سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - محمدمهدی سیدناصری، مدرس دانشگاه و پژوهشگر حقوق بینالملل کودکان: با ورود هوش مصنوعی به عرصههای مختلف زندگی بشری، ادبیات کودکان نیز دستخوش تغییرات عمیق و معناداری شده است. در دهههای اخیر، هوش مصنوعی بهسرعت در حال توسعه و نفوذ به عرصههای مختلف زندگی انسانی است؛ از جمله این حوزهها، ادبیات کودکان و نوجوانان است که همواره بهعنوان ابزارهای مؤثر برای یادگیری و رشد شخصیتی شناخته میشود. تأثیرات مثبت و منفی هوش مصنوعی بر ادبیات کودکان میتواند به چالشهای جدیدی در زمینههای زبانی، ادبی و آموزشی منجر شود. این چالشها شامل تغییر در نحوه تولید و مصرف محتوا، تغییر در شیوههای آموزشی و نیاز به بازنگری در روشهای ارزیابی و نقد متون ادبی کودکان است. ادبیات کودکان بهعنوان یکی از پایههای اصلی آموزش و پرورش، نقش اساسی و بنیادین در شکلگیری شخصیت و خلاقیت کودکان دارد. با ورود ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی به این عرصه، پرسشهای جدیدی مطرح میشود که آیا هوش مصنوعی میتواند خالق متون ادبی فاخر باشد؟ و چگونه میتواند بر فرآیند یادگیری کودکان نسل آلفا و نسل زد تأثیر بگذارد؟ همچنین چگونه میتوان از آن برای بهبود و ارتقای سطح ادبیات کودکان و نوجوانان استفاده کرد؟
هوش مصنوعی توانایی تولید متون ادبی را دارد که بهنظر میرسد محتوای باکیفیتی ارائه میدهد. مثلاً، مدلهای زبان همچون چتجیپیتی میتوانند داستانهایی با ساختارهای زبانی پیچیده و تنوع واژگانی بالا تولید کنند؛ اما حال این پرسش پیش میآید که آیا این متون میتوانند بهطور واقعی احساسات و تجربههای انسانی را منتقل کنند؟ تحقیقات حاکی از آن است که متون تولیدشده توسط هوش مصنوعی معمولاً فاقد عواطف عمیق و شناخت انسانی هستند. بهعنوان مثال، داستانهایی که بهصورت خودکار تولید میشوند، ممکن است از لحاظ ساختاری صحیح باشند؛ اما نتوانند تجربههای عاطفی را بهخوبی منتقل کنند.
هوش مصنوعی میتواند به نویسندگان کودکان کمک کرده تا ایدههای نو و جدیدی تولید کرده و به تسهیل فرایند نگارش کمک کند. بااینحال، استفاده از این فناوری ممکن است به کاهش خلاقیت و تفکر انتقادی کودکان منجر شود. بهعنوان مثال، اگر کودکان بهجای نوشتن داستانهای خود از هوش مصنوعی استفاده کنند، ممکن است مهارتهای زبانی و ادبی خود را تقویت نکنند. هوش مصنوعی میتواند به معلمان در شناسایی نیازهای یادگیری کودکان کمک کند و محتوای آموزشی را متناسب با کودکان تنظیم کند. این تکنولوژی میتواند محیطهای یادگیری را جذابتر و متنوعتر کند. برای مثال، استفاده از بازیهای تعاملی و داستانهای هوش مصنوعی میتواند انگیزه کودکان را برای یادگیری افزایش دهد. با وجود مزایای مثبت هوش مصنوعی، ممکن است معلمان با چالشهایی نیز مواجه شوند؛ مثلاً اگر کودکان بهجای تفکر انتقادی به سمت استفاده از هوش مصنوعی سوق داده شوند، این امکان وجود دارد که مهارتهای حل مسئله در آنها به وجود نیاید یا کیفیت مناسبی نداشته باشد.
بهمنظور بهرهبرداری بهینه از هوش مصنوعی در ادبیات کودکان، میبایست رویکردهای هوشمندانهای اتخاذ شود و پیشنهاد میکنیم که نویسندگان و معلمان از ابزارهای مبتنی بر هوش مصنوعی بهعنوان یک ابزار مکمل استفاده کنند نه جایگزین. نویسندگان میتوانند از هوش مصنوعی برای تولید پیشنویسهای اولیه استفاده و سپس آنها را ویرایش و اصلاح و بهبود و ارتقا دهند. آموزش معلمان در استفاده از فناوریهای نوین یک امر ضروری است. آنها میبایست توانایی و مهارت لازم برای استفاده از هوش مصنوعی را داشته باشند تا بتوانند به بهترین نحو از آن در فرآیند تدریس استفاده کنند. برگزاری کارگاههای آموزشی و دورههای تخصصی میتواند به ارتقای مهارتهای معلمان در این زمینه کمک کند. هوش مصنوعی بهعنوان یک فناوری نوین، فرصتها و چالشهای بسیاری را در حوزه ادبیات کودک و نوجوان به همراه دارد. درحالیکه این تکنولوژی میتواند به غنیسازی متون ادبی و بهبود فرآیندهای آموزشی کمک کند؛ اما لازم است با احتیاط و با درک عمیق از تأثیرات آن، به سمت استفاده از آن حرکت کنیم و بهمنظور دستیابی به بهترین نتایج، میبایست از تکنولوژی هوش مصنوعی بهعنوان ابزاری مکمل و نه جایگزین بهرهبرداری کرد. همچنین، آموزش معلمان و نویسندگان در استفاده از این فناوری میتواند به بهبود کیفیت ادبیات کودکان کمک کند و به رشد خلاقیت و تفکر انتقادی کودکان دامن بزند.
نظر شما