شنبه ۳۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۱۳:۰۶
ژرفاي انديشه سعدي در مجموعه «سعدي شناسي»

دوازدهمين دفتر «سعدي شناسي» مجموعه‌اي تخصصي درباره انديشه، زندگي و آثار سعدی است چاپ شد.اين دفتر شامل 16 مقاله تحقيقي به قلم دانشوران و سعدي‌شناسان ايراني است كه هر كدام، بازگوكننده و راهگشاي جنبه‌اي از هنر سخنوري و ژرفاي انديشه سعدي است.\

به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، از ميان جستارهاي دفتر تازه «سعدي شناسي»، نخست بايد از نوشته دكتر علي‌محمد حق‌شناس ياد كرد. مي‌دانيم كه در گستره ادب فارسي نزد بسياري از بزرگان ايراني، گاه به داستان‌ها و حكايت‌هاي جسته گريخته‌اي برمي‌خوريم كه به ظاهر دور از آزرم و چارچوب‌هاي پذيرفته‌شده اجتماعي‌اند. 

دكتر حق‌شناس در مقاله «‌شجره‌هاي ممنوعه در گلستان سعدي»، موضوع اين بخش از ادبيات فارسي را پيش مي‌كشد و آنها را بنا به دلايلي كه در مقاله بدان اشاره شده، «‌ادبيات گلخني» مي‌نامد و مي‌نويسد كه اين شاخه از ادبيات با آنچه به آن هجويات و هزليات مي‌گويند، تفاوت دارد. سپس پرسش‌هايي از اين دست را طرح مي‌كند كه چرا ادبيات گلخني ما همواره با نوعي تسامح و ناديده گرفتن مواجه بوده است و كسي نكوشيده كه آنها را از پهنه ادبيات ايران بزدايد؟ 

حق‌شناس در اين مقاله به حدس‌ها و گمان‌هايي دست مي‌يازد و در نهايت آنچه را كه خود مي‌پسندد و با واقعيت ادبيات ما سازگارتر تلقي مي‌كند، پاسخي براي پرسش‌هايش در نظر مي‌گيرد. 

دكتر سعيد حميديان؛ استاد دانشگاه علامه طباطبايي، در مقاله خواندني «تشنيع‌هاي ناروا بر سعدي» به جست‌وجو و واكاوي اين موضوع مي‌پردازد كه چرا برخي از روشنفكران ايراني به سعدي ستيزي برخاسته‌اند و سخنان ناروايي در حق او به زبان آورده‌اند؟ 

حميديان شواهدي نقل مي‌كند و مي‌نويسد كه جهان، بلاغت و لطافت سخن سعدي را ستايش مي‌كند و بسياري از بزرگان اروپايي شيفته طنز او شده‌اند؛ اما شگفت است كه برخي از روشنفكران ايراني، همان لطافت‌هاي طنزي را «شوخي‌هاي بارد و عادي» انگاشته‌اند و زيبايي كلام او را درنيافته‌اند. 

آنگاه مي‌پرسد: «چرا سعدي تا بدين اندازه آماج طعن و قدح بوده است؟» سپس براي يافتن پاسخ اين پرسش، انتقادهاي روشنفكران از سعدي را به دو دسته ملاحظات محتوايي و ملاحظات شكلي تقسيم‌بندي مي‌كند و به بحثي استدلالي و دانشورانه در اين‌باره مي‌پردازد. حميديان مي‌نويسد كه آن نظرگاه‌ها ناشي از تصوراتي نادرست پيرامون تغزل سعدي است. 

دكتر اميدعلي احمدي در مقاله مفصل «محتواي جامعه‌شناختي گلستان سعدي»، با نگاهي نو و روشمند اين اثر مشهور سعدي را بررسي مي‌كند و آن را نمونه عالي و مهمي در تاريخ ادبيات ايران مي‌شمارد كه تحليل جامعه‌شناختي آن، امكان درك و فهم دوره‌اي دشوار و پيچيده از تاريخ ايران را فراهم مي‌كند و زمينه‌اي بدست مي‌دهد تا به توصيف جامعه‌شناختي از وضع اجتماعي و فرهنگي آن عصر برسيم. براي چنين كاري، او برخي نظريه‌هاي جامعه‌شناسي را مورد توجه قرار مي‌دهد و گلستان سعدي را اثري در نظر مي‌گيرد كه پيامد يك واقعه يا پديده اجتماعي است. 

