سرویس هنر خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا): نشست اختصاصی اقتباس و راهکارها با حضور محمدرضا عرب فیلمساز و تهیهکننده سینمای ایران که از اعضای هیئت انتخاب و داوری بخش فیلم کوتاه چهلوسومین جشنواره فیلم فجر بودند در ایبنا برگزار شد.
آخرین ورکشاپی که محمدرضا عرب در دانشگاه خوارزمی برگزار کرده با موضوع اقتباس بوده است. او در مقدمه این نشست گفت: به نظر من اصلاً ما باید به مخاطبین در مورد اینکه تفاوت کتاب و تفاوت فیلمنامه در چه چیزی اتفاق میافتد توضیح بدهیم. اصلاً چرا اقتباس صورت میگیرد؟ اصلاً اقتباس یعنی چه؟
درادامه بخش اول گفتوگو با این داور را میخوانیم.
- اقتباس ادبی چیست؟ اقتباس یعنی چه؟
در ادبیات، کتابها اغلب بر مبنای مونولوگ درونی خواننده شکل میگیرند؛ یعنی شما هنگام مطالعه، با ذهن و تصورات خود جهان داستان را میسازید. اما وقتی پای سینما، تلویزیون یا فضای مجازی به میان میآید، هدف جذب میلیونها مخاطب است. اینجاست که اقتباس اهمیت پیدا میکند؛ چرا که روایت داستانی برای یک اثر سینمایی یا نمایشی با رویکرد ادبی آن تفاوت دارد. قرار است از یک داستان محتوایی تولید شود که بتواند بینندگان را پای پرده سینما، صفحه تلویزیون یا فضای مجازی نگه دارد. این امر باعث میشود که داستان اقتباسی با کتابی که ما در کتابخانه یا خانه میخوانیم، تفاوت داشته باشد. اینجاست که اهمیت اقتباس، مخاطب اقتباس و تفاوت آن با مخاطب کتاب مشخص میشود.
تا زمانی که به این موضوع نپردازیم، دانستن اینکه در سینمای قبل از انقلاب چند فیلم اقتباسی ساخته شده، یا در سینمای پس از انقلاب چه تعداد اقتباس انجام شده، یا اینکه چند اقتباس جهانی داریم، فایدهای ندارد. اصلاً چرا نمیدانیم که چند نسخه از *بر باد رفته* ساخته شده است؟ چه کسی باید این اطلاعات را جمعآوری کند و به نسلهای جدید یا مخاطبان سینما ارائه دهد؟ یا مثلاً فیلم مورد علاقه من که کارگردانش چند هفته پیش درگذشت، اقتباسی است از رمان *پرواز بر فراز آشیانه فاخته* که در ایران به دلیل تغییر نام فیلمها متناسب با ذائقه مخاطب، با عنوان *دیوانه از قفس پرید* شناخته میشود و جک نیکلسون در آن نقشآفرینی کرده است. اگر بررسی کنیم که این رمان در آمریکا، اروپا، آسیا و سایر قارهها چقدر مخاطب داشته و فیلمی که از روی آن ساخته شده تا چه اندازه موفق بوده است، به نقطه اتصال میان ادبیات و سینما پی خواهیم برد. حالا من به عنوان فیلمساز و شما به عنوان کارشناس یا علاقهمند به ادبیات، چرا نباید این ارتباط را جدیتر بگیریم؟
- روند اقتباس ادبی چگونه است؟
هر چیزی فرایند مشخصی دارد. حالا به عنوان فیلمساز توضیح میدهم که روند اقتباس چگونه پیش میرود. وقتی میخواهید از یک کتاب اقتباس کنید، آیا باید سراغ نویسنده بروید یا ناشر؟ بسیاری نمیدانند که یک کتاب علاوه بر ارزش ادبی، دارای حقوق مادی و معنوی نیز هست.
