به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اراک، کتاب مجموعه شعر غزل سروده علی عباسی؛ شاعر جوان اراکی که توسط انتشارات شالگردان، در ۹۶ صفحه به قطع پالتویی، شامل ۴۳ غزل به شمارگان ۲۲۰ نسخه در کتابخانه عمومی فرهنگسرای آینه اراک با حضور جمعی از نویسندگان، شاعران و علاقمندان به حوزه ادبیات رونمایی و روانه بازار کتاب شد تا در دسترس علاقمندان به شعر و غزل قرار گیرد.
مولف کتاب «آخرین ما» در ابتدای کتاب به جای مقدمه بلند اشاره کوتاه دارد که: «باشد که آخرین نفر از ما؛ آخرین شاعری باشد که با قلم کهنهای که سالها پیش از عصای رنج دیدگان عالم تراشیده و دواتش را از خون جگر لبریز ساخته، تا از رنج آدمی بنویسد.
باشد که عقاب زخمی فریادش که از قله دهانش فراتر نرفت و هرگز شکوهمندانه اوج نگرفت به نگاه خوانندگان این رنجنامه تیمار شود…»
دو غزل از مجموعه شعر کتاب «آخرین ما» تالیف علی عباسی در زیر میآید:
«۱»
اشکم و بر گونههایت باز راه افتادهام بعد از آنکه دیدی ام در قتلگاه افتادهام
لکنتم بالای منبر از فراموشی نبود شیخ پیریم که در دام نگاه افتادهام
زیر این باران سنگ اصلاً به دنبالم نگرد
سوزنی بودم که در انبار کاه افتاده ام
من نمیآیم به چشم هیچکس حتی خودم
یک ثوابم که میان صد گناه افتادهام
رعیتی هستم که تیرم میزنند از هر طرف
بین جنگ زرگری شیخ و شاه افتادم
ننگ صلح و بوی زر، متن امان نامه چه بود؟!
فتنهای هستم که بر جان سپاه افتادهام
رفت شبهایی که با من بود تا وقت سحر
یک پلنگ زخمی از چشم ماه افتادهام
«۲»
سخت است دائم جزوی از مجبورها باشی
حس پشیمانی در مغرورها باشی
درد حقارت را نمیفهمی مگر اینکه
کاکا سیاه برده بین بورها باشی
قدر تو را آن گونه که باید نمیدانند
جام جهان بینی به دست کورها باشی
زخم دهان وا کردهای از خنجر یاران
سیر از عفونتها و از ناسورها باشی
مانند ایامی که خط خوردند در تقویم
یک عمر زیر سایه ی هاشورها باشی
وحشی و گردن کش، غزالی تیزپا بودی
ای شقه ای که طعمه ی ساطورها باشی
چون تیره روزی که نمیداند دل خوش چیست
خفاش افتاده به دام نورها باشی
فرعونی یا قارون اصلاً هرکس هستی
یک روز باید زیر سنگ گورها باشی
نظرات