شنبه ۵ بهمن ۱۳۸۷ - ۰۸:۰۰
كتاب‌هاي معروف دوران مبارزه در خارج از كشور منتشر مي‌شدند

فاطمه طباطبايي، همسر زنده‌ياد حاج سيد احمد خميني، از تدوين مجموعه خاطرات خود در باره امام خميني(ره) خبر داد و گفت: سيد احمد، كتاب‌هايي مانند‌ "در خدمت و خيانت روشنفكران" جلال آل احمد را كه در دوران مبارزاتي قبل از انقلاب، معروف و انتشار آن‌ ممنوع بود، در جعبه‌هاي آجيل جاسازي مي‌‌كرد و براي برادرم مي‌فرستاد تا در آلمان منتشر شود./

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، فاطمه طباطبايي، متولد سال 1333 از شهر قم است. وي پس از سپري كردن دوران دبستان، به دليل شرايط نامطلوب دبيرستان‌هاي دخترانه دوران قبل از انقلاب و به پيشنهاد پدرش، آيت‌الله سلطاني طباطبايي ـ يكي از استادان حوزه علميه قم ـ توسط معلم خصوصي به ادامه تحصيل پرداخت و در شهريور 1349، با حاج سيد احمد خميني(ره) ازدواج كرد. فاطمه طباطبايي، پس از پيروزي انقلاب و با تشويق همسرش، مدرك كارشناسي فلسفه غرب را از دانشگاه تهران و در نهايت، دكتراي خود را در رشته عرفان از دانشگاه آزاد اخذ كرد.

وي در زمان زندگي با امام خميني(ره)، از ديدگاه‌ها و كتاب‌هاي عرفاني ايشان استفاده مي‌كرد، اما پس از رحلت امام، به آثار عرفاني علاقه‌مند شد و پايان‌نامه دكتراي خود را با موضوع "عشق از ديدگاه محي‌الدين عربي و امام خميني(ره)" ارائه داد كه در قالب كتابي با عنوان "سخن عشق" توسط پژوهشكده امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي منتشر شده است.

كتاب "يك ساغر از هزار"، با محوريت سيري در عرفان امام خميني(ره)، آخرين اثر منتشر شده از فاطمه طباطبايي است.

وي به عنوان رييس انجمن علمي عرفان اسلامي و مدير گروه عرفان در پژوهشكده امام خميني(ره) و انقلاب اسلامي، فعال است. طباطبايي در حال حاضر، مشغول تدوين خاطرات خود از دوران قبل از انقلاب تا زمان رحلت امام خميني(ره) است. به اين بهانه، با وي به گفت‌‌وگو نشستيم. 

  خانم طباطبايي، تدوين كتاب خاطرات خود را از چه سالي آغاز كرديد؟ 
 مطالبي كه در كتاب خاطرات خود از آن‌ها استفاده كرده‌ام، حدود 10 سال پيش، توسط واحد خاطرات موسسه تنظيم و نشر آثار امام خميني(ره) ضبط، پياده و توسط محمدجواد مرادي‌نيا ويرايش شد، اما براي انتشار، به افزودن مطالب ديگري نياز داشت كه در حال حاضر مشغول اين كارم. 

اين كتاب، درباره چه موضوعاتي است؟
 اين مجموعه خاطرات، در قالب 2 جلد منتشر خواهد شد و امام خميني(ره) و سيد احمد خميني، ‌محوريت آن‌ها را تشكيل مي‌دهند. اين اثر، از دوران ازدواجم با حاج احمد شروع مي‌شود و تا بازگشت امام از پاريس را دربر مي‌گيرد. اگر به نوشتن خاطراتم ادامه دهم، ممكن است از دو جلد هم بيشتر شود و تا رحلت امام هم برسد. در اين ميان، به دوران كودكي‌ام اشاره كرده‌ام و به معرفي خانواده و اجدادم پرداخته‌ام كه در سرنوشت سياسي ايران تاثيرداشته‌اند. سعی می‌کنم، تعدادی عكس، تصوير و سند را با خاطراتم تلفیق کنم. البته اين كار، ‌وقت‌گیر خواهد بود. 

