سرویس تاریخ و سیاست خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): سومین دوره جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی با همکاری معاونت فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، خانه کتاب و ادبیات ایران و پژوهشکده تاریخ معاصر سهشنبه ۲۶ دیماه ۱۴۰۲ در تالار رودکی برگزار شد.
نخستین دوره جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی در سال ۱۳۹۹ با هدف شناسایی و معرفی کتابهای برتر، کمک به اعتلای سطح دانش و فرهنگ مکتوب در حوزه تاریخ انقلاب اسلامی ترویج و تقویت گفتمان انقلاب اسلامی در حوزه تاریخ و حمایت و تشویق پدیدآورندگان متعهد و متخصص این حوزه با مشارکت خانه کتاب و ادبیات (ایران) و پژوهشکده تاریخ معاصر راهاندازی و نخستین دوره آن همان سال برگزار شد. همچنین کتابهایی در دومین جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی» داوری شدند که در بازه زمانی ۱۳۹۸ تا ۱۳۹۹ منتشر شده بودند. در سومین آیین این جایزه همه کتابهایی که طی دو سال شمسی گذشته (بازه زمانی ۱۴۰۰-۱۴۰۱) با مجوز رسمی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای نخستینبار در موضوع تاریخ معاصر (از ابتدای قاجار تاکنون) منتشر شده بودند، ارزیابی و داوری شدند. به منظور تبیین تاریخنگاری انقلاب اسلامی و تفاوت این دوره با دو دوره قبل با موسی حقانی، رئیس پژوهشکده تاریخ معاصر ایران و دبیر سومین دوره جایزه کتاب تاریخ انقلاب اسلامی به گفتوگو نشستیم که در ادامه میخوانید:
با توجه به اینکه ۲۵ دیماه روز تاریخنگاری انقلاب اسلامی نام گرفته است و با توجه به تألیفات شما در حوزه تاریخ معاصر لزوم تاریخنگاری انقلاب اسلامی را چگونه تبیین میکنید؟
با توجه به اینکه انقلاب یک پدیده مهم در تاریخ بشری و مخصوصاً انقلاب اسلامی در تاریخ معاصر ایران است، دورهبندی تاریخی ما عمدتاً بر اساس شکلگیری سلسله و سقوط سلسلههاست اما این مقطع ۴۵ ساله اخیر با نام انقلاب بزرگ مردمی نامگذاری شده که خود این یک تفاوت اساسی را با دورههای قبل تاریخی ایران میرساند. غیر از اهمیت خود انقلاب اسلامی به عنوان یک پدیده اجتماعی، فرهنگی و سیاسی که حائز اهمیت است مورد واکاوی قرار بگیرد، این واقعه بزرگ یک مقطع از تاریخ معاصر ایران را هم شکل داده است که ویژگی اصلی آن مبتنی بودن تحول بزرگ و قیام بزرگ مردمی است. این انقلاب هم در تقابل با غرب و تسلط استعمار جهانی با ایران صورت گرفت و هم در تقابل با یک کشور وابسته که از کودتای ۱۲۹۹ شکل گرفته بود. بنابراین بایستی برای نسلهای آینده تبیین میشد که چرا این انقلاب صورت گرفته و هم اهداف انقلاب و هم انگیزهها و هم روشی که انقلاب به پیروزی رسید، برای نسلهای بعدی روشن میشد.
نسلهایی که آن دوره زندگی میکردند، خودشان مسائل را با گوشت و پوستشان لمس کرده بودند. وابستگیها عقبماندگیها و دستدرازیهایی که به حقوق مردم میشد را حس میکردند شاید نیاز به تبیین نداشتند. روشنگری که از سوی حضرت امام صورت گرفت این موج را به حرکت درآورد و آن اتفاق بزرگ رقم خورد. این یک بخش ماجراست، یعنی ما بالاخره باید برای نسلهای بعدی تبیین کنیم که چرا آن اتفاق مهم صورت گرفت. کسانی که منافعشان در تعارض با انقلاب اسلامی به خطر افتاد، هم کشورهای غربی و هم وابستگان به رژیم پهلوی درصدد اعاده وضع قبلی برآمدند. یعنی درصدد تسلط غرب و آمریکا بر ایران به شکلهای دیگر برآمدند. به طور طبیعی دست به تحریف انقلاب میزدند. به این معنا که بخواهند نشان بدهند که وضع ایران وضع مطلوبی بود و در مسیر پیشرفت و توسعه قرار داشت. هم نیازی به انقلاب نبود و هم انقلاب باعث شده که آن مسیر ادامه پیدا نکند. تحریف بزرگی صورت میگرفت از همان ابتدای انقلاب و لزوم مقابله با این تحریف هم ایجاب میکرد که در حوزه تاریخنگاری انقلاب اسلامی کارهای بایسته و شایستهای صورت بگیرد. پس هم خود انقلاب موضوعی است که میبایستی مورد توجه تاریخنگاران قرار میگرفت و هم دورانی که بعد از انقلاب در کشورمان ساخته شد، محصول یک انقلاب بزرگ بود و هم تلاش و تکاپویی که وابستگان به رژیم گذشته و کسانی که منافع نامشروع داشتند. برای تحریف تاریخ معاصر ایران و برای تحریف تاریخ انقلاب ایجاب میکند که کارهای جدی در این حوزه صورت بگیرد.
