سرویس مدیریت کتاب خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، محمدمهدی تینای طهرانی، کارشناس و مدرس دانشگاه در حوزه چاپ: یکی از مهمترین فاکتورها در یک واحد چاپی تأمین بهموقع مواد اولیه است. هر واحد چاپ سعی میکند مواد اولیه موردنیاز خود، اعم از کاغذ و مقوا و مواد مصرفی با بهترین کیفیت و کمترین قیمت خریداری کند تا هم بتواند مناسبترین قیمت را در بازار رقابتی به مشتریان خود بدهد و هم بیشترین سود را به دست بیاورد. این فرآیند از طریق مدیریت خرید و تدارکات به سرانجام میرسد. تأمین بهموقع مواد اولیه مورد نیاز چاپ، مستلزم همکاری نزدیک و مدیریت تدارکات و خرید با سایر بخشها مانند تعمیرکاران و ارائهدهندگان خدمات سرویس دستگاهها و همچنین در داخل مجموعه برنامهریزی، تولید، کنترل کیفیت، انبار و غیره است. تمام این بخشها با همکاری هم باید تلاش کنند که هیچگونه انحرافی در برنامه چاپ به دلیل عدم تأمین بهموقع مواد اولیه ایجاد نشود.
یکی از مهمترین فاکتورهایی که در شرایط تحریمی مورد خطر قرار میگیرد کیفیت خدمات چاپی است؛ هنگامی که بهدلیل نبودن کاغذ باکیفیت یا مقوای درجه یک ارائهدهنده خدمات چاپی ناچار به استفاده از مواد و متریال درجه دوم موجود در بازار باشد کیفیت کارهای چاپی اعم از رنگ و شکل و ظاهر و همچنین کیفیت فنی محصولات و دوام تا و برش مشابه قبل نخواهد بود.
لذا گاهی مشاهده میشود که در نوبتهای چاپ دوم و سوم از یک محصول نمونههایی با کیفیتهای مختلف حاصل میشود. بهصورت استاندارد کیفیت محصول نهایی ارتباط مستقیم باکیفیت مواد اولیه دارد؛ بنابراین در گزینش مواد اولیه باید دقت و مهارت لازم کسب شود. در این میان بهتر است برای تأیید اصالت مواد اولیه بازار حتی برندهای معتبر، قبل از سفارشگذاری در حجم بالا از تأمینکنندگان نمونه دریافت شود و بعد از تأیید نمونه توسط بخش کنترل کیفیت و فنی و تطابق آنالیز و برگه بهداشت با کالا اقدام به خرید کالا کرد.
انتخاب تأمینکننده خوشنام، مسئول و قابلاعتماد این اطمینان را به واحد تولیدی میدهد که هیچگاه خط تولید با کمبود مواد اولیه مواجه نشود. در شرایط تحریمی در سالهای گذشته بازار چاپ ایران دچار چالشهای فراوانی بوده و عموماً مشاهده میشود که قطعات و مواد اصلی اروپایی یا آلمانی و مواد وارداتی ژاپن با نمونههای چینی جایگزین شده که تنها چاره و گزینه بازرگانان حوزه چاپ و تولید محصولات چاپی بوده است، به واحدهای چاپی در شرایط تحریم توصیه میشود که حتماً برای مواد اولیه موردنیاز ۲ تا ۳ تأمینکننده را انتخاب کنند تا چاپ آنها هرگز با توقف روبهرو نشود.
در زمینه تأمین مرکب افست و سایر مواد مصرفی همچنین تأمین تونر و جوهر چاپ دیجیتال میتوان به مشکل دیگری اشاره کرد که استهلاک و فرسودگی پیش از موعد دستگاههای چاپ و قطعات آنها بهدلیل استفاده از مواد غیراصلی و باکیفیت کمتر است. بسیاری از واحدهای چاپی در سالهای گذشته بهدلیل عدم وجود تونر یا مرکب اصلی و مناسب دستگاه چاپ و یا ارائه مواد اصلی با قیمتی چندین برابر بازارهای جهانی و عدم رقابتی بودن خرید این مواد برای چاپخانه، به استفاده از مواد دیگر رو آوردهاند؛ به همین دلیل بهطور مشخص در چاپ دیجیتال صدمه زیادی به دستگاههای چاپ وارد شده است.