در کتاب خاطرات خود، غير از امام و حاج احمد آقا به كدام شخصيت‌ها اشاره کرده‌اید؟ 
امام موسي صدر، آيت‌‌الله شرف الدين، آيت‌الله سيد محمد باقر و بنت الهدی صدر، حاج‌آقا مصطفي و همرزمان حاج احمد آقا، از جمله افرادی اند که در خاطراتم، از آنان یاد کرده‌ام.

با توجه به ارتباط صميمي شما با امام خميني(ره)، بفرماييد چه نوع كتاب‌هايي مورد علاقه‌ ايشان بودند؟ 
امام، شخصيت جامعي داشتند. ايشان در حوزه، فقه و اصول تدريس مي‌كردند و آثاري در اين زمينه منتشر كرده بودند. در كنار اين‌ها، در رشته عرفان هم تاليفاتي داشتند. ايشان از جهت علمي،‌ يك عارف وارسته و اهل سلوك و ذكر بودند. زندگي امام خميني(ره)، مرا به عرفان عملي و شناخت آن علاقه‌مند كرد.

درباره ارتباط و نحوه توجه زنده‌ياد حاج احمد خميني به كتاب هم توضيح دهيد.
روحانيون، كار و شغلشان با كتاب، مطالعه و مباحثه است. ايشان كتاب‌هايي مانند‌ "در خدمت و خيانت روشنفكران" نوشته جلال آل احمد را كه در دوران مبارزاتي انقلاب، معروف و انتشار آن‌ها ممنوع بود، در جعبه‌هاي آجيل جاسازي مي‌‌كرد و براي برادرم،‌ صادق طباطبايي مي‌فرستاد تا در آلمان منتشر شود. تكثير اعلاميه‌هاي امام خميني(ره)، ‌مقالات و كتاب‌هاي بعضي استادان دانشگاه، از ديگر اقدامات حاج احمد در دوران قبل از انقلاب بود.

 خانم طباطبايي، ارادت و علاقه شما به امام، در فيلم‌هاي به جا مانده از دوران حيات ايشان، كاملا" آشكار است. چه عاملي باعث ايجاد اين صميميت شد؟
 من امام را دوست داشتم و شيفته ايشان بودم. در كتاب خاطراتم به طور مفصل درباره اين رابطه نوشته‌ام. رفتار امام مرا مجذوب خود كرد. همه رفتارهايشان ملاك داشت. آن ملاك هم خدامحوري بود. ايشان همه چيز را با محور خدا مي‌سنجيدند. اگر از دست كسي ناراحت يا خوشحال مي‌شدند، فقط با معيار خدا مي‌سنجيدند. رفتار ايشان از منبع خدايي نشات مي‌گرفت.

 درباره شخصيت و اعتقادات امام خميني(ره) توضيح دهيد. ايشان با مسايل روز چگونه آشنا مي‌شدند؟
 با نگاهي به تاريخ، نقش روحانيون در هدايت مردم به سوي پيشرفت و تاثير آنان بر توده مردم آشكار و انقلاب سال 57 نيز نشان‌دهنده پيشگامي امام است. ايشان تمام راديوهاي بيگانه مانند ‌BBC يا راديو عراق را گوش مي‌كردند و ترجمه و خلاصه‌شده روزنامه‌هاي كثيرالانتشار و معتبر دنيا را مي‌خواندندند تا از صحت و سقم اخبار مطمئن شوند و بر مسايل روز،‌ كاملا" اشراف و تسلط داشته باشند.

