دوشنبه ۴ فروردین ۱۴۰۴ - ۱۰:۳۰
نوشتن به مثابه مبارزه است/ هوش مصنوعی نوک کوه یخ

خوزستان- نویسنده خوزستانی که مقام اول جشنواره مجازی حکیم ابوالقاسم فردوسی در بخش متون مکتوب را کسب کرده، معتقد است: نویسنده باید روزآمد باشد و کلمه به کلمه مهارتش را در نوشتن ارتقاء دهد و این نوشتن به مثابه مبارزه جدی و سخت است.

سرویس استان‌های خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) – فریبا حیدرپور: از سال ۱۳۷۵ با گروه تئاتر مُنگشت به سرپرستی و کارگردانی محمدرضا صفاران در باغملک کار بازیگری را آغاز کرد و به مرور از سال ۱۳۸۳ نوشتن برایش جدی و دغدغه اصلی او شد. به موازات، داستان، نمایشنامه و فیلمنامه نوشت.

مجتبی مقدم متولد سال ۱۳۶۵ در شهرستانِ باغملکِ استان خوزستان است. وی ماحصل سال‌ها فعالیت در این عرصه را چاپ دو رمان با عناوین «مرد کارون» و «آرش: در سایه، پنهان از تابش آفتاب» می‌داند.

مقدم همچنین سه مجموعه داستان «خرس در آغوش درخت»، «این داستان حسابی شما را می‌خنداند»، «جن خورده» و گردآوری ادبی با عنوان‌های «گِلاک» و «کاشفان اتفاق» را در پرونده کاری خود دارد و در زمینه نمایشنامه دو اثر با نام‌های «تبر» و «خاکستری» را نوشته است.

اثر جدید این نویسنده خوزستانی مجموعه داستان «جن خورده» است که امسال توسط نشر «تا» منتشر شده و این مجموعه داستان به مرحله نهایی چهارمین جایزه ادبی واژه راه یافته که برگزیدگان آن در بهار ۱۴۰۴ مشخص می شوند. مقدم در جشنواره جشنواره مجازی حکیم ابوالقاسم فردوسی مقام اول مشترک این بخش را کسب کرده است. به همین بهانه گفت‌وگوی ایبنا با او را بخوانید.

با توجه به اینکه در شهرستان‌های کوچک موانع و مشکلات بیشتر است، در مسیر نوشتن با چه مشکلاتی روبه‌رو شدید؟

موانع نوشتن مثل هر آفرینش هنری ادبی هم درونی و هم بیرونی‌ست. سبک زندگی اغلب کسانی که کار هنری و ادبی می‌کنند در مقابله، مخالفت و حتی دشمنی با زیست هنری او است. اگر موانع درونی چون تنبلی، غرور، ناامیدی، توهم هنرمند شدن، دلبسته موفق شدن و درجا زدن و مواردی دیگر را چون سایه‌ای خطرناک همیشه همراه نویسنده بدانیم؛ موانع بیرونی از جمله نداشتن جایگاه اجتماعی، مصائب اقتصادی، خطرات سیاسی، مافیای سیستم نشر، انزوای اجتماعی و… است که یک نویسنده به ناچار و ناگزیر باید با آنها دست و پنجه نرم کند. برخی این موانع درونی و بیرونی را، نویسنده ساکن در شهرهای کوچک‌تر بیشتر و مهیب‌تر لمس می‌کند و نویسنده ناگزیر به مبارزه با این موانع و خودش است.

در مورد اثر جدیدتان «جن خورده» که به مرحله نهایی چهارمین جایزه ادبی واژه راه یافته، توضیح دهید؟

این مجموعه حاوی ۱۲ داستان کوتاه است که اکثر آن‌ها در جشنواره‌های داستانی چند سال اخیر از جمله جایزه‌های ادبی «حیرت»، «زاینده رود»، «جمال زاده»، «مازندران»، و… برگزیده و یا به مراحل نهایی رسیده است. در این داستان‌ها، درهم‌آمیزیِ مرز واقعیت و خیال، موقعیت‌های غریب و شخصیت‌های روان گسیخته در بحران را در کنار حضور و تأثیر اساطیر، افسانه‌ها و قصه‌های بومی را، در بستر امروزی می‌توانیم ببینیم. در این مجموعه کوشیده‌ام علاوه بر نوشتن فضاها و راوی‌های متفاوت، با تکیه بر پشتوانه تاریخ ادبی‌مان، با روایت‌های داستانیِ هر داستان، بازیگوشی‌هایی را تجربه کنم.