در دنیا در موارد مشابه با استفاده از فرم ارزیابی مواد اولیه، بعد از هر خرید همه مدارک و مستندات و آزمایشهای کیفی با نمونههای قبلی ارزیابی میشود و هرگونه عدم انطباق محصول با موارد قبلی به تأمینکننده اطلاع داده میشود و در صورت عدم انطباق، نسبت به اصلاح یا حذف تأمینکننده اقدام مؤثر انجام میشود. چنانچه چاپخانهداران خصوصاً مراکز چاپ دیجیتال چشمانداز روشنی از وضعیت تأمین مواد اولیه موردنیاز خود داشته باشند، بهطورقطع برنامهریزی دقیقتری برای تولید خواهند داشت.
همچنین میتوان به قوانین و مقررات دستوپاگیر گمرکی اشاره کرد و گفت که هماکنون این موانع در حوزۀ تأمین قطعات و تجهیزات یدکی وارداتی پیش پای تعمیرکارانی قرار گرفته است که باید خطوط تولید چاپ را سرویس و نگهداری کنند.
لابهلای همه این مسائل اما دشواریهای انتقال ارز را هم نمیتوان نادیده گرفت، امروزه تخصیص ارز توسط دولت برای تأسیس، گسترش یا بهبود پروژههای اقتصادی بسیار محدود شده است؛ بهعبارت دیگر دولتها از یک طرف نیازمند تأمین حجم زیادی ارز برای هدایت آن به موتورهای پیشران اقتصادی هستند و از طرف دیگر منابع ارزی کافی برای تزریق به همه شریانهای اقتصادی در کشور را ندارند.
طبق گزارش کنفرانس تجارت و توسعه سازمان ملل: سرمایهگذاری مستقیم خارجی در ایران در سال ۲۰۲۰ افت ۱۱ درصدی داشته و به ۱.۳۴۲ میلیارد دلار رسیده و رتبه ایران از سال ۹۶ به بعد ۲۷ پله در میان کشورهای مورد بررسی نزول کرده است. از سوی دیگر درآمدهای ارزی حاصل از تأمین مالی طرحهای اقتصادی ایرانی کاهش شدیدی را تجربه کرده است؛ بهعنوانمثال طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس ارزش دلاری حجم تجارت خارجی در سال ۱۳۹۹ نسبت به سال ۱۳۹۸ حدود ۱۳ درصد کاهش یافته و از حدود ۸۵ میلیارد دلار به حدود ۷۳.۸ میلیارد دلار رسیده است. درحالیکه دیگر کشورها از شیوه سرمایهگذاری مستقیم و سایر شیوههای تأمین مالی خارجی برای اجرای طرحهای اقتصادی بهره میگیرد، ایران بهدلیل تشدید شرایط تحریمی قادر به استفاده از این شیوهها نیست. بسیاری از ابزارهای فاینانس و یوزانس نیز در کشور قابلاستفاده نیستند و بسیاری از تجار ایرانی به صورت نقدی معامله میکنند.
در بخش صنعت چاپ عمده تحریمها شامل واردات مواد اولیه و دستگاههای صنعتی چاپ است. بهعلت آنکه زمان طولانی از عمر دستگاههای صنعتی میگذرد، کارخانجات نیازمند آن هستند که دستگاههای جدید را جایگزین دستگاههای قدیمی کنند؛ همچنین برای تأسیس خطوط چاپی جدید، کشور نیازمند آن است که دستگاههای جدیدی را از خارج از کشور خریداری کند ولی به علت تحریمهای گسترده، در بخش قیمت تمامشده دستگاه چاپ نو در ایران بسیار بالاتر از استاندارد درمیاید و عملاً در حوزه چاپ ایران به مصرفکننده دستگاههای استوک و کارکرده تبدیل شده است. سرمایهگذاران خارجی نیز با توجه به مشکلات عدیده، تمایلی برای تأمین مالی این پروژهها و سرمایهگذاری در این بخش ندارند.
