سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - مریم قاضیزاده: طرح «کتابال» در استان مازندران مثل خیلی از برنامههای فرهنگی دیگر، در شهر بابل اجرایی شده و بنابر گفته مسئول شورای جمعیت دختران ایران شهرستان بابل، قرار است این طرح در سایر شهرستانهای استان نیز به اجرا در آید.
برای اطلاع از چگونگی برگزاری و مشارکت دختران جوان مازنی در این طرح، پای صحبتهای آنیتا شهید پورفلاح، مسئول شورای جمعیت دختران ایران شهرستان بابل نشستیم که ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
- شروع کتابال در مازندران چگونه رقم خورد؟
پیرو فراخوانی که توسط موسسه رویش منتشر شده بود، ۶۰ نفر از دختران نوجوان و حتی بعضاً جوان که علاقهمند به کتاب و کتابخوانی و یا حتی ترویج فرهنگ مطالعه بودند در گردهمایی شرکت کردند و در همین جلسه با جمعیت آشنا شدند و درباره فعالیتها و اهداف طرح کتابال آگاهی پیدا کردند.
- یعنی محدودیت سنی برای شرکت در این طرح وجود نداشت؟
همانطور که علاقهمندی به کتاب و کتابخوانی سن و سال نمیشناسد، در اجرای طرح هم فضا را برای تمام دختران جوانی که دوست داشتند در این طرح فعایت داشته باشند، باز گذاشتیم و حتی در این برنامه دخترانی با سن ۲۲ و ۲۳ سال حضور داشتند.
- چگونه طرح اجرایی شد؟
دخترانی که در طرح ثبتنام کردند، به گروههای ۵ تا ۸ نفره تقسیم شدند و برای هر گروه یک اسم در نظر گرفته شد و یک تسهیلگر در کنار هر گروه حضور داشت تا دختران بتوانند ایدههای خود را به بهترین شکل اجرایی کنند.
-ایدهها از کجا شکل گرفت؟
تعدادی از گروهها از همان کتاب ایدههایی که توسط جمعیت دختران در اختیار مجریان طرح قرار گرفته بود، استفاده کردند و برخی از گروهها نیز با الهام از همان کتاب، توانستند خودشان به ایدههایی جذاب برای ترویج کتابخوانی برسند که با کمک تسهیلگر ایدهها بررسی و شرایط اجرایی شدن آنها فراهم شد.
- یعنی الزامی به استفاده از ایدههای همان کتاب وجود نداشت؟
خیر. کتاب ایدهها فقط برای کمکرسانی و حتی خلق ایدههای جدید بود.
- موضوعی که برای خودم جالب شده این است که بدانم آیا اجرای این ایدهها صرفاً یک کار نمایشی در راستای ترویج کتابخوانی بود یا شرکت کنندگان بعد از شرکت در این طرح، دستاورد شخصی نیز داشتند؟
ببینید یکی از بهترین اتفاقاتی که ضمن اجرای این طرح برای شرکت کنندگان رقم خورد، شناخت استعدادهای فردی و استفاده از امکانات موجود برای اجرای ایدهها بود که برای دختران شرکت کننده در این برنامه مثل یک مدرسه زندگی بود.
بگذارید با یک مثال، این موضوع را بهتر توضیح دهم. مثلاً یکی از گروههای ما قصد داشت تا ایدهای را اجرایی کند و برای اجرای این ایده نیاز به سرمایه مالی بود. تسهیلگر ما به افراد گروه کمک کرد تا در ابتدا تمام راههایی که از طریق آن میتوانند برای اجرای ایدهشان سرمایه مالی جمع آوری کنند را شناسایی کرده و بعد از شناسایی، یکی دوتا از راههایی که اجرایشان در دسترستر بود را انتخاب کنند. برای مثال، این گروه پخت و فروش دونات و پن کیک را انتخاب کرد و از این راه توانستند سرمایه مالی مورد نیاز برای اجرای ایدهشان را جمع آوری کنند.
- چه جالب! یعنی شرکت کنندگان علاوه بر ترویج کتابخوانی، یک سری مهارتهای فردی و اجتماعی را نیز کسب کردند، اینطور نیست؟
کاملاً درست است. مثلاً یکی دیگر از گروههای ما قرار بود ایده صحبت با نویسنده و برگزاری جلسه گفتوگو را اجرایی کنند. برای برگزاری این جلسه که در دانشگاه علوم پزشکی بابل برگزار شد، نیاز بود تا افراد گروه بتوانند با نویسنده ارتباط برقرار کرده و او را برای حضور در جلسه متقاعد کنند که همه اینها نیازمند یک سری مهارتهای ارتباطی و مذاکره داشت که خوشبختانه دختران ما به کمک تسهیلگر گروه توانستند این ایده را به بهترین شکل اجرایی کنند.
- چه ایدههایی در قالب این طرح اجرایی شدند؟
راهاندازی کتابخانه مجازی، جمع آوری کتابهای دست دوم از درب منازل و اهدا به دیگران، احیای کتابخانه راکد و اجرای نمایش برای کودکان بیسرپرست یا بد سرپرست با هدف اهمیت مطالعه، از جمله مهمترین ایدههایی بود که در قالب این طرح اجرایی شد.
- آیا برنامهای برای ادامه این طرح دارید؟
بله. در حال حاضر چون فصل مدارس است و تعدادی از اعضای فعال مشغول به تحصیل هستند، نمیتوانیم ایدههای زیادی را اجرایی کنیم ولی فعلاً تمرکز ما بر ایجاد یک بازارچه کتاب است و در تلاش هستیم تا هرچه بیشتر دختران را با نحوه کار تشکیلاتی، ایجاد ارتباط موثر برای پیشبرد اهداف و فعالیتهای اجتماعی آشنا کنیم.
نظر شما