سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - امیرعلی صباغ؛ کاظم دانشی در نشست خبری فیلم در برج میلاد گفت: «شبی که قرار بود فیلم در میان فیلماولیها باشد میخواستیم فیلم را از جشنواره خارج کنیم ولی گفتند سوار کشتی شدهای و نمیتوانید خارج شوید. هر چه گفتیم سال آینده سوار کشتی میشویم، گفتند نه، کشتی سوراخ میشود.»
بعد از حذف مهمترین جایزه تاریخ جشنواره فیلم فجر که بدون هیچ توضیح قانعکنندهای در همان اولین جشنوارهای که دولت سیزدهم برگزارکننده آن بود. اتفاق افتاد و برگزاری ضعیفترین و بیکیفیتترین جشنواره تمام ادوار تاریخ جشنواره در سال گذشته، امسال هم شاهد اتفاق تازهای هستیم! در شرایطی که نتیجه سیاستگذاریهای وزارت ارشاد عملاً مرگ سینمای اجتماعی را رقم زده، یک فیلم خوشساخت در حوزه مسائل اجتماعی چرا باید از بخش سودای سیمرغ کنار گذاشته شود و دبیر جشنواره هم لزومی نبیند برای این تصمیم عجیب توضیح قانعکنندهای دهد!؟
«بی بدن» با داستانی پرکشش وام گرفته از پرونده پرهیاهوی غزاله و آرمان که پس از فراز و فرودهای فراوان با پایانی تراژیک به سرانجام رسید، قهرمانی دارد به نام بازپرس شکوهی با بازی قابل توجه نوید پورفرج که مسئولیتپذیری و نگاه انسانی او برگ برنده درخشان فیلمنامه است. فیلم تا انتها تماشاگر را درگیر خود میکند و از ریتم نمیافتد و قطعاً در اکران عمومی هم جزو آثار پرفروش سال بعد سینمای ایران خواهد بود.
«بی بدن» فیلمی نه با محوریت قصاص که با گسترهای وسیعتر درباره اهمیت و نقش خانواده در سلامت روانی جامعه ساخته شده که در موضوع قصاص در عین اولویتی که برای جان و آبروی آدمی قائل است، تصویری دقیق و منصفانه از دو طرف ماجرا (خانواده قاتل و مقتول) ارائه میدهد و اگر هوش و ذکاوت کافی در مدیریت سینمایی کشور بود، چنین فیلمی نه تنها باید حمایت میشد؛ بلکه اتفاقاً باید خودشان را هم به فیلم میچسباندند و ساختش را حاصل برنامهریزی و ریلگذاریهای خودشان میخواندند! نه اینکه با تنگنظری آن را کنار گذاشته و برای سوراخ نشدن کشتی به زور در جشنواره نگهش دارند!
نظر شما