به تفاوت نوع مخاطب در ادبیات و سینما تا حدی پرداختیم، اما در مورد حقوق اقتباس نیز باید گفت که این موضوع پیچیدگیهای زیادی دارد. تا زمانی که از مفاد قرارداد میان نویسنده و ناشر مطلع نباشید، نمیدانید که باید برای خرید حق اقتباس سراغ کدامیک بروید. مشخص نیست که نویسنده هنگام عقد قرارداد با ناشر، حقوق اقتباس اثر خود را واگذار کرده یا خیر.
وقتی از اقتباس صحبت میکنیم، منظور خرید حقوق اقتباس یک اثر نمایشی است. ممکن است از یک کتاب، فیلم، سریال یا حتی انیمیشن ساخته شود. بنابراین، ابتدا باید توافق میان نویسنده و ناشر را بررسی کنید و سپس برای خرید حقوق اقتباس اقدام نمایید. در برخی موارد، نویسنده حق اقتباس فیلم سینمایی را به فردی، حق اقتباس سریال را به فردی دیگر و حق ساخت انیمیشن را به شخص ثالثی واگذار میکند. این مسئله ممکن است برای اقتباسگر مشکلاتی ایجاد کند.
برای مثال، تاکنون چند «الیور توییست» ساخته شده؟ یا داستان «اسکروچ» چندین بار اقتباس شده است؟ اینها نمونههایی از اقتباسهای متعدد هستند. آثار چارلز دیکنز، «بینوایان» و دیگر نوشتههای ویکتور هوگو نیز بارها اقتباس شدهاند.
- مشکلات خرید حق اقتباس چیست؟
یکی از چالشهای مهم اقتباس، مسائل حقوقی آن است. بسیاری از مشکلات ناشی از ناآگاهی از حقوق فیلمنامه و اقتباس است. اگر در این زمینه اطلاعات کافی داشته باشیم، بسیاری از مشکلات برطرف میشوند. به طور کلی، دو نوع فیلمنامه داریم: فیلمنامه اقتباسی و فیلمنامهای که بر اساس قصهای مستقل نوشته میشود. برای مثال، ممکن است یک قصه پنج صفحهای را از یک نویسنده بخریم و از روی آن فیلمنامهای بنویسیم. میزان وفاداری به شخصیتها و داستان در اختیار فیلمنامهنویس است. فیلم *دکتر ژیواگو* دقیقاً مطابق رمان آن ساخته نشده، اما همچنان اقتباسی موفق محسوب میشود.
بسیاری از شخصیتهای ادبی ممکن است در سینما کارکرد دراماتیک نداشته باشند. در سینمای ایران و شرق، معمولاً فیلمها ۹۰ دقیقهای هستند و در سینمای آمریکا و غرب، زمان ۱۲۰ دقیقهای رایج است. در سریالها نیز زمان محدود است و تعداد فصلها و قسمتها را نمیتوان بینهایت افزایش داد. بنابراین، نخستین مسئله در اقتباس، کسب اجازه قانونی است. پیش از آن نیز باید شناخت دقیقی از مخاطب داشت.
تکرار میکنم که باید مشخص شود اجازه اقتباس را از نویسنده بگیریم یا ناشر. پس از واگذاری حق اقتباس، نویسنده یا ناشر نمیتوانند آن را به فرد دیگری نیز بفروشند. این کار از نظر اخلاقی و حرفهای نادرست است. من اگر بدانم که یکی از همکارانم حق اقتباس کتابی را خریده است، به آن موضوع ورود نمیکنم. در اینجا نمیخواهم از اصطلاحات فقهی استفاده کنم، اما باید بپذیریم که انسانها نسبت به یکدیگر حقوقی دارند و رعایت این حقوق، ابتداییترین اصل در جوامع انسانی است. فرقی نمیکند که این حقوق مادی باشند یا معنوی.
اگر در تیتراژ فیلم بنویسم: *اقتباسی آزاد از فلان کتاب نوشته خانم محمدی*، این نشاندهنده رعایت حقوق معنوی نویسنده است. همچنین، حقوق مادی نیز باید طبق قرارداد خریداری شود. احترام به این اصول، باعث رشد اقتباسهای حرفهای و تعامل بهتر میان ادبیات و سینما خواهد شد.
نظر شما