دوشنبه ۲۸ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۴:۱۹
نویسنده‌ای که داستان‌هایش را براساس آموزه‌های روانشناسی می‌نویسد

آریا نوری، مترجم و معرف ملیسا ده‌کوستا به ادبیات ایران گفت: این نویسنده در کتاب‌های خود به مسئله‌ رنج و غم می‌پردازد و در طول داستان نحوه‌ مواجهه با آن را در قالب شخصیت‌های آثارش نشان می‌دهد که این مسئله در کتاب «فرداها» و خط داستانی آن به خوبی قابل مشاهده است.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، ملیسا ده‌کوستا(۱۹۹۰)، نویسنده فرانسوی و خالق آثار پرفروشی همچون «تمام رنگ آبی آسمان» و «فرداها» است. به تازگی رمان «فرداها» با ترجمه آریا نوری، مترجم باسابقه و پرکار از سوی نشر آموت راهی بازار کتاب شد.

عناوینی همچون «شیطان کوچولوی مهربان»، «جادوگر خیابان موفتار»، «مادرم دروغ می‌گوید»، «آوای فرشته»، «چشم‌هایت»، «نامه‌های رز»، «برزخ بی‌گناهان»، «پرونده هری کبر»، «دختری از بروکلین»، «عشق ایرانی من» و «بازار گورخر خال خالی» بخشی از آثار ترجمه‌ای نوری به شمار می‌آیند. نخستین ترجمه از آثار ده‌کوستا برای فارسی‌زبانان بهانه‌ای شد تا با آریا نوری همکلام شویم تا بیشتر با این نویسنده و فضای داستان‌هایش آشنا شویم.

ابتدا درباره موضوع و داستان تازه‌ترین اثر ترجمه‌تان با عنوان «فرداها» از ملیسا ده‌کوستا توضیح دهید.

موضوع این کتاب را می‌شود در یک جمله خلاصه کرد؛ تقابل ناامیدی و امید؛ داستان درمورد زنی به نام آماند است که به دلیل اتفاق خیلی تلخی که در زندگی‌اش رخ داده، ترجیح می‌دهد زندگی در شهر را ترک کرده و به یک دهکده دورافتاده پناه ببرد. کل ماجرای این کتاب و خط داستانی آن در اصل روند بهبودی آماند را دنبال می‌کند. آماند بعد از مدتی دفترچه‌ها و تقویم‌هایی را پیدا می‌کند که متعلق به خانم هوگ، مالک قبلی خانه و پیرزنی که حالا فوت کرده، بوده‌اند. این تقویم‌ها و دفترچه‌ها کمکی شایان در روند بازسازی روحی و روانی او می‌کنند و از طرفی باعث می‌شوند که مخاطب داستان به صورت غیرمستقیم با زندگی خانم هوگ هم آشنا شود و داستان کتاب به نوعی در دو زمان مختلف روایت می‌شود.

1402-14.jpg

با توجه به سوژه‌ای که ده‌کوستا به آن پرداخته، تغییر فصل‌ها، طبیع و در مجموع محیط طبیعی زندگی آماند چه جایگاهی در این اثر دارد؟

جایگاهی بسیار اساسی؛ گذر زمان و حرکت روبه‌جلو، نقشی اساسی در این داستان ایفا می‌کند به‌نوعی می‌شود گفت که آماند، در طول داستان، از خزان زندگی به بهار زندگی خود می‌رسد؛ محیط زندگی آماند روستایی است. این محیط نقشی صددرصد موثر و غیرقابل‌انکار در بهبود وی ایفا می‌کند؛ او علاوه بر طبیعت، یاد می‌گیرد با حیوانات هم آشتی کند و حتی یک گربه به دوست صمیمی و تنها همدمش در خانه جنگلی تبدیل می‌شود. مسئله بعدی باغبانی و کاشت سبزیجات و میوه‌جات است. این فرایند هم در درمان او از نظر روحی بسیار موثر بوده است.

همان‌طور که در عنوان کتاب می‌بینیم، «فرداها» اثری الهام‌بخش با پیام‌هایی همچون امیدواری و یافتن کدهای خوشبختی در زندگی است، از این منظر این اثر چه جایگاهی در آثار روانشناختی دارد؟

نه‌تنها فرداها، بلکه تمام کتاب‌های این نویسنده درونمایه روان‌شناختی بسیار قوی‌ای دارند. مِلیسا ده‌کوستا در کتاب‌های خود به مسئله رنج و غم پرداخته و در طول داستان نحوه مواجهه با آن را در قالب شخصیت‌های آثارش نشان می‌دهد. حتی به‌نوعی می‌شود گفت این نویسنده کتاب‌های خود را براساس آموزه‌های روانشناسی ACT به نگارش درآورده و این مسئله را خیلی خوب می‌شود در کتاب فرداها و خط داستانی آن مشاهده کرد. در توضیح این مسئله باید بگویم که روانشناسی اکت، پذیرش بدبختی‌ها، شکست‌ها و بیماری‌ها و تعهد به تغییر کردن برای بهتر شدن و پیروی از زنجیره مناسبی از اقدامات است.