نويسنده، نخست ديدگاه صاحبنظران درباره گلستان را فهرست‌وار مي‌آورد، سپس اوضاع اجتماعي عصر سعدي را بررسي مي‌كند و سير قهقرايي، آشفتگي و بحران دائمي جامعه آن روز را يادآور مي‌شود و در نهايت به خصلت‌هاي اسطوره‌اي گلستان، تنوع موضوعي و مضموني حكايات، تناقض نمايي‌ها، زبان طنزآميز سعدي، استفاده از جهان‌بيني سيستمي و موارد ديگر مي‌پردازد. 

وي به اين نتيجه مي‌رسد كه در گلستان، توصيفي همه جانبه از نهادهاي اجتماعي وجود دارد و اين توصيف‌ها هر يك به بعدي از ابعاد زندگي اجتماعي مربوط‌اند. آن چنان كه مي‌توان گفت كه سعدي، نه به گوشه‌اي خاص از زندگي، بلكه به گستره حيات فردي و اجتماعي آدمي نظر داشته است. 

حسن مير عابديني محقق فرهنگستان زبان و ادب فارسي، در مقاله «سعدي و داستان‌نويسي معاصر» اشاره مي‌كند كه حكايت‌هاي سعدي از آن رو اهميت دارد كه تجربياتي ملموس از زندگي مردم زمانه خود و بازتابي از آداب و رسوم متداول عصر است. سعدي در اين حكايت‌ها، سفري ذهني به جهان داستاني ديگران مي‌كند و سپس آنها را جزو تجربيات خود مي‌آورد. 

در سراسر تاريخ ادبيات ايران، نويسندگان فراواني از اين شيوه هنري سعدي سود جسته‌اند اما داستان‌نويسان معاصر، آن گونه كه مير عابديني نشان مي‌دهد، در دو بعد «نثر» و «ساختار» تحت تاثير سعدي بوده‌اند. نويسندگان سنت‌گرايي همانند جمال‌زاده و حجازي از جنبه مضموني و ساختار پندآموز حكايات سعدي، متاثر شده‌اند و نويسندگان نوگرا متوجه امكانات تازه‌اي بوده‌اند كه نثر سعدي پديد مي‌آورده است. 

از ميان نويسندگان نوگرايي كه دلباخته سعدي و بسيار متاثر از او بوده‌اند، مي‌توان به ابراهيم گلستان اشاره كرد. عابديني مي‌نويسد كه گلستان شيفته موسيقي كلمات زبان فارسي و از جمله گلستان سعدي بود. از اين رو ادبيات داستاني معاصر را نمي‌توان ادبياتي بي‌ريشه و يكسره برگرفته از غرب تلقي كرد. بلكه اين ادبيات ادامه ادبيات كلاسيك ماست و از آبشخورهاي كهن سيراب شده است. 

كاميار عابدي در جستار خود، شكل يابي، غنا و پروردگي زبان فارسي را وامدار گويندگاني مي‌داند كه هر كدام نماد اين مراحل بوده‌اند. از آن ميان، به تعبير او، سعدي «آموزگار دوره پختگي زبان ادب فارسي» است. پس تعجبي ندارد كه نويسندگان ايراني همواره از ذهن و زبان او تاثير پذيرفته باشند. 

از عنوان نوشته عابدي هم همين نكته برمي‌آيد. او در مقاله «نثرنويسان معاصر در مكتب سعدي» به شناسايي گروهي از نويسندگان ايراني سده بيستم ميلادي مي‌پردازد كه به گمان او كمابيش شاگرد مكتب سعدي بوده‌اند؛ اديباني چون فروغي، نفيسي، يغمايي، اسلامي ندوشن و تاريخ‌نگاراني چون عباس اقبال، باستاني‌پاريزي و دانشوران فرهنگي چون ايرج افشار. حتي روزنامه‌نگاران، مترجمان و طنزنويسان معاصر نيز به گمان او در محدوده تاثيرپذيري از سعدي قرار مي‌گيرند. 

عزت‌الله فولادوند در جستار «در ستايش سعدي» خواننده را به اندرزهاي سعدي توجه مي‌دهد و پند و نصايح اين سخنوران بزرگ فارسي را متاثر از سه موضوع سياست، خانواده و تهذيب نفس مي‌داند. فولادوند مي‌نويسد كه سعدي در اندرزهايش مسايل غير علمي را به يكسو مي‌نهد و به مسايلي مي‌پردازد كه با زندگي عادي ارتباط دارند اما در ژرفاي انديشه او دو صفت به ظاهر متضاد ديده مي‌شود كه يكي واقع‌نگري و ديگري آرمان‌خواهي است. از اين روي شايد بتوان سعدي را «‌رئاليستي ايده‌آليست» ناميد. 