با توجه به اینکه در جشنواره مجازی حکیم ابوالقاسم فردوسی در بخش متون مکتوب (داستان کوتاه) با اثر «بازگشت اهریمن» مقام اول را کسب کردید، به نظر شما بازآفرینی متون کهن و معرفی آن به نسل کودک و نوجوان، تا چه اندازه می‌تواند تاثیرگذار باشد؟

هر اثر ادبی با غنای بالا ناچار است با آثار معاصر و به ویژه متون کهن‌تر از خود گفت‌وگو داشته باشد. داستان برآیندی از تعامل با ادبیات پیشین در جهان به‌ویژه ادبیات سرزمین خودش است. به سخن دیگر اثر تازه بر دوش آثار پیشین خود می‌ایستد. این مهم در لایه‌های زیرین اثر خواسته و ناخواسته رخ می‌دهد. بازآفرینی آگاهانه، ارجاع و اقتباس به شکل‌های مختلف آن از این متون کهن همچون شاهنامه که می‌تواند مخاطب بزرگسال و به ویژه کودک و نوجوان را با این آثار سترگ آشنا کند. اگر این اتفاق به شکل مطلوب و درست نیفتد، مخاطب کودک و نوجوان و بزرگسال کمتر آشنا و آگاه متوجه ارتباط این متون کهن با زندگی کنونی خودش می‌شود. نقش‌آفرینی اسطوره‌ها، کهن الگوها، قصه‌ها و متل‌های کُهن در زندگی امروزی برای او مرئی و آشکار می‌شود و رد آن‌ها را می‌تواند به‌وضوح ببیند که خان‌های رستم در زندگی شخصی و جمعی ما بازتولید می‌شوند و اهریمن از بین نرفته است و ناگزیر چون سیاوش باید از دل آتش بگذرد تا پاکی‌اش مشهود شده و پاک بماند و…

قبول دارید در ادبیات ایران اسطوره‌ها مغفول مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. برگزاری چنین جشنواره‌هایی چگونه می‌تواند در شناسایی اسطوره‌ها و ادبیات کهن مغفول مانده به شیوه جذاب برای مخاطب نقش‌آفرینی کند؟

اگر جشنواره‌ها به جریان مستمر و پویا تبدیل شوند و در اصول، اهداف، سیاست‌ها، کمیت و کیفیت اجرایی استاندارد و سالم باشند و در طی سال با دبیرخانه فعالی که بتواند کارگاه‌های آموزشی برگزار و عرصه را برای فعالیت گروه‌های پژوهشی ایجاد کند، قطعاً مؤثر است. یک جشنواره با هدف شناساندن هر چه بیشتر ادبیات کهن و در نگاه کلان‌تر فرهنگ گذشته، می‌تواند ویترینی برای تلاش نویسنده‌ها و هنرمندان در یک زمان و مکان در معرض آشنایی، تماشا، خواندن و قضاوت مخاطبان قرار دهد و در این صورت است که ادبیات کهن پیش چشم مخاطب احضار می‌شود.

با توجه به رشد کمی چاپ آثار ادبی در چند سال اخیر، آثاری که شاخص بوده و موجب رشد ادبیات ایران شود، کمتر دیده و پرداخته شده است. از سوی دیگر شرایط جامعه، پراکندگی، کمبود همدلی و همکاری بین نویسندگان بر ضعف قلم آنها افزوده است. تا چه اندازه با این موضوع موافق هستید؟

به نظر من طی چند سال اخیر آثار شاخص و با کیفیت بالایی به چاپ رسیده اما چرا این آثار دیده و جریان‌ساز نمی‌شوند، مسئلۀ دیگر است. به نظر می‌رسد شرایط ویژه اجتماعی، اقتصادی، سیاسی طی این چند سال بی‌تأثیر نبوده و از سوی دیگر فضای ناسالم بین مثلث مؤلفان، ناشران و مطبوعات مزید بر علت بوده است. غبارآلودگی و گل‌آلود شدن فضای ادبیات، با میدان دادن به ادبیات دروغین، جعلی و هدایت کردن ادبیات بی‌مسئله و خنثی به روی صحنه و به حاشیه راندن و ایزوله کردن ادبیات راستین به پشت صحنه با روش‌ها و توجیهات مختلف نیز از جمله دلایل مهم در این زمینه است.