خوشبختانه اساساً تاریخنگاری انقلاب اسلامی با همین رویکرد شکل گرفت و تا الان آثار قابل توجهی به جای گذاشت. البته تلاشهای بیشتری لازم است، به همین جهت مؤسساتی ایجاد شد تا بتوانند در مورد تاریخ انقلاب فعالیت کنند و همچنین جوایزی نظیر همین جایزه تاریخ انقلاب اسلامی برای اینکه مشوقی باشد، در نظر گرفته شد. مشوقها به این منظور در نظر گرفته میشوند، چون مسیر، مسیر بزرگ و با عظمتی است و کارهای انجام نشده هم در این مسیر بسیار است. میبایستی عزیزانی که در این حوزه کار میکنند با تلاش بیشتر برای تبیین آنچه که در کشور ما رخ داد و شرایطی که کشور ما قبل از انقلاب با آن مواجه بود، تلاش مضاعفی بکنند.
از زمانی که فرمان تاریخنگاری انقلاب اسلامی صادر شد تا امروز چه کتابهای خوبی در این زمینه تألیف شده و چقدر حق مطلب ادا شده است؟
نمیتوان به طور مشخص از کتاب یا کتابهایی نام برد. بالاخره ظرفیتی بعد از انقلاب ایجاد شد که اگر انقلاب نمیشد ما به آن ظرفیت دست پیدا نمیکردیم. اسنادی که از دوران پهلوی به جا مانده، بسیار کمک میکند برای اینکه ما یک روایت مستند از آنچه که قبل از انقلاب در ایران در جریان بود، برای نسل جوان و برای جامعه ایرانی به جا بگذاریم.
بخشی از آثار به نظرم آثار اسنادی است که منتشر شده و اکنون در دسترس قرار دارد. انشاءالله این ماجرا ادامه هم پیدا میکند که بتوانیم بر اساس اسناد یک روایت مستند از شرایط ایران قبل از انقلاب ارائه کنیم. این یک طرف ماجراست.
مجموعههای پژوهشی و تحلیلی خوبی هم توسط اشخاص و هم توسط مراکز تحقیقاتی و مطالعاتی تاریخ معاصر منتشر شده که الان چیزی بیش از سه هزار اثر در این زمینه منتشر شده است. شاید انتخاب بین اینها سخت باشد که مجموعه اینها به نظر من کارهای ارزشمندی است که میتواند مورد استفاده قرار بگیرد.
مراکز اسنادی برای نگارش تاریخنگاری انقلاب اسلامی چقدر با پژوهشگران همراهی میکنند و دسترسی به این اسناد چگونه است؟
بعضی از مراکز در کشور وظیفه اطلاعرسانی و در معرض دسترسی قرار دادن اسناد را دارند. بعضی مراکز پژوهشی هستند و از اسناد و منابع استفاده میکنند. هر چه که میگذرد برای محققان دسترسی به اسناد سادهتر میشود. مخصوصاً بعد از اینکه شاهد انتشار حجم کثیری از اسناد بودیم. به نظر میرسد کمی مسیر هموارتر است اما حجم اسناد هم بالاست. در حوزههای مختلف وقتی بررسی میکنیم بیش از ۶۰۰ تا ۷۰۰ برگ سند در کشور است که هر کدام به یک موضوع اشاره دارد. چنین حجمی از اسناد هست.
خوشبختانه سالهاست که مراکز اسنادی تلاش گستردهای را آغاز کردهاند که بتوانند با روشهای علمی دسترسی به اسناد را آسان کنند. آنچه مهم است اینکه دستهبندی اسناد صورت بگیرد و ارتباط موضوعی بین اسناد برقرار شود. اگر قرار باشد این حجم از اسناد بدون استفاده از فناوریهای روز دستهبندی شود، شاید سالیان زیادی طول میکشد. الان سرعت این نوع کارها هم افزایش پیدا کرده است. شاید در آیندهای نزدیک سطح دسترسی و حجم اسنادی که در اختیار پژوهشگران قرار میگیرد به یک حد مطلوبی برسد.
