گفتوگو با حجتالاسلام محمدرضا جوان آراسته مولف کتاب ««کربلا به روایتی دیگر»
آدمهای خاکستری در لشکریان عمربنسعد شبیه آدمهای امروزی هستند
جوان آراسته معتقد است آشنایی با شخصیتهای منفور کربلا میتواند بازدارنده ما از رفتارهای ناشایست شود. او گفت: تمام تلاشم بیان قسمتهای کمتر دیده شده عاشورا بوده و یک فصل از کتاب را به این موضوع اختصاص دادهام. در یکی از فصلها به معرفی لشکریان عمر بن سعد میپردازم که ما شناخت چندانی نسبت به آنها نداریم، اتفاقاً این افراد خیلی شبیه آدمهای امروزی هستند. آدمهای خاکستریای که در برهههای مختلف زندگیشان به سمتهای مختلفی حرکت خواهند کرد.
«کربلا به روایتی دیگر» عنوان کتابی است از شما که از سوی انتشارات سوره مهر روانه بازار کتاب شده است. کتاب همانطور که از نامش پیداست قصد دارد روایتی دقیق و تاریخی و درعین حال اثرگذار به مخاطب ارائه کند. برای رسیدن به این روایت چه مراحلی را طی کردید؟ منظورم رسیدن از مرحله پژوهش تا ارتباط درونی با موضوع است.
«کربلا به روایتی دیگر» دربردارنده یادداشتهایی است از من که طی سه سال و هربار در دهه اول محرم نوشته شده است. حالا هم دراین کتاب در قالب سه فصل منتشر شدهاند و نکته مهمی که در همه کتاب مدنظر داشتهام این بوده که این نگاهم در نوشتهها به سمتی برود که حرف بیراه نزنم و موردی را غیرمستند یا غیرواقعی بیان نکنم. از این رو شخصیتهای مختلفی را بررسی کرده و تکتک شخصیتهای مطرح شده در کتاب را ابتدا در کتب تاریخی پیدا کرده و پیشینه تاریخیشان را ردیابی کرده و دربارهشان متقن و مستدل حرف بزنم. برای تحقق این اتفاق اغلب کتابهای قابل قبول تاریخی و مقاتل قدیمیتر و معتبرتری که درباره واقعه کربلا و قیام امام حسین (ع) را بررسی کردهام.
شخصیتهای واقعه کربلا را همه، کم و بیش میشناسیم، منفیها و مثبتها. اما کمتر سراغ شخصیتپردازی دقیق بر آنها و معرفیشان به جامعه میرویم. شما تا چه اندازه سعی کردید این مسئله را در کتاب به مخاطب توضیح دهید.
تمام تلاشم بیان قسمتهای کمتر دیده شده عاشورا بوده و یک فصل از کتاب را به این موضوع اختصاص دادهام. در یکی از فصلها به معرفی لشکریان عمر بن سعد میپردازم که ما شناخت چندانی نسبت به آنها نداریم، اتفاقاً این افراد خیلی شبیه آدمهای امروزی هستند. آدمهای خاکستریای که در برهههای مختلف زندگیشان به سمتهای مختلفی حرکت خواهند کرد. همه افرادی که از آنها حرف زدهام دارای سابقه خوب و درخشانی بوده اما نگرانیها و لغزشهایی داشتهاند و هنگام مواجهه با واقعه عاشورا بر سر یک دو راهی مهم از زندگیشان قرار گرفته و متأسفانه تصمیمگیری غلطی دارند که آنها را در دسته لشکریان عمربنسعد قرار میدهد. تعدادی از افراد مانند حرمله، شمر، یزید و ... هستند که نامشان را شنیدهایم اما تعداد افرادی با این موقعیت به مراتب بیشتر بوده است. بازگو کردن وقایعی که همه از آن مطلع هستند گرچه لطف دارد و در هر بار تکرار ممکن است به اطلاعاتمان اضافه کند، اما نباید مانع بیان گوشههای کمتر دیده شده شود و امکان گرفتن درسهای بیشتر را از ما بگیرد. ما در این روایت با آدمهایی آشنا میشویم که ما را تحت تأثیر قرار میدهند، از بدیهایشان ناراحت شده و از رفتارهای خوبشان خوشحال میشویم، اما میبینیم که یک انسان بالاخره به کدام سمت میرود، تسلیم بدی میشود یا خوبی...