آيا مطالعه امام خميني(ره) نظم و قاعده‌ خاصي داشت؟
برنامه روزانه ايشان، منظم بود. اول صبح جلسه‌اي با اعضاي "هيات استفتاء" داشتند و به بررسي سوالات شرعي و فقهي مردم مي‌پرداختند و به آنان پاسخ مي‌دادند. پس از آن، با حضور سياستمداران و استانداران به مشورت و تبادل نظر مي‌پرداختند. سپس نيم ساعت قدم مي‌زدند و از بين ليست نامه‌هاي رسيده،‌ به انتخاب و مطالعه آن‌ها مي‌پرداختند. ايشان نامه‌هاي انتقادآميز درباره مسايل حكومتي و حتي خودشان را حتما" مطالعه مي‌كردند. عصرها هم مجلات و روزنامه‌ها را مطالعه مي‌كردند. هر وقت ما ابراز احساسات مردم نسبت به ايشان را بيان مي‌كرديم، آن نامه‌هاي انتقاد آميز را به ما نشان مي‌دادند و مي‌فرمودند: در كنار محبت مردم، ‌اين نامه‌ها هم هستند. 

امام به طور خاص، به مطالعه چه نوع كتاب‌هايي علاقه داشتند؟
ايشان به مطالعه مقالات ادبي و كتاب "فارسي شكر است" نوشته محمدعلي جمالزاده، علاقه داشتند. به ياد دارم زماني كه در نجف بوديم،‌ قصد مطالعه رمان "شوهر آهو خانم" اثر علي محمد افغاني را داشتم كه امام آن را از من به امانت گرفتند و به دليل نظم در مطالعه، آن را به طور كامل، مطالعه كردند. اما من آن رمان را به طور كامل نخواندم. امام به آثار سعدي و حافظ نيز علاقه داشتند و گاهي اوقات، قطعات ادبي و مقالات سياسي منتشر شده در روزنامه‌ها را هم مي‌خواندند.

امام خميني(ره)، قبل از پیروزی انقلاب، چه موضوعاتی را در حوزه علمیه قم تدريس مي‌كردند؟ 
  امام، مباحث مختلفی مانند؛ فقه، اصول، فلسفه و اخلاق را در حوزه علمیه تدریس می‌کردند، ولي تا آنجایی که اطلاع دارم، عرفان را به صورت رسمی آموزش نمي‌دادند و بيشتر به تأليف در این حوزه می‌پرداختند. 

دلیل تدریس غیر رسمی عرفان توسط ایشان چه بود؟
 این موضوع، در سه محور كلي مورد بررسی است. اول، شرایط محيطي آن دوران و سوءتفاهم‌های موجود درباره تشكيل کلاس‌های رسمي درس عرفان بود. دلیل دوم، راز‌آلود بودن مباحث عرفانی و سنگین بودن این مباحث و سومين عامل، مساله كتمان اسرار است كه هميشه از اصول عرفان و سيره عملي عرفا بوده است. بازگو نکردن حقايق عرفاني از ترس نامحرمان، هميشه از ارزش‌هاي سلوكي به حساب آمده و شايد مصداق كلام بلند امام علي(ع) باشد كه در این‌باره فرمودند: «لا تغلقوا الجواهر علي اعناق الخنازير» (جواهر معارف را بر گردن خوك‌سيرتان نياويزيد) به همین دلیل، امام خمینی(ره)، بیشتر به تالیف مباحث عرفانی مي‌پرداختند. 