دكتر محمد قراگوزلو، سنجش ميان انديشه‌هاي سعدي و ابن خلدون را با اهميت تشخيص داده و در مقاله‌اي به نام «نظريه انحطاط از منظر سعدي و ابن خلدون» آرای اين دو را از ديد جامعه‌شناختي بررسي كرده است. هر چند اين دو انديشمند به فاصله يك سده از هم مي‌زيسته‌اند و آن گونه كه نويسنده مقاله متذكر مي‌شود «قياس تطبيقي» دو اثر «گلستان» و «‌مقدمه ابن خلدون» دشوار است، اما همانند ميان انديشه‌هاي ابن خلدون و سعدي درباره انحطاط، آنقدر هست كه بتوان به چنين سنجشي دست زد. سرفصل‌هاي جستار بلند دكتر قراگوزلو موضوعاتي همچون پرهيز از ستم، خشونت، مردم‌دوستي، نقد هجو آميز قدرت و... است. 

اميد كارگري در مقاله ديگر از «سعدی‌شناسی»، «التفاصيل»، فريدون توللي شاعر معاصر را با گلستان سنجيده و ضمن معرفي ساختار كتاب توللي، اصول نقيضه‌سازي را در آن اثر بررسيده است. از ديد او التفاصيل توللي، نقيضه گلستان سعدی است. نقيضه اصطلاحي است براي نامگذاری محتواي يك اثر. در لغت نيز به معناي مخالفت و وارونه پاسخ دادن شعر يا سخن كسي است. 

«سعدي و لافونتن» عنوان جستاري از دكتر جلال‌الدين كزازي است. او چند حكايت سعدي را با سروده‌هاي لافونتن، نويسنده و سخنور فرانسوي سده هفدهم، كنار هم قرار داده تا نشان دهد كه چگونه اين اديب اروپايي سه سده پس از سعدي از اثر او تاثير پذيرفته است. كزازي سخن سعدي را به آيين‌تر و هنري‌تر از سروده‌هاي لافونتن دانسته است. 

بررسي حكايت‌هاي سعدي از ديد شكل و فرم، موضوع مقاله فاطمه عابدي به نام «ساختمان داستان‌هاي گلستان سعدي» است. نويسنده به اين نكته توجه مي‌دهد كه بسياري از حكايت‌هاي سعدي از گونه داستان، به معناي امروز آن، نيستند و بسياري از آنها از حد «طرح واره» يا «لطيفه» فراتر نمي‌روند. 

عابدي در اين مقاله ساختمان يا ساختار حكايت‌هاي گلستان را بررسي كرده و آنهايي را درخور اهميت شناخته است كه از پي رنگ يا روابط علت و معلولي ميان حوادث برخوردارند و توصيف موقعيت يا بيان پند و اندرز نيستند. 

در اين شماره از «سعدي شناسي» مقاله‌اي از استاد درگذشته جلال‌الدين همايي، به نام «طبله عطار و نسيم گلستان»، تجديد چاپ شده است. هر چند بيش از چهل سال از نگارش مقاله همايي مي‌گذرد اما بازخواني آن ضرورت دارد، از آن رو كه دربردارنده نكته‌هاي خواندني و به ياد سپردني است. همايي در اين مقاله گلستان سعدي را از منظرهاي گوناگون بررسي مي‌كند و به زبان او و نثر مسجع‌اش مي‌پردازد. سنجش ميان نثر سعدي و شيوه نگارش مقاله‌نويسان، از بخش‌هاي ديگرنوشته اوست. 

دو مقاله ديگر دفتر دوازدهم «سعدي شناسي» نيز از ديد شناخت منابع و مآخذ مرتبط با سعدي يادكردني‌اند. يكي «‌رويكردهاي تازه به گلستان (سال 1376 تا 1385) » از فرزانه معيني كه بررسي و تحليل چند مقاله مهم درباره سعدي و آثار اوست و ديگري «كارنامه سعدي پژوهي‌» از فاطمه عليزاده كه معرفي از كتاب‌هاي منتشر شده پيرامون سعدي در سال 1387 است. 

از مقالات ديگر اين مجموعه بايد به «لطايف عرفاني عشق در باب پنجم گلستان سعدي» نوشته دكتر محمديوسف نيري و «حكايت‌هاي گلستان سعدي از ديد مناسبت و كاركرد دو عنصر نثر و نظم در آنها» پژوهش دكتر محمود عباديان اشاره كرد. 

دوازدهمين دفتر از مجموعه «سعدي شناسي» به كوشش كوروش كمالي سروستاني با شمارگان 1000 نسخه و بهاي 3 هزار تومان از سوي مركز سعدي شناسي (شيراز) چاپ و منتشر شده است و در اختيار دوستداران سخن سعدي و ادب پارسي قرار گرفته است.

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها

اخبار مرتبط