یکشنبه ۷ بهمن ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۵
سنت برگزیده نداشتن در جایزه ادبی جلال شکست

مجید قیصری گفت: امتیاز این دوره این بود که بالاخره برگزیده داشت در صورتی که در دوره‌های قبل گویا بنا بر این بود که برگزیده‌ای نداشته باشد، این سنت در این دوره شکسته شد و امید دارم در سال‌های بعد به همین شکل ادامه داشته باشد، چرا که به‌هرحال اثری در مقایسه با آثار دیگر شایسته برگزیده شدن هست.

سرویس ادبیات خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، سمیه خاتونی_ کاروان هفدهمین دوره از جایزه ادبی جلال هم به ایستگاه آخر رسید و مجید قیصری با رمان «سنگ اقبال» به عنوان برگزیده نهایی هفدهمین دوره جایزه ادبی جلال آل احمد شناخته شد. وی پیش از این شایسته تقدیر برای مجموعه داستان «نگهبان تاریکی» در هشتمین دوره جایزه ادبی جلال ال‌احمد بود. سنگ اقبال رمانی بر پایه ادبیات مردم روستاست که به ارتباط مشکلات و مصائب طبیعی در تنیدگی با باور و خرافه می‌پردازد. خبرنگار ایبنا در گفت‌وگو با مجید قیصری ضمن معرفی رمان، نظر این نویسنده را درباره جایزه ادبی جلال در طول دوره‌های برگزاری پرسید.

در ابتدا درباره موضوع رمان خود و از ساختار روایی اثر بگوئید؟

این رمان بر اساس یکی از باورها و افسانه‌های قدیمی به نام «سنگ بهره» نوشته شده و از زاویه‌ای دیگر به مواجهه مردمان یک سرزمین با خشکسالی پرداخته است و این بار این مردان سرزمین‌اند که باید در این مسیر دشوار و پرفرازونشیب مورد آزمایش قرار گرفته و محک بخورند. مردمانی که در رویارویی با قدرت بی‌امان طبیعت گاهی به ناچار دست به دامان جادو و خرافه و الهامات غیبی می‌شوند و قوانینی وضع می‌کنند که تبدیل به یوغی می‌شوند بر دوش انسان‌های دیگر، و موانعی می‌شوند بر پای کسانی که در اکثر مواقع، هیچ نقشی در تدوین و تصویب آن قوانین نداشتند. قربانی‌کردن جوانی دختران این سرزمین از جمله این باورها و قوانین است؛ بدعتی که بر اساس آن، دختران را به عقد آب یا قنات در می‌آورند تا از این طرق به بلایی که طبیعت بر سرشان آورده پایان دهند. به این ترتیب داستان سنگ اقبال با بحران آب آغاز می‌شود و در لایه‌های بعدی در خرافات و باورها تنیده می‌شود. و مخاطب می‌تواند لایه‌های دیگری چون اسطوره‌ها، اساطیر و افسانه‌ها را نیز از اثر خوانش کند.

چه دغدغه‌ای سبب شد تا شما این رمان را به رشته نگارش و تحریر دربیاورید؟

توجه به مسئله خشکسالی و اهمیت دادن به آب بوده است. بیشتر مناطق کشور ما دچار مشکل کم‌آبی هستند. این رمان به گذشته ما نیز نظر دارد و روستایی را نشان می‌دهد که مردمش وقتی با کم شدن نزولات آسمانی مواجه می‌شوند برای بقا به ابتکارهای زیاد و انواع جادوها متوسل می‌شوند. البته رویکرد کتاب تنها به مسئله آب خلاصه نشده بلکه موضوع اصلی مراسمی است که اهالی روستا برای برطرف کردن مشکل خود به کار می‌برند.

زمان و مکان روایت شما، گویای چه دوره و در چه جغرافیایی است؟

این داستان در ناکجاآباد روایت شده تا چندان تاریخ‌مند و جغرافیامند نباشد. مشکل آب همیشه در طول تاریخ مسئله ما بوده و دعای «خداوندا ما را از دشمن و دروغ و خشکسالی نجات بخش» نشان می‌دهد که ترس از خشکسالی در ناخودآگاه جمعی همه ما وجود دارد. می‌توانستم طبس، یزد، اصفهان یا هر شهر دیگری از منطقه کویر را به عنوان مکان رمان انتخاب کنم ولی استفاده از ناکجاآبادی به نام چاردیوار برای جدا شدن از یک جغرافیا یا تاریخ مشخص بوده است.