نویسندگانی هستند که از نظر دیدگاه با جریان تاریخنگاری انقلاب اسلامی تفاوت دارند، با این دسته از تاریخنگاران چگونه میشود گفتوگو کرد و پروژههایی که انجام میدهند را مورد نقد و بررسی قرار داد؟ یعنی مراکز تاریخنگاری ما چه مقداری این وظیفه و مسئولیت را دارند که باب گفتوگو با تاریخنگارانی که دارای تفاوت دیدگاه هستند را باز کنند؟
با یک جریان علمی اگر روبهرو باشیم، میشود گفتوگو کرد و مباحث را به بحث گذاشت. وقتی کتابی منتشر میشود در معرض قضاوت و دید دیگران قرار میگیرد و به نظر من نقد علمی و منصفانه بهترین ظرفیت است برای اینکه با دیدگاههای دیگر هم مواجه شویم. حتی اگر این مواجهه لزوماً مواجهه حضوری هم نباشد و به بحث و گفتوگو کشیده شود. اگر امکان بحث و گفتوگو باشد که بهتر و اگر نشد خود نقد یک نوع مواجهه علمی است البته نقد علمی و نقد مبتنی بر مستندات، خودش یک باب گفتوگو است که میتواند دیدگاههای مختلف را به چالش بکشد و مورد ارزیابی قرار بدهد اما نکتهای که اینجاست این است که جریانهای معارض اصلاً درصدد کار علمی نیستند. اینها درصدد اثبات خودشان هستند و با تطهیر جریان تاریخنگاری عصر پهلوی مبتنی بر بزرگنمایی و تحریف میخواهند اساس حرکت بزرگی را که ملت ایران در سال ۵۶ و ۵۷ تکمیل کردند را زیر سوال ببرند.
اینها یا به هیچ وجه آن اتفاقاتی را که بعد از انقلاب اسلامی در کشور ما رخ داد را نمیبینند یا در تلاش هستند با سیاهنمایی آنها را کوچک کنند. با اینها نمیشود گفتوگو کرد. جریان تروریستی که دستشان به خون ۱۵ تا ۱۶ ایرانی آلوده است، اینها اهل گفتوگو نیستند که اساساً بتوان با آنها گفتوگو کرد یا گروههای تجزیهطلب که اساساً مسائل جغرافیای سیاسی و جغرافیای فرهنگی و انسانی ایران را دچار تحریف میکنند تا به اهداف خودشان برسند. اینها همه در موضوعهای تاریخنگاری فعال هستند و چون مبنا مبنای غیرعلمی است، اساساً گفت و گویی هم نمیتواند شکل بگیرد.
به عنوان دبیر سومین دوره از جایزه کتاب تاریخنگاری انقلاب اسلامی بفرمایید که استقبال از سومین دوره جایزه کتاب تاریخنگاری انقلاب اسلامی چگونه بود و این دوره چه تفاوتهایی با سالهای پیشین دارد؟
در دوره اول نسبت به تاخیری که داشتیم، تلاش کردیم آثاری را که از ابتدای انقلاب تا سال ۱۳۹۷ منتشر شده است را مورد بررسی قرار بدهیم. یک بازه سیساله بود و حجم آثار در دوره اول خیلی زیاد بود. در دوره دوم چون فقط به دو سال پرداختیم نسبت به دوره اول حجم آثار کمتر بود. اگر با دوره دوم بخواهیم مقایسه کنیم خوشبختانه در دوره سوم شاهد رشد آثار دریافتی نسبت به دوره دوم هستیم. از لحاظ موضوعی هم تنوع در دوره سوم بیشتر بود و شاید بتوان گفت نویسندگان این حوزه نسبت به مسائل جزئیتر یا مسائلی که سالهای قبل خیلی به آنها پرداخته نشده بیشتر پرداختهاند، خصوصاً بررسی برخی جریانات فکری و سیاسی در این دوره برجستهتر بود.
در مستندنگاریها تلاش بیشتری را دیدیم، صرفنظر از اینکه اثری برگزیده شده باشد یا نشده باشد تلاش در این دوره بیشتر بود. امیدوارم این نوع مشوقها که بیشتر جنبه معنوی دارد، در بهبود روند تولید بهتر آثار مؤثر باشد. یعنی نویسنده ببیند که کارش توسط چند نفر دیده شده و ارزیابی شده و الان کار جدیدی صورت میگیرد. این جایزه باعث میشود تا تلاش هم در این زمینه بیشتر شود و در دوره بعد شاهد رشد کمی و کیفی آثار در تاریخنگاری انقلاب اسلامی باشیم.
چه اثری در دست نگارش یا چاپ دارید، این کتاب چه میزان از تاریخ انقلاب اسلامی را بیان میکند و از چه منظری به انقلاب اسلامی توجه دارد؟
چند خاطره از رجال دوره پهلوی و یک اثر هم با عنوان «اثرات تخریبی سیاستهای استعماری انگلستان و غرب بر تحولات تاریخ معاصر ایران» را در دست نگارش دارم که بیشتر بر روی راهبردهایی که بر روی تمامیت ارضی ایران داشتند، متمرکز شدهام که امیدوارم جزو منابعی باشد که در زمینههای تعیین وقوع انقلاب اسلامی کمک کند و موثر باشد.
نظر شما