شما چرا از رشته فلسفه غرب به عرفان، تغيير گرايش داديد؟ 
ماجرای این موضوع، مفصل است که در كتاب خاطراتم درباره آن صحبت کرده‌ام. درس معارف در دانشگاه، توسط دكتر شيخ‌الاسلامی ـ رييس وقت دانشكده ادبيات ـ تدريس مي‌شد. ایشان درباره مباحث عرفاني نیز سخن می‌گفت. به ياد دارم، وقتي درباره ملاصدرا، عرفان محي‌الدين عربی و ابن‌سينا صحبت می‌کرد، مطالعه عرفان براي من و چند نفر از دوستانم، تبديل به يك آرزو شد. به همین دلیل، از ايشان خواستيم که تدريس يكي از كتاب‌هاي عرفاني را در حاشيه دروس اصلي فلسفه براي ما بپذيرد. من کتاب "فصوص‌الحكم" را پيشنهاد كردم و مطالعه آن را آغاز کردیم. پس از مدتي، دكتر شيخ‌الاسلامی تدریس "منازل‌السائرين" اثر خواجه عبدالله را نيز پذيرفت. در نتيجه، بعد از اتمام دوره ليسانس در رشته فلسفه غرب، با مباحث عرفاني هم آشنا شدم كه ماجراي تلخ رحلت امام پيش آمد و از امتحان دادن براي كارشناسي ارشد، منصرف شدم و پس از آن تغییر رشته دادم.
نكته‌اي را هم بايد اضافه كنم كه هميشه از ياد آوري‌اش حسرت و افسوس مي‌خورم. وقتي "شرح مقدمه قيصري" را مي‌خوانديم، به مبحث "حضرات خمس" رسيديم. من از امام راجع به این مبحث سؤال كردم. امام ضمن پاسخ گفتند: من این مطالب را در كتاب "مصباح‌الهدايه"ام نوشته‌ام. اما من در تهیه آن كتاب و آوردن آن نزد امام غفلت کردم. چون علاوه بر استفاده از محضر ایشان، قطعا" مراجعه به کتابی که چهل یا پنجاه سال پیش تدوین کرده بودند، برای ایشان هم خوشایند بود. البته كتاب‌هاي امام بيشتر بعد از رحلتشان چاپ و نشر پيدا كردند و در دسترس قرار گرفتند.

يعني آثار مكتوب امام خميني(ره) در دوران زندگي‌شان منتشر نشده است؟ 
بعضي از كتاب‌هاي ايشان در تيراژ پايين منتشر مي‌شدند. انتشار آثار امام در زمان حياتشان به گستردگي كنوني نبود. مثلا" كتاب "چهل حديث" امام، تنها يك دوره و با غلط چاپ شد. اكثر كتاب‌هاي ايشان، پس از رحلتشان به چاپ گسترده رسيدند. 

امام خمینی(ره) كتاب "مصباح الهدايه" را در چه سالی و با چه موضوعی تأليف كردند؟
**نام کامل این اثر، «مصباح الهداية الي الخلافة و الولاية» است که امام آن را در سال 1309 شمسي قمري و در سن 29 سالگی تدوین کرده‌اند. این كتاب، در 315 صفحه و با مقدمه مبسوط استاد جلال‌الدين آشتياني، توسط دفتر تنظيم و نشر آثار امام خمینی(ره) منتشر شده است. "مصباح الهدایه"، درباره انسان كامل، ولايت و خلافت اوست. به نظر مي‌رسد، امام با شيوه‌اي متفاوت از بعضي عرفاي مطرح مانند ابن عربي و شارحان او به تبيين جايگاه انسان كامل پرداخته‌اند. 

آیا امام خمینی(ره)، كتاب عرفاني ديگري تأليف كرده‌اند؟ 
"شرح دعای سحر"، شامل مباحث عميق عرفاني و فلسفي و کتاب "تعليقی بر شرح فصوص‌الحكم ابن عربي و مصباح الانس"، نیز با موضوع نقد بعضی از نظرات محی الدین عربی، به ترتیب در سن 28 و 35 سالگی، توسط امام خمینی(ره) تدوين شده‌اند.
كتاب ديگر ايشان، "شرح چهل حديث" نام دارد که آن را در سن چهل سالگي نوشته‌اند. این اثر، داراي نكات عرفاني و اخلاقي است و اگر چه به زبان فارسي تالیف شده، اما فهم بسياري از قسمت‌هاي آن بدون راهنما امكان‌پذير نيست.
"شرح جنود عقل و جهل"، "سر‌الصلوة"، "آداب الصلوة"، "تفسير سوره حمد" و "نامه‌هاي عرفاني" ايشان، از دیگر آثار مکتوب امام هستند كه توسط موسسه تنظيم و نشر آثار امام خمینی(ره) به چاپ رسیده‌اند.

 درباره چگونگی تالیف آثار فقهی امام، اطلاعاتی دارید؟ 
امام بر حسب عادت، درس‌هاي خود را پس از تدريس مي‌نوشتند. مجموعه 5 جلدی "البيع"، كتاب 4 جلدی "الطهاره" و كتاب‌هاي 2 جلدی "مكاسب المحرمه" و "الخلل في الصلوة"، از جمله عناوین تاليفات فقهي ايشانند. امام این آثار را از 50 سالگی به بعد، تدوین کرده‌اند.
"تحريرالوسيله"، یکی دیگر از آثار برجسته امام خمینی(ره) است. آن‌طور که شنیده‌ام، وقتي امام به نجف وارد مي‌شوند، آيت‌الله سيد حسن بجنوردي از امام سؤال مي‌كند: آيا در دوران تبعيد در تركيه كار علمي انجام داده‌ايد؟ ايشان مي‌گويند: بله، توانستم مطالبي را كه در شرح «الوسيله» حاج سيد ابوالحسن اصفهاني نوشته بودم، در متن تنظيم كنم. آیت الله بجنوردی مي‌پرسند: نامي براي آن درنظر گرفته‌ايد؟ امام مي‌گويند: هنوز فكرش را نكردم. بنابراین، به پیشنهاد آیت‌الله سید حسن بجنوردی، نام این کتاب را "تحريرالوسيله" مي‌گذارند. این نام، از تحرير اصول اقليدس خواجه نصير الهام گرفته شده و نام «الوسيله» را نیز زنده نگه داشته است. 

امام خمینی(ره)، در زمینه فلسفه هم کتاب نوشته‌اند؟ 
ایشان در مورد فلسفه كتاب تأليفي ندارند، بلكه تقريرات درس فلسفه امام، توسط يكي از شاگردانشان به نام آيت‌الله سيد عبدالغني اردبيلي، در سه جلد منتشر شده است. البته امام خمینی(ره)، رساله‌اي با نام «طلب و اراده» نوشته‌اند که در آن به بررسي و نقد ديدگاه‌هاي اشاعره و معتزله مي‌پردازند. این كتاب در 100 صفحه به چاپ رسیده است. 

درباره ديوان اشعار امام و چگونگی سرایش آن‌ها اطلاعي دارید؟ 
این موضوع، بسیار مفصل است. اما غير از چند غزل و قصيده امام، بقيه‌ قطعات ادبی ایشان، مربوط به سال هاي آخر عمرشان بود که من آن‌ها را با سماجت و اصرار به دست آوردم. 

 شهيد آيت‌الله حاج‌آقا مصطفي خميني هم کتاب تالیفی داشتند؟ 
بله، ايشان علاوه بر تالیف در زمینه فقه و اصول، تفسير قرآن هم دارند و چون با علم حروف و اعداد آشنا بودند، در تفسير بعضي از‌ آيات، از دانش خود استفاده كردند. افزون بر اين، اگرچه برخي از مسايل فقهي را در بستر تفسير مطرح و روشن كرده‌اند، اما مخالف اين عقيده بودند كه همه مسايل فقهي را بايد در آيات جست‌وجو كرد. اين نكته را اضافه كنم كه خيلي از دست‌نوشته‌هاي ايشان، در حمله ساواك به منزلشان از بين رفته است. اين مطلب از نوشته‌هاي ديگرشان استنباط مي‌شود،‌ چون در بعضي موارد به آن‌ها استناد يا از آن‌ها ياد مي‌كنند.

 سطح كيفي كتاب‌هاي منتشر شده درباره‌ امام خميني را چگونه ارزيابي مي‌كنيد؟ 
چون همه آثار مرتبط با ايشان را نخوانده‌ام، طبعاً نمي‌توانم قضاوت درستي داشته باشم. ولي این را باور دارم كه آثار قابل قبولي نوشته شده است. زيرا بعضي از آن‌ها در سطح استان يا كشور حائز رتبه برتر و ممتاز شناخته شده اند و جوائزي نيزكسب كرده اند، ولي جاي  كار براي عرضه آثار دقيق‌تر و عميق‌تر همچنان وجود دارد. 

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط