سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - اکرم عباسی، خبرنگار و فعال فرهنگی: کشتی با چوخه، همانند ادبیات، سرشار از روایتهای پرکشش و پرهیجان است. هر فن، هر مبارزه، داستانی دارد که سینه به سینه نقل میشود. گود زینلخان، یکی از این داستانهاست؛ روایتی که در آن زورآزمایی با حریف، تنها یک نبرد ورزشی نیست، بلکه پژواکی از هویت و تاریخ اسفراین است.
در این یادداشت تلاش شد تا به بررسی پیوند میان کتاب و فرهنگ پهلوانی در اسفراین، با تأکید بر گود زینلخان و نقش کشتی با چوخه در هویت این منطقه و جایگاه اسفراین در تاریخ، ادبیات و فرهنگ پهلوانی پرداخته و نقش شخصیتهایی مانند زینلخان و کشتی با چوخه در هویت این منطقه بیان شود.
ادبیات و کشتی روایتهایی هستند که سینه به سینه میچرخند و همانطور که رمانها و داستانها هویت فرهنگی ما را میسازند، کشتی با چوخه نیز داستانهای نانوشتهای دارد که نسل به نسل منتقل میشود.
ادبیات تنها در کاغذ و جوهر خلاصه نمیشود، بلکه در سنتهای شفاهی و آیینهایی مانند کشتی با چوخه نیز تداوم مییابد. در گود چشمه زینلخان، در میان حلقه تماشاگران، پیرمردانی نشستهاند که هر کدام خود کتابی از خاطرات و روایتهای پهلوانیاند؛ داستانهایی که بینیاز از جوهر و قلم، از نسلی به نسل دیگر منتقل میشوند.
زینلخان، برای مردمان اسفراین، تنها یک نام نیست؛ بلکه تجلی غیرت، هویت و تاریخ است. روایتهایی که از او نقل میشود، گاه تاریخیاند و گاه چنان رنگ و بوی اسطورهای به خود میگیرند که مرز میان حقیقت و افسانه در آن محو میشود.
برای معرفی بهتر زینلخان و چوخه باید بگویم که در هر نوروز، خاک این گود با ضربههای پاهای مردانی که برای پهلوانی و افتخار مبارزه میکنند، به هوا برمیخیزد و گود زینلخان، نه تنها یک میدان کشتی، بلکه صحنهای از تاریخ است؛ تاریخی که در آن، پهلوانی با ادبیات و فرهنگ ایرانی گره خورده است. حالا دیگر کشتی با چوخه به عنوان یکی از اصیلترین ورزشهای سنتی کشور نهتنها در میدانهای رزم، بلکه در صفحات تاریخ و ادبیات ایران نیز جایگاه ویژهای دارد.
به نظر میرسد اگر فردوسی امروز زنده بود، شاید در کنار سرودن داستانهای شاهنامه، برای کشتی با چوخه نیز سرودهای جدید مینوشت. هرچند در شاهنامه بهطور مستقیم به کشتی با چوخه اشاره نشده است، اما نبردهای تنبهتن پهلوانان در این اثر حماسی، شباهت زیادی به اصول و آیینهای کشتی سنتی ایران دارند. نبردهای رستم و سهراب، رستم و اسفندیار و سام و کشواد، همگی بازتابهایی از روحیه پهلوانی هستند که در دل هر کشتی با چوخه جریان دارد.
متون تاریخی و سفرنامهها؛ بازتاب کشتی با چوخه در گذر تاریخ زمان هستند؛ کشتی با چوخه از گذشته تا امروز، در متون تاریخی نیز حضور پررنگی داشته است. ابنبلخی در کتاب فارسنامه و حمدالله مستوفی در نزهةالقلوب به مسابقات کشتی اشاره کردهاند که شباهت بسیاری به کشتی چوخه دارند. سفرنامهنویسان اروپایی در دورههای صفویه و قاجار نیز از مسابقات کشتی محلی در ایران یاد کردهاند که در آن زمان، شکل ابتداییای از کشتی با چوخه به چشم میخورد.
کشتی با چوخه در ادبیات عامیانه و شعرهای محلی بهویژه در میان کردها، به عنوان نمادی از قدرت و جوانمردی معرفی شده است. شاعران محلی و معاصر در وصف قهرمانان این کشتی، در قالب دوبیتیها، چاووشیخوانیها و شعرهای حماسی، روح پهلوانی را ستایش کردهاند. این اشعار نه تنها قهرمانان محلی، بلکه ایستادگی و غیرت ایرانی را در میدان کشتی زنده میکنند.
نمونهای از این دوبیتیها، که در وصف کشتیگیران چوخهپوش سروده شده، میگوید:
«پهلوان آمد به میدان چو شیر،
زور بازویش رسد تا اوج تیر،
چو خاک گود بوسد پهلوان،
نام او ماند به دلها یادگیر»
کتابها و پژوهشها، ثبت و مستندسازی میراث کشتی با چوخه میتواند این یادگار را در استان خراسان شمالی و شهرستان اسفراین زنده نگهدارد. کشتی با چوخه نه تنها در میدان، بلکه در کتابها و پژوهشهای گوناگون نیز جایگاه ویژهای یافته و آثار مختلفی همچون «ورزشهای سنتی ایران» نوشته عنایتالله رحیمی و پهلوانی در ایران نوشته محمدجعفر محجوب به بررسی تاریخچه و جایگاه کشتی با چوخه در فرهنگ ایرانی پرداخته است. کشتی با چوخه میراثی است که از متون کهن تا خاک اسفراین را روایت میکند.
همانطور که بیان شد این ورزش در دل ادبیات ایران، از شاهنامه گرفته تا اشعار محلی بهویژه شعرهای فولکلور کردی و ترکی شمال خراسان و معاصر جایگاه ویژهای دارد و هر کشتی، داستانی از افتخار و مردانگی را روایت میکند که نه تنها در میدان بلکه در صفحات تاریخ و ادبیات ایران جاودانه خواهد ماند.
کشتی با چوخه توانسته در شعر و ادبیات به نماد غیرت، پهلوانی و اصالت ایرانی تبدیل شود. اسفراین، تنها یک نام بر روی نقشه نیست؛ بلکه نقطهای است که در آن، تاریخ، ادبیات و فرهنگ پهلوانی به هم پیوند خوردهاند و کشتی با چوخه کتابی زنده است که هر سال، سطرهای تازهای از تاریخ مردانگی و جوانمردی را به خود اضافه میکند.
اگر اسناد تاریخی، گذشته را برای ما بازگو کنند، چوخه روایتگر روح زنده و جاری این سنت کهن در دل مردمان اسفراین است و در کنار این میدان پرشور، ادبیات نیز نقش پررنگی در حفظ و ترویج این فرهنگ دارد. حکایات، اشعار و روایتهایی که از دلاوریهای پهلوانان اسفراین نقل شده، همچون کتابهایی نانوشته در حافظه مردم جاری است. در واقع، اگر کتابها سند مکتوب تاریخ و فرهنگ باشند، گود زینلخان نسخه زندهای از آن است که هر ساله با گردهمایی پهلوانان از سراسر ایران، این روایت را تکرار و به نسلهای بعد منتقل میکند.
هر ساله با آمدن چهاردهم فروردین ماه گود چشمه زینلخان شاهد حضور دهها هزار تماشاچی علاقهمند به رقابتهای کشتی با چوخه از سراسر ایران است و کشتی با چوخه؛ داستانی که هیچگاه به پایان نمیرسد.
نظر شما