرکیتایپ این سنیگرایی اموی که اکنون در سوریه پا گرفته همان بنیادگذاری اهل سنت توسط معاویه است که ریشه تاریخی این واقعیت اخیر در سوریه است.
سنیگرایی ترکیه و قطر دو شعبه جریان اخوانی است
این سنیگرایی اموی با اهل سنتی که به شکل فقاهتی در مصر و عربستان وجود دارد به مشکل خواهد خورد. عربستان با بدعتهای سنیگرایی اموی در سوریه و همچنین در مقابل قطر که مبدع اهل سنت اموی است تعارضهایی پیدا خواهد کرد. ریشه این جریان به اخوانالمسلمین مصر برمیگردد که دو شعبه پیدا کرده؛ یکی در قطر و دیگری در ترکیه. این دو شعبه در حال گسترش هستند و در مقابل آنها مصر، کشورهای اسلامی شمال آفریقا و سپس عربستان هم در برابر این جریان مقاومت میکنند.
جبهه خاورمیانه شمال در مقابل خاورمیانه جنوب صفآرایی خواهد کرد
بر این اساس دو جبهه بزرگ فرهنگی در حال شکلگیری است که میتوان یکی را جبهه خاورمیانه شمالی نام نهاد که شامل سوریه، ترکیه، اخوانالمسلمین مصر و قطر را شامل میشود. جبهه دیگر خاورمیانه جنوبی و شمال آفریقا است که با محوریت مصر و عربستان در برابر جبهه خاورمیانه شمالی قرار دارند و قصد دارند در مقابل آن بایستند. جبهه خاورمیانه جنوبی غالباً فقهی هستند. درگیری و تعارضات این دو جبهه بسیاری از مسائل را روشن و آینده را مشخص خواهند کرد.
اهل سنت اموی ریشه اصلی بنیانگذاری اهل سنت و پر از بدعت است، این جریان میخواهد این بدعتها را به سنت تبدیل کند و بر همین اساس خود را اهل سنت نامگذاری کرده است تا به جای اهل سنت واقعی که دنبال اهل حدیث بودند خودشان را جا بزنند و بربکشند. در حالی که اهل حدیث یا اهل سنت واقعی حتی در خود مدینه تلاش میکردند که سنت پیامبر (ص) را حفظ کنند. به همین دلیل آنها در برابر این جریان ایستادند.
دولت وهابیت خودش نوعی بدعت است که ابتدا در سوریه و شام شکل گرفت و سپس به عربستان و دیگر مناطق گسترش یافت. آنها خود را اهل سنت میدانستند اما در حقیقت اینها هم اهل بدعت بودند. اکنون شاهد هستید که وهابیت هم در عربستان در حال از بین رفتن است و ریشههای آن نمایان شده است. السیسی هم عملاً از وهابیگری فاصله گرفت و در مصر مسجد و مرقد جدید حضرت زینب (س) را افتتاح کرد و برای آن مرقد ضریح گذاشت.
علویهای سوریه با معاویهگراها درگیر خواهند شد
شام از عاشقان اهل بیت (ع)، چه از علویها و چه از شیعهها پر است و آنها به دنبال احیاء و تکریم مرقدها هستند. جولانی هم اعلام کرده که ما امنیت مرقدها از جمله حرم حضرت زینب (س) و حضرت رقیه (س) را تضمین خواهیم کرد اما این درگیریها شروع خواهد شد و گروههای تندرو معاویهگرا و سفیانیگرا به این سادگی زیر بار نخواهد رفت و درگیری با علویها شدت خواهد گرفت.
ائتلاف سیاسی پانترکیسم مذهبی با پانعربیسم مذهبی
در جبهه خاورمیانه شمالی، ترکیه اساسش را بر مبنای پانترکیسم گذاشته که در واقع یک نوع پانترکیسم مذهبی در مقابل پانعربیسم مذهبی است. دو جبهه خاورمیانه شمالی عرفانی و خاورمیانه جنوبی فقهی که در مقابل هم قرار دارند. پانترکیسم مذهبی در ترکیه آرکیتایپ خودش را بر اساس عثمانی میگذارد و با یک پانعربیسم مذهبی که در قالب گروههای افراطی بنیادگرا وجود دارند به یک ائتلاف سیاسی رسیده است.
