سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - ساجده تقیزاده، فعال فرهنگی: طنز یکی از حلقههای مفقوده ادبیات دفاع مقدس است. ادبیاتی که امروز ویترین اصلی فرهنگ انقلاب و آیینه تمامنمای همه آن چیزی است که در این چهلواندی سال شعارش را شنیدهایم. تولید انبوه کتابهای دفاع مقدس در گوشه و کنار این سرزمین صرفاً نتیجه سیاستهای فرهنگی دولت و حکومت نیست؛ بلکه بخش مهمی از آن حاصل پذیرش و پیشواز خوانندگان کتابخوان از این آثار است. با این حال در جورچین چشمنواز ادبیات انقلاب، طنز سهم کمی را اشغال کرده است. علیرغم آنکه جبهه از زبان راویان حقیقی آن بیش از آنکه آوردگاه جنگ باشد عرصهگاه زیستن و زندگی بوده است و زندگی بدون خنده و بدون لحظات خوش و خرم نیست چنان که بدون اشک و اندوه و عزا هم نبوده است؛ روایت عمده روایتی به دور از طنز بوده است.
در این سالها نویسندگان معدودی تلاش کردهاند خشکی و خشونت کتابهای روایتگر ۸ سال دفاع مقدس را با چاشنی طنز و لطافت لبخند بگیرند و خاطر خواننده را التیام دهند که اگر در جبهه مرگ و مجروحیت بود زندگی و دوستی و رفاقت هم بود و حاصل همین نگاه شد کتابهایی همچون «رفاقت به سبک تانک»، «گردان قاطرچیها»، «فرزندان ایرانیم»، «میگ و دیگ»، «آمبولانس شتری»، «زندگی در مه»، «گردان بلدرچینها»، «مجموعه دارودسته دارعلی» و….
یکی از نویسندگانی که در این سالها تلاش فراوانی برای پُرکردن این جای خالی داشته است اکبر صحرایی است. اکبر صحرایی متولد ۱۳۳۹ شیراز و از نویسندگان پُرکار سالهای پس از انقلاب است که نوشتن از جنگ و جبهه را ثمره حضورش در سالهای دفاع مقدس و حشر و نشر با قهرمانان سالهای جنگ میداند و بیش از ۳۰ عنوان کتاب حاصل تلاش او در این سالهاست.
صحرایی پیش از این با مجموعه «دار و دستهی دارعلی» تلاش کرد دریچهای پیش روی مخاطبان نوجوانش باز کند تا جنگ را با همه هیجانها، رنجها، سختیها و شوقها و شورهایش ببینند و این تلاش امروز در تازهترین اثر او به گونهای دیگر خودنمایی میکند.
کتاب «جُنگنامه کریم» یک رمان نوجوان با چاشنی شیرین طنز است. این کتاب در پاییز ۱۴۰۲ از سوی انتشارات معارف و گروه برنا به چاپ رسید. نویسنده در قالب شخصیتی به نام کریم ظهور میکند و خاطرات خود را از سالهای پیش از پیروزی انقلاب در شیراز گرفته و تا سالهای کشدار جنگ پیش میبرد. نوجوانی که دنیای نوجوانیاش با جنگ سرشاخ میشود و در میان بلبشوی جنگ، مفهوم مردی و مردانگی، دوستی و رفاقت، دشمنی و دروغ، ایثار و از خودگذشتگی را بازتعریف میکند.
شخصیتهای کتاب چنان که رسم قلم اکبر صحرایی است سری در واقعیت و سری در تخیل و داستان دارند. بهتر بگویم گاهی حقیقیاند گاه واقعی! هم بودهاند و هم نبودهاند. نویسنده از یک ماجرای ساده در «گردان تخریبچیها» که وقتی جانباز خوشصحبتی در دو سه جمله پس از یک جلسه معمولی دیدار با پیشکسوتان برای نویسنده گفته است، داستانی خلق کرده که هم نوجوان بخندد و هم عظمت ساده تخریبچیهای بیادعای لشکر فجر را در کلمات ساده «محمود» نشان دهد. نویسنده در جایی از کتاب مدعی نشده است که این خاطره از فلانی در تاریخ فلان ثبت و ضبط شده؛ اما مخاطب از پشت اسمهای مرتضی و خالق و کریم و شمشاد و… به جایی که باید برود، میرود و حقیقتی را که باید دریابد، درمییابد.
در سراسر کتاب از مقدمه گرفته به بعد نویسنده شوخ، سرحال و خوشتعریف است. از هندوانهدزدی و قاطرسواری و روزنامهدادن با الاغ و جنبازی میگوید؛ اما در همین داستانهای ساده صفای جبهه و گردانهایی همچون گردان فجر لشکر المهدی را بارها به رخ میکشد. قلم صحرایی قلمی است که با دیالوگ و گفتوگو فضاسازی میکند و این صمیمت و باورپذیری نثر روایت را بیشتر میکند. اصطلاحات شیرازی، فضای شهری شیراز در سالهای جنگ، حالوهوای مردم، ضربالمثلها و عبارات شیرازی و در یک کلمه بازتاب اقلیم فرهنگی شیراز در کتاب در مسیر تعادل است. نه آنچنان پررنگ که کتاب به کار غیرشیرازیها نیاید و نه آنچنان بیرنگ که شهر زیبای شیراز که همواره از محبوبترین موقعیتهای مکانی داستاننویسان معاصر بوده است نادیده گرفته شود.
شگردهای طنز در دو ساحت طنز کلامی و طنز موقعیت در داستان دیده میشود. برای هر نوجوانی و هر مخاطبی قصه جن، قصه کلاهگیس آقای مدیر که از سرش میافتد، قصه بازجویی ساواک از یک آدم از همهجا بیخبر و… جذابیت طنازانه خودش را دارد. این درحالی است که طنز کلامی ریختهشده در قالب گفتوگوها نیز مخاطب را جذب کتاب میکند:
«شق و رق عین ملانصرالدین روی الاغ نشستم و پاها را روی صندوقهای دو طرفش انداختم و پخش روزنامه را آغاز کردم. به هر سنگری رسیدم، فریاد زدم:
روزنامه....هین …هون......روزنامه… هش..... روزنامه.... هین سط شده» … و بچهها ترکش شوخی میپراندند:
- سرمانخوری دن کیشوت!» (جنگ نامه کریم. ص ۱۸۶)
از دیگر جذابیتهای کتاب ظاهر کتاب است. طرح جلد، نامگذاری، انتخاب کاغذ، حجم، چینش متن و تصویرگری و نقاشیهای هر داستان همه به گونهای است که مشخصاً برای نوجوان کمحوصله امروز و نوجوان فراری از کتاب و مطالعه ایجاد جذابیت میکند و درواقع ناشر تمام تلاشش را برای گرفتن بازار به کار بسته است.
قطعاً کتاب بدون ایراد نیست و اگر بنا بر نقد کتاب باشد میتوان موارد ضعف و نقاط نیازمند تقویت را نیاز بیان کرد؛ با این حال چون هدف از این یادداشت معرفی این کتاب خوشخوان به نوجوانان عزیز بود به همین مقدار بسنده میشود.
نظر شما