سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): رفسنجان؛ شهری است که اهمیت قائل شدن شهروندان و مردمش به فرهنگ و کتاب زبانزد است و حتی واحدهای معدنی آن نظیر مجتمع مس سرچشمه، مدام نمایشگاههای کتاب برپا میکند و تلاشهای این مجتمع در راستای اجرای مسئولیت اجتماعی، رفسنجان را در زمره شهرهای فعال کتاب و کتابخوانی استان کرمان قرار داده است.
با نگاهی به این پیشینه، به سراغ یکی از کتابفروشی های شهر رفسنجان رفتیم، کتابفروشی «پستو» روزگاری نه چندان دور پاتوق کتابخوانها و اهالی فرهنگ و میزبان جشنهای امضا و جلسات نقد کتاب بود و کمتر کتابخوانی بود که اینجا را نمیشناخت و دست کم در یکی از رویدادهای این گوشه دننج شرکت کرده بود.
پستو خاص بود و خاص بودنش در کتاب ها و یا رویدادهای کتابی اش خلاصه نمی شد، اکسسوری و یا نوشت افزار های خاصی هم داشت که تنها اهالی کتاب، فیلم و ادبیات آنها را درک می کردند و هر کدام از جلدهای روی دفترچهها و یا پیکسل ها نمادی داشتند که تو را از فضای کتابفروشی به درون داستان های کتاب های قدیمی که خوانده بودی، می برد.
زمان در پستو متوقف می شد و خوشبختانه جایی برای نشستن هم بود با آنکه فضای کتابفروشی خیلی بزرگ نبود اما می شد ساعت ها در افکار و کتاب و نمادها غرق شد، گاهی میان دیدن کتاب ها چشمت به عکسی می خورد؛ تصویری که شاید برای هر مخاطبی جالب نبود اما کسانی که کتابی را عمیق خوانده بودند، میتوانستند با آن عکس ارتباط عاطفی برقرار کنند.
در زمستان قوری چای روی طاقچه پشت پنجره پستو همیشه پر بود، گاهی با چای و شیرینی از آنانی که غرق در دنیای خود بودند پذیرایی میشد و سکوت، زیبایی این کتابفروشی را چند برابر می کرد.
بعد از مدت ها باز به پستو سر زدم که از قضا مشکلات سبب شده بود دو بار جابهجا شود، هنوز هم مشتری های خاص خود را داشت و هنوز هم زیبا بود اما سادهتر و جذابتر.
مسئول کتاب فروشی پستو از رویای اولیهاش از راه اندازی کتابفروشی گفت: ایده کتابفروشی در رفسنجان، در زمانی شکل گرفت که دانشجو بودم، در مواجهه با همکلاسیهایی که زیستشان در کلانشهرها بود، متوجه شدم که در حوزه مطالعه چقدر عقبتر هستم و چقدر شهرم مکانی برای مواجهه با انواع مختلف کتابها را ندارد.
سید حمید سجادی افزود: تعریف کتاب برای من پیش از ورود به دانشگاه، مثل اغلب نوجوانان امروزی در کتابهای درسی خلاصه می شد و وقتی بیشتر میگذشت خلا بزرگی در این زمینه احساس کردم.
وی تصریح کرد: از طرف دیگری دچار سرخوردگی شده بودم، شاید تمام رفسنجانیهایی که مهاجرت تحصیلی میکنند و پا به کلان شهرها میگذارند، این سرخوردگی را تجربه کردهاند؛ به هر حال ایده پستو از تجربه زیست من، در میان آدمهایی با ذهن و دید بازتر و بزرگتر شکل گرفت.
سجادی با اشاره به لزوم اهمیت فرهنگ کتاب و کتابخوانی گفت: مدام از مسئولان و تاثیرشان در فرهنگ کتاب و کتابخوانی گفتیم، بعضی اوقات هم باید خودمان را ببینیم، خانواده ایرانی زمانی مامن رشد خواهد بود که همه اعضای خانواده در آن مطالعه کنند.
او ادامه داد: اولین تاثیر مطالعه، اجتناب از تنشهای متعدد است، دومین تاثیر آن حفظ اخلاقیات است که ما در حال حاضر در جامعه امروزی کم داریم؛ متاسفانه در حوزه تربیتی نسلهای پیشین شکست خوردهایم، باید بازنگری ویژهای داشته باشیم و آنها را به شیوههای مختلفی به خانوادهها منتقل کنیم.
وی با اشاره به اینکه مشکلات اصلی صنف کتابفروشان هم با مشکلات اصلی تک تک صنفهای دیگر مشترک است، اظهار کرد: تبعیض، مافیا و رانت از چالش های اصلی ما در این زمینه است.
سجادی افزود: اگر یک گام به عقب برگردیم، انتخاب شغل کتابفروشی با دغدغهمندی همراه است و متاسفانه ما با عده کثیری از افرادی روبهرو هستیم که بخش دغدغهمندی فرهنگی را کنار گذاشته و از هر طریقی دنبال سود بیشتر اقتصادی خود هستند.
وی ادامه داد: نشر و توزیع کتاب را میتوان جزو مدعیان شغلهای روشنفکری این مملکت دانست که هنوز قوانین محکم و مدونی برای حمایت از بخشهای مختلف آن تعبیه نشده و یا اگر هم تعبیه شده باشد، رعایت نمیشود.
این فعال فرهنگی با اشاره به ماده ۸۴ قانون نظام صنفی گفت: این قانون به طور واضح اعلام می کند که برای حراج بالای ۱۵ درصد، محدودیتهایی لازم است، به نظر شما در اولین گام رعایت این قانون، چند سایت فروش با تخفیف و دائمی کتاب از فعالیت منع میشوند؟
مسئول کتاب فروشی پستو بیان کرد: کتابفروشی ها به واسطه ارتباط حضوری، پایگاههای تعامل فرهنگی یک شهر هستند و تا زمانی که تمام نیروها در حمایت از کتابفروشی ها یک سو نباشند، مسئله اصلی فرهنگ حل نخواهد شد.
وی، حراج های اینترنتی و نمایشگاههای تخفیفی کتاب، عدم ورود کتابهای مهم و تاثیرگزار داستانی به مدارس، صعود قیمتی سرسامآور و … را از مشکلاتی دانست که حل و فصل آنها آنقدرها هم سخت نیست.
سجادی در پاسخ به سوال خبرنگار ایبنا مبنی بر همکاری مسئولان در زمینه رفع چالش ها تصریح کرد: من حدود هشت سال کتابفروشی دارم، متاسفانه در این سالها، مسئولان انگشت شماری به کتابفروشی رفت و آمد داشتند اگر آنها بیایند تعامل برقرار خواهد شد، اگر نیایند هم دغدغهای برای اصلاح امور نخواهد بود.
نظرات