ملیسا ده‌کوستا سال ۲۰۲۰ در فهرست مجله فیگارو با عنوان پرفروش‌ترین نویسنده‌های فرانسه معرفی شده است. درباره ویژگی‌های داستان‌نویسی او بگویید؟

مِلیسا ده‌کوستا برخلاف خیلی از نویسنده‌های دیگر به بیان واقعیت‌های زندگی می‌پردازد؛ واقعیت‌هایی که خیلی وقت‌ها تلخ است. ده‌کوستا در کتاب‌های خود این تلخی‌ها را به شکلی ملموس و کاملاً قابل‌باور روایت می‌کند؛ سپس راه و روش درمان را جلوی پای خواننده خود می‌گذارد که همین مسئله هم او را تبدیل به نویسنده‌ای متمایز کرده است. این نوع سبک نگارش را نه‌تنها در کتاب «فرداها» بلکه در سایر کتاب‌های این نویسنده هم می‌توان مشاهده کرد. از طرف دیگر هم موج جدیدی در نویسندگی به راه افتاده که موضوعات روان‌شناختی را به جای اینکه به صورت مستقیم به مخاطب خود منتقل کنند در قالب رمان ارائه می‌دهند. چند سالی است که این نوع رمان‌ها به‌خصوص در فرانسه از اقبال خیلی زیادی برخوردار هستند.

درباره زبان و لحن داستان بگویید.

زبان و لحن داستان بسیار ساده و قابل‌فهم است؛ هیچ‌گونه پیچیدگی ندارد و خواننده خیلی زود با قلم نویسنده ارتباط برقرار می‌کند. نحوه روایت‌گری خانم ده‌کوستا بی‌آلایش و ساده است و جمله‌ها را بی‌دلیل کش نمی‌دهد؛ از طرفی به‌خوبی می‌توان تفاوت بیان و لحن را در شخصیت‌های مختلف کتاب احساس کرد.

مراحل انتخاب، ترجمه و انتشار این اثر به چه شکل بوده است؟

این کتاب و در کل این نویسنده پیشنهادی از طرف نشر آموت بود که پس از بررسی کارهای خانم ده‌کوستا، روی ترجمه کتاب فرداها به توافق رسیدیم. ترجمه این کتاب به علت طولانی بودن آن، حدود ۶ ماه زمان برد. مراحل ویرایش، نمونه‌خوانی، صفحه‌آرایی و بازخوانی نهایی هم حدود شش ماه زمان برد و در نهایت کتاب اسفندماه امسال منتشر شد.

در پایان آیا خبری برای مخاطبانتان دارید؟

با توجه به توفیق ده‌کوستا در فرانسه و استقبال بی‌نظیری که مخاطبان از کتاب‌های این نویسنده کرده‌اند، بنا بر این شده که تمام کتاب‌های این نویسنده را در ایران با همراهی نشر آموت ترجمه و منتشر کنم؛ البته با توجه به اینکه کپی‌رایت در ایران وجود ندارد و ناشران و مترجمان خود را ملزم به رعایت آن نمی‌بینند، امیدوارم پس از موفقیت این نویسنده و کتاب‌هایش، ناشرها یا مترجمان دیگری به سراغ ترجمه‌ی آثار خانم ملیسا ده‌کوستا نروند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

«ریشار مشغول کار روی پروژه تاب است. درختی را انتخاب کرده که شاخه‌هایش آنقدر محکم هستند که بتوانند وزن مائه را لااقل تا وقتی شش سال و نیم می‌شود، نگه دارند. یک چوب را به اتاق زیرشیروانی آورده و مشغول بریدن و تراش دادن آن است. خورشید کم‌کم قصد غروب کردن دارد ولی ما تا دو ساعت دیگر هم نور کافی خواهیم داشت.»

رمان «فرداها» در ۳۶۸ صفحه، با شمارگان ۵۵۰ نسخه و قیمت ۲۵۵ هزار تومان توسط نشر آموت به چاپ رسید.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

پربازدیدترین

تازه‌ها