به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، کتاب «بادام» نوشته وون پیونگ سون است که ارغوان آقایی آن را ترجمه کرده. این کتاب از سوی انتشارات نارنگی منتشر شده است.
وون پیونگ سون در کتاب «بادام» داستان نوجوانی به نام «یونجه» را روایت میکند که از نوعی ناتوانی ذهنی رنج میبرد؛ اما عشق، دوستی و تلاش، مسیر زندگی او را برای همیشه تغییر میدهند. این رمان پرافتخار در شمار کتابهای برگزیده والاستریت ژورنال قرار دارد و در سال ۲۰۱۶ موفق به کسب جایزه ادبی جوانان چانگبی شده است.
کتاب «بادام»، شما را در معرض تجربه احساسات چندگانهای قرار میدهد. شما با خواندن کتاب «بادام» خواهید خندید، عصبانی خواهید شد، گریه خواهید کرد و برخی از قسمتهای کتاب نفس شما را در سینه حبس خواهد کرد. یونجه شخصیت اصلی کتاب «بادام» است. او وقتی میبیند که بچه دیگری در کوچه مورد ضربوشتم قرار میگیرد، فقط خیره میشود؛ نه مداخلهای میکند و نه حتی تلاش میکند از آنجا فرار کند. در ادامه داستان کتاب «بادام» است که متوجه میشویم که ناتوانی این پسر کُرهای در بیان یا درک احساساتی از جمله عصبانیت، از یک اختلال روانی ناشی میشود.
وقتی یونجه به سن بلوغ میرسد، یک تراژدی غیرقابلتصور اعضای خانواده او را درگیر میکند و اکنون او باید به تنهایی با جهان اطراف خود مواجه شود. از خلال این تجربه هولناک است که یونجه در مواجهه با احساسی قرار میگیرد که تاکنون هرگز آن را درک نکرده است: عشق. دو نورون به شکل «بادام» در اعماق مغز یونجه وجود دارند که باعث میشوند او نتواند احساسات خود را بشناسد و آنها را بروز دهد. یونجه در زندگی خود هیچ دوستی ندارد؛ اما مادر و مادربزرگ فداکارش همواره در تلاش هستند تا زندگی امن و رضایتبخشی را برای او فراهم کنند. خانه کوچک آنها در طبقه بالای یک کتابفروشی قرار دارد. مادر یونجه روی دیوارهای کتابفروشی کاغذها و علامتهایی را نصب کرده است که به او یادآوری میکنند چه زمانی باید بگوید «متشکرم» و چه زمانی باید بخندد. تا اینکه در شب کریسمس و شانزدهمین سالگرد تولد یونجه، ناگهان همهچیز تغییر میکند.
در طول داستان، همانطور که یونجه شروع به گشودن درهای زندگی خود به روی افراد جدید میکند، با دختری به نام «گون» آشنا میشود. هنگامی به شکلی ناگهانی زندگی گون در معرض خطر قرار میگیرد، یونجه از این شانس برخوردار میشود که از منطقه امنی که در اطراف خود ایجاد کرده است خارج شود تا تبدیل به قهرمانی شود که هرگز فکرش را نمیکرد.
کتاب «بادام» در بخش «داستان ترجمه» گروه کودک و نوجوان چهلویکمین دوره جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران نامزد شده بود. این کتاب با ترجمههای مختلف در ایران منتشر شده است و در زمانی که دست به دست میچرخید و آمار مطالعهاش بالا بود، با فریناز بیابانی، یکی دیگر از مترجمان «بادام» گفتوگویی کرده بودیم که در لینک زیر میتوانید بخوانید:
نظر شما