سالها پانترکیسم مذهبی در ترکیه به شدت تقویت شد و آن را تقدیس کردند؛ با اِلِمانهای مختلف از ساختن کاخ عثمانی اردوغان تا آماده کردن لباسها و بقیه عناصر به شکلی تاریخنگاری کردند که ترکیه به یک حالت انفجاری وارد شد و همین حالت علت تجاوزگری ترکیه شد. کشورهایی که در درون سعی میکنند فضا را ملتهب کنند و ملیگرایی را تند کنند، حتماً کارشان به تجاوز میکشد.
قبل از تجاوز آمریکا به عراق و افغانستان فیلم «روز استقلال» تولید شد که بعد از ۱۱ سپتامبر همیشه مشکوک، بوش پسر روی همین گفتمان خودش را بر اساس بحث آمریکاگرایی و نظامیگری شکل داد. بوش با همان شکل، با لباس خلبانی و نظامیگری در آن ناو کذایی آمد و اعلام پیروزی در جنگ کرد. آمریکایی که وارد خاورمیانه شد، به قول ترامپ ۷ هزار میلیارد دلار خرج کرد و هیچ هم دستشان را نگرفت. آمریکا پس از آن در خاورمیانه هرگز نتوانست قدرت اقتصادی خود را بازیابد. نتیجه این وضعیت هم ظهور ترامپی است که دیگر به گلوبالیستها و جهانگرایی آمریکایی که بر اساس یا همان غایتگرایی غربی بنا شده بود، توجهی ندارد.
ترکیه مجبور به ادامۀ تجاوزگری است
حالا ترکیه با این گفتمان پانترکیسمی که آن را مذهبی هم کرده، در یک اتحاد موقت با پانعربیسم مذهبی که شامل همین گروههای بنیادگرای داخل سوریه میشود، متحد شد تا سوریه را تصرف کند. اما الان نمیتواند تا همین حد بایستد. چون تجربه نشان داده است که کشورهای متجاوز مثل آلمان نازی و آمریکا، زمانی که تجاوز را شروع کردند دیگر باید آن را ادامه دهند و نمیتوانند بایستند. همین موضوع را در اسرائیل هم میبینید. در قرن ۲۱ اسرائیل سرزمینهای سوریه را اشغال کرده است. البته که این خودش به انهدام آنها منجر خواهد شد. اسرائیل نشان داد که نمیتواند تا پشت بلندیهای جولان متوقف شود و خوی تجاوزگریاش آن را به سوریه کشاند و آنجا را اشغال کرد.
ساختار فعلی در سوریه تابآوری و پایداری نخواهد داشت
بر اساس همین ساختار، اردوغان هم مجبور است که این نظامیگریاش را ادامه دهد و با اتحادی که با همین پانعربیستهای مذهبی و گروههای بنیادگرای سوریه برقرار کرده تجاوز را در سوریه و حتی عراق ادامه دهد و به طرف اردن و حتی عربستان هم برود. این نوعثمانیگری فقط به سوریه منحصر نخواهد شد. این نوعثمانیگری به اردن و سپس به مکه و مدینه میرود. چون اگر ترکیه بخواهد فقط به پیروزی فعلی در سوریه کفایت کند، همین باعث شکستش میشود. چون این ساختار فعلی در سوریه امکان پایداری و تابآوری ندارد و ترکیه نمیتواند با این وضعیت سوریه را نگه دارد. انواع و اقسام بحرانها در سوریه پدیدار خواهد شد و آمریکا هم حاضر نیست به ترکیه به لحاظ مالی کمک کند. امریکا و اسرائیل تمرکزشان را روی استقلال مناطق کردنشین گذاشتهاند که حسابی هم نفت دارند. خوی پانترکیسم مذهبی ترکیه آن را به جنگ علیه کردها خواهد کشاند. اگر چنین شود در کنگره آمریکا هم بحث تحریم ترکیه جدیتر خواهد شد. ترامپ هم گفت اینها یک مشت تروریستهای خارجی هستند که پشت اشغال سوریه هستند و اینطور جواب وزیر امور خارجه ترکیه را داد که اشتباه میکنی.
