مریم راهی، نویسنده و مدرس داستاننویسی در گفتوگو با خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) عنوان کرد: ادبیات داستانی آیینی در حال پیشرفت خوبی بود تا اینکه نوقلمانی که کار را ساده می پنداشتند وارد کار شدند و مسیر را منحرف کردند. کلید حل این مشکل در دست ناشران است که اگر هر کتابی را منتشر نکنند این وضعیت پایان مییابد.
راهی درباره تفاوت داستان مستند و مستند داستانی گفت: ما به داستان مستند میتوانیم رمان بگوییم؛ چون نویسنده بیشتر به داستان نویسی متعهد است تا به تاریخ؛ الیته در این شیوه گاه با ورود کلمه های نامانوس به فضای تاریخی (مثلاً بند کیف حضرت فاطمه) که کاملاً اشتباه است اما در این گونه داستانها دیده میشود و این کارها در دراز مدت بسیار آسیبزاست.
وی با تاکید بر اینکه در نوشتهها باید ساحت معصوم (ع) حفظ شود، افزود: من در رمانهای آیینیام سعی کردهام کفههای ترازوی داستان و تاریخ را در اعتدال قرار دهم. به طور مثال برای رمان «یوما» که داستان زندگی حضرت خدیجه است و البته ایشان جزو معصومان نیستند، برای دیالوگهای حضرت خدیجه حساسیت داشتم که چه بگوید. برای این دیالوگها از قرآن و نهج البلاغه و احادیث استفاده میکردم. این موضوع کار مرا بسیار سخت میکرد و هر کسی این سختی را قبول نمیکند.
راهی در مورد منابع داستانهای آیینی گفت: ما مواد اولیه این داستانها را از تاریخ میآوریم و سعی ما این است که اول از همه به سراغ منابع دست اول برویم. بسیاری از منابع دست اول عربی است و نیاز به سواد عربی دارد و اگر کسی این زبان را نداند به سراغ سایر منابع که ترجمه شده است میرود. من برای رمان «به امین بگویید دوستش دارم» درباره حضرت محمد، از کتاب «فروغ ابدیت»، «عیون اخبارالرضا» و نهج البلاغه استفاده کردهام.
وی افزود: در رمان خود از نثری استفاده کردم که از روایتی تاریخی برخوردار است و تلاش کردم واژهها و جملات فارسی را به صورتی در کنار هم به کار ببرم تا مخاطب بتواند همزمان حس بکر سخنوری عرب جاهلی را در کنار رمزآلودبودن این حکایت تاریخی درک کند.
از جمله آثار مریم راهی میتوان به رمانهای «برپا»، «فردا مسافرم»، «به امین بگویید دوستش دارم»، «یوما»، «در خوابهایم» و «گنامینوها قدر آدم را نمیدانند» اشاره کرد.
نظر شما