از آنجایی که فعالیت چاپ وابسته به واردات است، با کوچکترین تغییر نرخ ارز، قیمتهای صنعت چاپ خصوصاً کاغذ و مقوا هم تغییر پیدا میکند و حتی مشتریان حوزه کتاب یا بستهبندی دورنمایی از حوادث و اتفاقات پیش رو و شرایط ممکن در چند ماه بعد را ندارند؛ بهعنوان مثال در مذاکراتی که همین چند ماه گذشته در مورد خرید دستگاه چاپ دیجیتال با تکنولوژی روز دنیا از کشور چین داشتیم فروشنده دستگاه قادر به گارانتی و ارائه سرویس و خدمات در ایران نبود به دلیل اینکه پرسنل بخش سرویس و خدمات آن شرکت پس از یکبار سفر به ایران برای ارائه خدمات مشابه در کشورهای تحت سلطه و تسلط آمریکا و سفر به آنها دچار مشکل و معضل خواهند شد و طبیعتاً یک شرکت چینی که معاملات گستردهای با شرکتهای آمریکایی دارد بهخاطر فروش یک یا چند دستگاه چاپ به ایران حیات و تداوم عملیات خود در کشورهای غربی را به خطر نخواهد انداخت. گاهی در این موارد سرویس و خدمات به قیمتهای بالاتر و کیفیت کمتر از کشورهای دیگر همسایه نظیر ترکیه دریافت شده است.
تحول در صنعت چاپ فقط با سرمایهگذاری و تسهیل واردات ایجاد میشود. ما در زمینه تجهیزات در حوزه دستگاههای خود باید سرمایهگذاری کنیم و مهمتر از آن نیروهای جوان دهه ۷۰ و ۸۰ را با آموزش در بخش فنی و حرفهای برای کار در فضای چاپ ترغیب کنیم تا تجربه ما به نسل جوان منتقل شود. اگر این اتفاق بیفتد؛ صنعت بسیار خوبی برای جذب سرمایه، ایجاد اشتغال و توسعه صادرات است. کشورهای عراق، افغانستان، تاجیکستان و دیگر کشورهای عربی بهگونهای هستند که میتوانیم بخشی از صنعت چاپ آنجا را به دست بگیریم. این کشورها حتی صنعت ابتدایی این حوزه را نداشتند و ندارند. در سالهای اخیر کشورهایی مثل ترکیه با سرمایهگذاری در این صنعت بسیار پیشرو هستند و بازار خوبی نیز به دست آوردهاند.
درحالیکه میتوان بهصراحت گفت همهچیز وامدار صنعت چاپ است. غالباً تصور به این صورت است که صنعت چاپ بیشتر به چاپ و نشریات مربوط میشود، اما براساس آمار، ۱۵ تا ۲۰ درصد چاپ مربوط به روزنامه و ۸۰ تا ۸۵ درصد آن مربوط به چاپ لباسها، پرچمها و بستهبندی میشود.
در دنیا صنعت چاپ دچار تحول زیادی شده است، تنوعطلبی سلیقههای چاپی؛ مانند همه محصولات دیگر بالا رفته و در تمام دنیا مشتریان به دنبال تولید محصولات چاپی متنوع و با شمارگان پایینتر و در تنوع بیشتر هستند. در همین چند ماه گذشته ناشران آمریکایی و اروپایی سرمایهگذاریهای سنگینی در زمینه چاپ دیجیتال انجام دادهاند، خود این موضوع نشاندهنده این است که کتاب بهصورت چاپی برخلاف تصور چند سال قبل که با حضور تکنولوژیهای دیجیتال به سمت نابودی خواهد رفت به رشد و حیات خود ادامه داده و شکوفا شده است.
انتظار چاپ در شمارگان بالا را مشابه قدیم نباید داشت؛ اما با تنوع در تولید و ارائه ویرایشهای متنوع از یک محصول میتوان به همان شکوه بازگشت. امیدواریم که شرایط تأمین قطعات و مواد اولیه در ایران نیز نسبت به گذشته ثبات و تسهیل بهتری پیدا کرده و با بازارهای جهانی متصل شود تا افرادی که سالها در این صنعت عمر و سرمایه خود را قرار دادهاند بتوانند با فناوری و دستگاههای روز دنیا در ایران به ارائه خدمات بپردازند.
نظر شما