ترامپ به احتمال زیاد در آینده با اشغال سوریه راه نمیآید. الان روشن شده که چه اتفاقی در سوریه در حال رخ دادن است.
هرچه ترکیه بیشتر تجاوزگری کند اوضاعش بدتر خواهد شد
بنابراین ترکیه مجبور است مدام تجاوز کند و هر چه بیشتر تجاوز کند، اوضاع بدتر میشود. یعنی اگر ترکیه میخواهد عثمانی بزرگی حتی تا مکه و مدینه بسازد و به تجاوز ادامه دهد، همین امر علیه خودش عمل خواهد شد. هر چه میگذرد، در کشورهای عربی مخصوصاً کشورهای خاورمیانه جنوبی، مصر و عربستان علیه ترکیه و قطر بلند خواهند شد. دیگر ایران هم پشت قطر نیست تا بتواند مثل دفعه قبلی از محاصرهای که عربستان باعثش شد، جان سالم به در ببرد. این دفعه معلوم نیست که ایران به قطر بپیوندد و شاید حتی در مقابل قطر و ترکیه به همین جبهه جنوب بپیوندد که در این صورت اوضاع برای آنها بسیار خطرناکتر میشود.
نکته دیگر این است که ترکیه میخواهد در بحث با رویکرد هستیگرایی وارد شود و در برابر غایتگرایی که در مذهب تشیع وجود دارد، با رویکردی هستیگرا پیشروی کند. ترکیه تلئولوژیکال و غایتگرا نیست. مثل داعش هم دنبال ظهور امام زمان (عج) نیست. چیزی که در بنیادگرایی رادیکال اسرائیلی هم وجود دارد و آن را دنبال میکنند. همین کشتوکشتارهای که در غزه را تحت بنیادگرایی یأجوج و مأجوج به وجود آوردند. ترکیه هیچکدام از اینها را ندارد. ترکیه یک رویکرد انتولوژیکال و هستیگرایی دارد که همین وضعیت فعلی است که در این وضعیت هم مدام باید تجاوز را ادامه دهد. اینجاست که یک اتحاد ناخواسته علیه ترکیه، قطر و همین سوریه فعلی به وجود میآید.
اردوغان در انتخابات آخر توسط نهضتهای سکولار و چپ به شدت تحت فشار واقع شد. ترکیه برای اثبات خودش در برابر همین سکولاریهای چپ مجبور شده است به سوریه حمله کند که برای خودش رأیی تولید کند. همان کاری که نتانیاهو هم سعی کرد از آن استفاده کند تا اینطور بازنمایی کند که ما پیروز و خوشوقت شدیم.
اگر ترکیه بخواهد با همین گروهها در اردن هم ادامه دهد، به احتمال زیاد به کرانه باختری که مرزی طولانی با اسرائیل است خواهند رسید و اینجاست که اسرائیل هم با ترکیه برخورد میکند. در قصه کردها ترکیه با اسرائیل و آمریکاییها هم برخورد میکند. اینجاست که ترکیه خودبهخود به سمت انهدام پیش میرود. نه پشتش روسیه است، نه پشتش ایران است و همین قصه باعث انهدام شدیدتر اینها میشود. این پانترکیسم مذهبی در ترکیه نابود خواهد شد؛ اگر ترکیهای بماند و تجزیه نشود. احتمالش هم در این قصهها کم نیست. تجزیه امروز سوریه توسط ترکیه باعث تجزیه خودش خواهد شد. چنین ساختاری در آینده به وجود میآید.
نظر شما