«کربلا به روایتی دیگر» کتابی است با سه فصل خاص. محور اصلی یکی از فصلها گفتوگوست. موضوعی که همواره در رقمزدن خوبی و بدی و خیر و شر در طول تاریخ نقش گستردهای داشته است. توجه شما به پررنگ بودن گفتوگو در واقعه عاشورا موضوع جالبی است. چه شد که با این نگاه سراغ واقعه کربلا رفتید؟
به نظرم این بخش مهمترین فصل کتاب است، چرا که برای درک آن باید همزمان به دولایه موجود در گفتوگوها توجه کرد. هر گفتوگو دارای دو لایه است. لایه اولیه که در متن راحتتر قابل کشف است و و لایه زیرین که برای درک آن باید قدمی فراتر از آنچه در ظاهر امر به نظر میرسد پیش گذاشت. در اصل شخصیت اصلی و ابهامات شخصیتی هر فرد را میتوان با این نگاه پیدا کرد و عمق و نوع و ساختار ذهنی هر فرد در گفتوگوها پیدا میشود. همچنین مزیت این امر در زمانه امروز این است که، عیوب یا نقاط قوت اندیشه خودمان را راحتتر پیدا میکنیم.
در صورت استمرار در انتشار کتابهایی مانند اثر شما این متنها تا چه اندازه میتوانند بر مخاطبان اثر بگذارند و نگاهشان را به حق و باطل در کربلا عمیقتر کنند؟
این اولین کتابی است که در این زمینه و به این شکل منتشر شده است، من قبلتر بخشی از یادداشتها را در فضای مجازی منتشر کرده و بازخوردهای خیلی خوبی گرفته بودم، میدیدم تعداد افرادی که پیگیر این یادداشتها هستند زیاد بوده، آنها را دنبال میکنند. میگفتند راحت میتوانند ویژگیهای آن افراد را در زندگی خودشان تطبیق دهند. درون خودشان را کنکاش و نقاط ضعفشان پیدا کرده و آن را تصحیح کنند. در کل استقبال خوب بود، تا جایی که یکی از موکبها در کربلا از من اجازه گرفت و یادداشتهای فصل آخر را به عکسنوشته تبدیل کردند. همچنین بعضی از دوستان خطیب، از این یادداشتها در خطبههای دهه محرم استفاده میکردند. آنچه که در میدان میدیدم این بود که مخاطب توانسته بود با این نوع ادبیات و این نوع نگاه ارتباط برقرار کند.
مخاطبان شما بیشتر در چه رده سنی هستند؟
جوان. بین رده سنی 25 تا 40 سال.
دغدغه شما در روایت وقایع کربلا چیست؟
با خودم عهد بستم که هر سال سعی کنم نوشتههایی را برای عاشورا بنویسم اما در این راستا دو دغدغه دارم که خودم هم سعی کردم هر ساله رعایت کنم؛ اول اینکه واقعیت را بگوییم. حیف است که عاشورا را به صورت خرافه یا حرفهای احتمالی و یا خدایی نکرده دروغ بیان کنیم چون خودش آنقدر قدرتمند است که روایت واقعی از آن میتواند هم آموزنده و هم تأثیرگذار باشد. دوم اینکه عاشورا در کنار تمام روایتهای تکرار شده و ارزشمند، زاویه دیده نشده دارد که هر کدام از ما با هر سواد، تجربه و دغدغهای که داریم وقتی به این پدیدهها نگاه میکنیم، میتوانیم گوشههای جدیدی از آن را ببینیم. به نظرم لازم است نگاههای نو و پنجرههای جدیدی هم به این واقعه باز شود تا ما نگاه و درک نویی نسبت به این اتفاق بزرگ پیدا کنیم.
نظر شما