در متون نمایشی که تخصص شما است نیز، این گسستگی و نبود ساختار مناسب به چشم می خورد. نویسندگان در پردازش موضوع متناسب با شرایط جامعه امروزی دچار دوگانگی هستند. چه موانعی موجب این گسست‌ها شده است؟

در مرحله اول باید حساب نمایشنامه‌های نوشته شده توسط کارگردان‌ها و سایر عوامل را با نمایشنامه‌های نوشته شده توسط نمایشنامه نویس‌ها جدا کرد. هر چند این امری مرسوم است اما بسیاری از نمایشنامه‌های تولید شده صرفاً توسط نمایشنامه نویس به معنای خاص و حرفه‌ای تولید نمی‌شود. هر چند باید پذیرفت که ضعف‌هایی در این خصوص وجود دارد که حتماً شرایط جامعه در آن بی‌تأثیر نیست. علاوه بر آن نبود آموزش مناسب، نداشتن تعامل و ارتباط پویا با تئاتر جهان و با گذشته ادبی کشورمان، آگاه نبودن نمایشنامه‌نویس از تاریخ، فرهنگ و جغرافیای زیسته‌اش، متون خلق شده را دچار لکنت و نقص‌های ساختاری و محتوایی می‌کند.

- در حال حاضر هوش مصنوعی باعث شده که شاهد چاپ آثاری با استفاده از این ابزار باشیم. استفاده از این ظرفیت چه آسیبی به فرایند نوشتن وارد می‌کند؟

هنوز زود است که در مورد وجوه مختلف این پدیده اظهارنظر کنیم. اما اگر مطالبی که در خصوص توانایی‌های هوش مصنوعی گفته شده عین واقعیت باشد، پس تازه نوکِ کوه یخ است و در ادامه سرعت روافزونی می‌گیرد که نتیجه فرآیند آسیب زدن به همه هنرها (ادبیات، سینما، نقاشی، موسیقی و…) علوم و به‌ویژه مشاغل خواهد بود. نوشتن داستان، نمایش و شعر با این ابزار اگر جنبه پژوهشی و دستیاری داشته باشد، ممکن است مثبت باشد، در غیر این صورت تقلب زشت و مبتذلی است که حتماً لو خواهد رفت و مخاطب و منتقد، بی «آن» و بی «جان» بودن آن را خواهد فهمید. مگر اینکه روزی این هوش بتواند «آن» و «جان» را هم تولید کند که دیگر هیچ! با وجود این، کسانی که عطش عنوان نویسنده را دارند و یا نویسندگانی که کم ذوق هستند با بهره‌گیری از این ظرفیت در چاپ کتاب بر آشفته شدن فضا، انتشار و عرضه کتاب‌های کُپی شده و سردرگمی مخاطب، خواهند افزود.

در این شرایط، مخاطبان در انتخاب کتاب‌های با کیفیت خوب، دچار چالش شده‌اند، برای خروج از سردرگمی مخاطبان، نویسندگان باید از چه استراتژی برای تولید آثار بهره ببرند؟

به باور من در طی این چند سال رمان، مجموعه داستان و نمایشنامه‌های خوبی نوشته شده کما اینکه از سال‌های قبل نیز، آثار بسیار خوبی وجود دارد که خوب خوانده نشده و در نتیجه دیده نشده است. مخاطب جدی و حرفه‌ای که به هوش، وقت و پول خود احترام می‌گذارد، قطعاً این کتاب‌ها را می‌یابد. اما در این زمینه نقش متنقدان و اهالی مطبوعات در معرفی آثار پر رنگ‌تر است. در این مسیر نیز کار نویسنده فقط نوشتن یک اثر خوب و متأسفانه پایان کار او نیست بلکه باید تلاش کند تا اثرش به‌دست مخاطب برسد. در کنار همه این عوامل، نویسنده ملزم است روزآمد باشد و کلمه به کلمه مهارتش را در نوشتن تقویت و ارتقاء دهد و این مستلزم نوشتن به مثابه مبارزه. همین قدر جدی و سخت است. در غیر این‌صورت باید در صف کسانی قرار بگیرد که فقط عنوان نویسنده را یدک می‌کشند.

از آثار جدیدتان چه خبر؟

همزمان در چند پروژه کار می‌کنم. چند رمان ناتمام و در حال بازنویسی، چند ایده داستان کوتاه، تعدادی نمایشنامه و جُستار دارم که با آن‌ها کلنجار می‌روم تا کی نقطه پایان‌شان گذاشته شود.

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.

برگزیده

تازه‌ها

پربازدیدترین