سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مهدیه سادات نقیبی: چندی پیش، اختتامیه مسابقه دوسالانه دکتر مزینی برگزار شد. این دوسالانه به بررسی کتابهای معماری پرداخته و به همت «انجمن مفاخر معماری ایران» برگزار میشود. در این دوره به دلیل پاندمی کرونا، کتابهای منتشره چهار سال گذشته شرکت داده شد و نشر فکرنو به عنوان ناشر برتر انتخاب و موفق به دریافت لوح زرین یا همان بالاترین رتبه مسابقه شد.
در ادامه با آرش حیدریان مدیر انتشارات فکر نو به عنوان متخصص حوزه نشر کتابهای هنری گفتوگویی داشیم که در ادامه بخش اول آن را میخوانید.
از جایزه دکتر مزینی و انتخاب شدن انتشارات فکر نو بگویید. اهمیت این جایزه برای انتشارات فکرنو چیست؟
تألیف کتاب معماری ایرانی کلاً کم است و زمانی که مؤلف تصمیم بر تألیف واقعی کتاب معماری ایرانی میگیرد، هزار تخریب و هجمه و موارد مختلف برایش اتفاق میافتد. دلخوشیهای کوچک و گرفتن جایزه باعث ادامه دادن در این مسیر شده است.
سابقهٔ نشر «کتاب فکر نو» به چه زمانی برمیگردد؟ چه اتفاقاتی افتاد که تصمیم بر شرکت در جشنواره گرفتید؟
پیشینه تأسیس نشر «کتاب فکر نو» به پنجاهوپنج سال پیش برمیگردد، زمانی که پدرم انتشاراتی به اسم «انتشارات رَز» به معنای درخت انگور داشتند. علت این نامگذاری این بود که پدرم اهل شمال کشور بود و علاقهٔ زیادی به کلمات گیلکی داشتند، البته کلمهٔ رَز در شعر حافظ هم آمده است. پس از ۲۰ سال پدرم بنا به دلایلی فعالیتش را متوقف میکند و صرفاً به اداره کتابفروشی میپردازد. در سال ۱۳۸۳ که من دانشجو بودم، پدرم تصادف و فوت کرد. من ناخواسته و برخلاف میلی که داشتم وارد دریای عمیقی شدم که این دریای عمیق خواستهٔ همیشگی پدرم بود. سرنوشت اینطور رقم خورد که به دنیای کتاب پا گذاشتم و همراه با مادرم تصمیم به راهاندازی مجدد واحد انتشاراتیمان گرفتیم. فعالیت نشر ما در آن سالها زیاد نبود و کتابهای نشر ما انگشتشمار بودند. پس از گذشت چندسال و زمانیکه در رشته عمران درس میخواندم در کتابفروشی جا افتادم و تصمیم بر این گرفتیم که در یکرشته برای نشر متمرکز شویم و جدیتر عمل کنیم. از آنجا که دانشآموختگان رشته عمران و معماری همیشه بر سر گرایش تحصیلیشان اختلاف داشتند، تصمیم بر این شد که در زمینهی نشر و فروش کتابهای رشتهٔ معماری فعالیت کنیم. در ابتدا با مطالعه بسیار، اطلاعاتمان را در این حوزه افزایش دادیم و سپس شروع به نشر در این حوزه کردیم. باتوجه به اینکه اسم نشرمان فکر نو بود، تصمیم بر این داشتیم که اسم نشر یک اسم جذاب نباشد؛ بلکه بار محتوایی از یک ایده و اتفاق تازه و نو برای مخاطب داشته باشد. به همین منظور چهارچوبی برای این نشر تعیین کردیم. یکی از اجزای این چهارچوب، روابط با مؤلفان و مترجمانی بود که در این حوزه، محتوایی قوی داشتند. ویراستاری مطلوب، گرافیک مناسب و محتوای نو از دیچر اجزای چهارچوب مدنظرمان بود. متأسفانه حوزهٔ دانشگاهی ناشران متخصص کمی دارد. این اتفاق حتی در ناشران بزرگمقیاس هم دیده میشود. حتی عادیترین غلطگیریهای ممکن در کتابها را انجام نمیدهند. برخی ناشران بزرگی که سابقهٔ سی و چهلساله دارند سادهترین کارهای گرافیکی را انجام نمیدهند. همانطور که در ساختمانسازی لازمه ساخت یک ساختمان بلند، داشتن یک پِی قوی است، تصمیم بر این شد که ما پی نشر را حتیالمقدور قوی بسازیم.