رویکرد جایزه جلال آل احمد در طول سال‌های برگزاری چگونه ارزیابی کرده اید؟

جلال، از معدود جشنواره‌هایی است که توانسته با پشت سرگذاشتن ۱۷ دوره برای خود سابقه‌ای کسب کند که همین قابل تقدیر است. در این جایزه چندین رمان و داستان کوتاه به عنوان اثر برگزیده و قابل تقدیر معرفی می‌شوند و همین می‌تواند سنگ محکی باشد برای ارزیابی ادبیات کشورمان و نیز راهگشا برای کسانی که قصد دارند سیر مطالعاتی داشته باشند و یا به رصد جامعه خود بر اساس ادبیات کشورمان بپردازند.

چه پیشنهادی برای بهتر برگزار شدن این رویداد دارید؟

بهتر است جایزه جلال هیئت علمی‌های ۴ ساله داشته باشد تا این هیئت بتواند با حفظ رابطه خود با دبیرخانه این جشنواره، کیفیت و کمیت آثار و جریان ادبی را در طول چند سال بررسی کنند. مشکل اصلی کتاب، تیراژ پایین آن است که ارتباطی به جایزه جلال ندارد، باید مشکلات اقتصادی مردم حل شود تا بتوانند محصولات فرهنگی چون کتاب و …تهیه کنند

زمانی که متوجه شدید برای دومین بار برگزیده جایزه ادبی جلال شده‌اید چه حسی داشتید؟

برگزیده شدن در جایزه برای من حس ارزشمندی داشت با اینکه قبلاً با اثر «نگهبان تاریکی» جایزه جلال بردم. اما اینکه احساس کردم که داوران زحمت می‌کشند، و آثار زیادی را مطالعه می‌کنند، تا اثر برگزیده را انتخاب کنند قابل ستایش است. همین که اثر در سطح جامعه دیده شود و جای خود را میان آثار حفظ کند، برای من باارزش و قابل تقدیر است.

نظرتان راجع به برگزاری مراسم اختتامیه نسبت به سالهای گذشته چه بود؟

چهار سال پیش هم شاهد برگزاری این رویداد بودم، امسال به نسبت سال‌های گذشته مراسم رسمی‌تر بود و حضور پررنگ رسانه‌ها؛ تلویزیون، دوربین‌های صدا و سیما و همچنین رسانه‌های دیگر چون، مطبوعات و رادیو و اهالی قلم حس می‌شد که به صورت وسیعی مراسم را پوشش می‌دادند. فرم اختتامیه نسبت به دوره‌های قبل حرفه‌ای‌تر بود، تنها بخشی که مربوط بود به تجلیل آقای گلعلی بابایی بود، زمان زیادی را به خود اختصاص داد. سخنرانی جناب وزیر، دکتر صالحی بسیار پر مغز و پر محتوا بود و نظر کارشناسانه درست و جامعی را نسبت به ادبیات ملی مطرح کردند. دیگر امتیاز این دوره این بود که بالاخره برگزیده داشت در صورتی که در دوره‌های قبل گویا بنا بر این بود که این رویداد برگزیده نداشته باشد و به‌هرحال این سنت در این دوره شکسته شد و امید دارم در سال‌های بعد هم به همین شکل ادامه داشته باشد، چرا که به‌هرحال اثری در مقایسه با آثار دیگر شایسته برگزیده شدن هست و تنها ای‌کاش فرصتی به اندازه یک دقیقه هم که شده به برگزیدگان می‌دادند تا آنها نیز دیدگاه خود را درباره نگارش اثر و یا هر حرفی که لازم بود شنیده و گفته شود، مطرح کنند. چرا که حیف است جمعی از این نویسندگان در حضور وزیر و مسئولان نشر کتاب یکجا جمع شوند و کلامی بین آنها رد و بدل نشود. و صدای نویسنده خاموش باشد و کاش حداقل یک فرصت یک دقیقه‌ای را به برگزیده‌ها برای صحبت می‌دادند.

مجید قیصری (زاده دی ماه ۱۳۴۵ در تهران) نویسنده معاصر ایرانی است. وی دانش‌آموخته رشته روانشناسی است. قیصری از سال ۱۳۷۲ داستان‌نویسی را آغاز کرده‌است. وی داور بخش داستان کوتاه و بلند بزرگسال یازدهمین جشنواره شعر و داستان جوان سوره، داور بخش داستان جشن‌واره «قند پارسی» و داور پنجمین دوره (۱۳۸۴) کتاب سال شهید حبیب غنی‌پور نیز بوده‌است. قیصری در دور سوم جایزه ادبی هفت اقلیم در سال ۱۳۹۲ در بخش رمان در کنار احمد آرام به داوری آثار راه یافته پرداخت.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین