به گزارش خبرگزاري كتاب ايران (ايبنا)، به نقل از ستاد خبري سراي اهل قلم، در ابتداي جلسه، قربانعلي درباره كتاب خود گفت: اين كتاب پس از مجموعه «تبصره» منتشر شده است. پس از اين مجموعه شعر كه در آن فرمهاي متعدد و فضاهاي مختلف شعري را تجربه كرده بودم، مجال اين پيش آمد كه با مطالعه برخي اشتراكات قومي ، تاريخي و جغرافيايي ايران و قصص قرآن، پيوند ميان قومهاي ايراني و نقاط مشترك آنها را دريابم و همين باعث شد كه در اين مجموعه شعر، اين رشته مطالعات به شكلي نا خودآگاه و در برخي شعرها خودآگاه، نمود يابند.
در ادامه اين جلسه، حميد رضا شكارسري درباره اين كتاب گفت: زبان محل تجلي شعر است و ما بايد وجوه مختلف زبان را در اين رويارويي مد نظر داشته باشيم. زبان دو وجه دارد. وجه رويين كه به بحث فرم و گرايشات موسيقيايي شعر مربوط ميشود و وجه دروني، كه معنا را در بر ميگيرد. تلاش براي چينش واژهها در شعر را فرم ميگويند كه مستقيم با قالب شعر در ارتباط است.
وي افزود: در صد سال اخير، شاعران فرمهاي شعري را نو كردهاند. اين كار از مشروطه آغاز شده و تا امروز نيز ادامه دارد. در زمان مشروطه، شاعران براي جذب طيف بيشتر مخاطب، زبان و فرم شعري را دگرگون كردند و از فخامت آن كاستند تا به زبان محاوره نزديك شود. اين كار به اين دليل بود كه پيامهاي سياسي و اجتماعي خود را براي مخاطب بيشتر آشكار كنند. در دهه چهل، يك نقطه عطف ديگري در زبان شعر به وجود آمد. منتقدان از موضوعات سياسي و بحث درباره مفهوم شعر به مباحث تئوريك و نقد خود شعر مي رسند و در اين زمان است كه نقد شعر در ايران شكل ميگيرد.
وي افزود: طي دو دهه گذشته بيان غير فاخر شعر و جدايي از فرم به اوج خود رسيده است و بر خلاف شعر دهه شصت و قبل از آن، شعر به دنبال آرايههاي ادبي و فرمها نيست. شعر اكنون هنجارهاي خود را در بحث درونه زبان تحليل ميكند و جذابيتهاي بيرونه زبان را ميشكند و به هسته شعر ناب نزديك ميشود. ما در اين زمان به خود زبان شعر بي تفاوت هستيم و به بخش درونه زبان توجه ميكنيم كه درست نيست.
اين منتقد گفت: نميتوان گفتگو را به شعر ربط داد. شعر يك رسانه است كه تنها ميگويد و نميشنود. ما با بيرون آمدن از فخامت شعر كلاسيك ميتوانيم به شعر گفتار نزديك شويم. شعر ما در سالهاي اخير در صورت خود ساده شده؛ ولي در معنا به سادگي نزديك نميشود.
وي اظهار داشت: در مورد شعرهاي قربانعلي نيز به همين شكل، عدم سادگي در روابط دروني اين شعرها مشاهده ميشود و در ساختار معاني شعرها، ما نوعي بي نظمي را مشاهده ميكنيم. همچنين در سطرهاي مختلف از يك زمان به زمانهاي تاريخي ديگر ميرويم. اين عدم زمانبندي در تقابل با فرم است. در بخش سوم كتاب نيز فاصلهگيري از فرمها را به شكلي بسيار آشكار ميبينيم.
شكارسري گفت: بي ترديد يكي از درونمايههاي اين شعر حضور اشخاص، پديدهها و اشيا در زمانهايي است كه در آن زمانها بيمفهوماند. در اين روند، تمايلات پست مدرنيستي ديده ميشود. بينامتنيها و بازي با متنهاي ديگر يا كلاژهايي كه فضاهاي متعددي را در كنار هم قرار ميدهند نيز نوعي تظاهر پست مدرنيستي است. اين همه در حالي است كه شعرهاي اين مجموعه، اصولا مدرنند نه پستمدرن.
مجموعه شعر «به وقت البرز» را انتشارات آهنگ ديگر در 79 صفحه و 1100 نسخه منتشر كرده است. «به وقت البرز»، «شهادت دوربين مداربسته» و «بيرون قاب قدم بزنيم» سه دفتر اين مجموعه اند كه به ترتيب يك ، 9 و 22 شعر از شعرهاي مهنوش قربانعلي را در بر ميگيرند.
جمعه ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۱۴:۳۴
نظر شما