در حال حاضر هیئتعلمی و اساتید حوزهٔ دانشگاه ترجیح میدهند با واحدهای انتشاراتی خود دانشگاه همکاری کنند و کتاب را بهخاطر امتیاز بیشتر و ارتقا رتبهای که برایشان لحاظ میشود، در انتشاراتهای دانشگاه خودشان منتشر کنند. به عنوان مثال شرایط انتشارات دانشگاه تهران به این شکل است که امتیاز کتابی که در انتشارات دانشگاه تهران منتشر شود، بیست امتیاز دارد و اگر همان کتاب توسط ناشران خصوصی منتشر شود، نهایتاً پنج امتیاز خواهد گرفت. در نتیجه بیشتر اساتید دانشگاه تهران ترجیح می دهند با انتشارات دانشگاه تهران کار کنند. پس از گذشت چندین سال و انتشار کتابهای مختلف و رعایتهای استاندادهایی که پیشتر توضیح دادم، تصویب کردند که امتیاز اساتیدی که کتابهای خود را در نشر «فکر نو» منتشر میکنند، در دانشگاه تهران از امتیاز پانزده آغاز شود. این ا تفاق برای نشر فکر نو بسیار خوشایند بود و به این معنا بود که تلاشهای نشر فکر نو در حوزهٔ دانشگاهی دیده شده است و در ادامه مسیر با گرفتن جوایز مختلفی از مسابقه دکتر مزینی و حفظ کیفیت محتوای آثار، توانستیم خود را به عنوان ناشری در حوزه معماری و با کیفیتی قابل قبول، مطرح کنیم و همانطور که میدانید؛ از اولین دورهای که در مسابقه دکتر مزینی شرکت کردیم تا به امروز بهعنوان ناشر برتر رشته معماری شناخته شدهایم.
تشویق دیگر ناشران معماری برای رسیدن به مرحلهٔ انتشارات شما میتواند همین دلخوشیهای کوچک و جایزهٔ آقای مزینی باشد؟
قطعاً بله. اما من از همان زمانی که شروع کردم؛ نشر تخصصی معماری را دوست داشتم و هر زمانی وارد این کار شدم مخاطب با نیکی و یا جزئی از تاریخ آموزش معماری از من یاد کند به این معنا که کتابهایی که منتشر میشود، ماندگار بمانند. امیدوارم این حرف شعارزدگی نداشته باشد. نکتهٔ مهم این است که ما برای چاپ کتاب بسیار سختگیرانه عمل میکنیم و داوری سختی به لحاظ محتوایی کتابها میکنیم تا کتاب با هر محتوایی منتشر نکنیم.
علت تضعیف تألیف و تقویت ترجمه در سالهای اخیر چه میتواند باشد؟
مشکل تألیف به چند بخش تقسیم میشود و این مشکل نهتنها در معماری وجود دارد؛ بلکه در تمام رشتههای هنری و در تمام انتشاراتها وجود دارد. در این مقوله ما باید ببینیم چیزی به اسم مثلاً تألیف وجود دارد یا ندارد. برای مثال در بخش هنری اگر کسی بخواهد تاریخ هنر را تألیف کند کتاب «هنر در گذر زمان» و سایر کتابهای این حوزه را باز میکند و شروع میکند راجع به مجسمهسازی و یا نگارگری و هر چه در باب این عنوان قرار میگیرد؛ فصلسازی میکند. متأسفانه تألیف واقعی خیلی کم است، برای مثال کسانی که کتابهایشان را برای ما ارسال میکنند ۹۹ درصد آنها در داوری رد میشوند. چرا که تقریباً تمامی آنها کلاژ است. تألیف واقعی تألیفی است که نویسنده ۲۵ سال، ۳۰ سال بر روی موضوع کتاب پژوهش کرده باشد و در نهایت کتابش منتشر شود. اما حقیقت آن است که متأسفانه تعداد کمی از استادان فعلی دغدغهٔ تألیف و پژوهش کتاب را دارند.
دلیل دیگر این کمبود در حوزه تالیف کتابهای معماری، این است که وقتی مؤلف تصمیم بر تألیف واقعی کتاب معماری ایرانی میگیرد، هزار یک تخریب و هجمه و موارد مختلف برایش اتفاق میافتد و در نتیجه ترجیح میدهد دست به کاری نزند که آبروی چندینسالهاش به خطر افتد. تضادهایی هم ممکن است میان همصنفان و همکاران به وجود بیاید، چراکه هنر در حوزهای قرار دارد که بیشتر سلیقهای است برای مثال در جایی ممکن است مؤلف دو نقلقول متفاوت گفته باشد و مخاطب برداشتها و تحلیلهای متفاوتی از آن نقلقول داشته باشد. به همین دلیل خیلی از افراد از تألیف کتاب دوری میکنند.
نظر شما