به گزارش خبرگزاري كتاب ايران(ايبنا)، پژوهش حاضر رابطه بين دو مقوله صنعت و فرهنگ را در چارچوب فرهنگي عمومي با هدف ايجاد زمينه‌هاي لازم براي ايجاد يك همگرايي خلاق براي رفع نيازهاي صنعتي و فرهنگي كشور به صورت توامان بررسي كرده است.
به عقيده نويسنده، مقوله توسعه به ويژه توسعه صنعتي از جمله اساسي‌ترين مباحثي است كه از ديرباز در جامعه ايراني، ذهن و انديشه عمده صاحب‌نظران را به خود مشغول كرده است. طرح‌ها و برنامه‌هاي بسياري در سده معاصر براي صنعتي شدن در دستور كار قرار گرفته و هزينه‌هاي مادي و معنوي بسياري براي تحقق آنها صرف شده، اما نتيجه درخور به دست نيامده و پروژه صنعتي كردن كشور با وجود تمامي تلاش‌ها به شكست انجاميده است. متعاقب شكست پروژه مذكور، پژوهش‌ها و تحليل‌هاي فراواني درباره علل اين ناكامي اجرا و نگاشته شده و هر يك از آنها علت ناكامي را در موضوعي خاص جست‌وجو كرده‌اند.
بسياري از پژوهش‌هاي ناظر به موضوع ناكامي ايران در پيشبرد پروژه صنعتي كردن كشور كه از انديشه‌هاي اقتصادگرايانه ماركسيستي و غير ماركسيستي به مثابه چارچوب نظري بهره برده‌اند، از فهم تحولات صنعتي و پديده‌هاي مرتبط با آن ناتوان بوده و در بسياري موارد امكان موفقيت طرح‌ها و برنامه‌هاي صنعتي را نيز كاهش داده‌اند، تجربه تاريخي اين كشور شواهد بسياري بر اين مدعا دارد.
در پژوهش حاضر، سعي بر آن است كه زمينه براي تحليل فرهنگي صنعت فراهم شود و در كنار چارچوب‌ها و تحليل‌هاي اقتصادي، راهي ديگر نيز براي درك و حل موثرتر مشكلات صنعتي شدن كشور كه تاكنون عمدتا مغفول مانده است، گشوده شود. بر اين اساس، بر مفهوم وسيع‌تري از سياست فرهنگي تاكيد شده است، سياستي كه براي ارائه پاسخي فرهنگي به مشكل توسعه صنعتي در كشور، مفهوم وسيع و انسان‌شناسانه‌اي از فرهنگ مبتني بر شيوه‌هاي زندگي، سبك‌هاي توليد، توزيع و مصرف در حوزه‌هاي آموزش، ارتباطات، صنعت و فناوري‌ها را مدنظر قرار دهد. در اين سياست فرهنگي، تعارضي بين صنعت و فرهنگ وجود ندارد و به تعبير برخي صاحب‌نظران، توسعه در قرن بيست و يكم؛ يا فرهنگي است يا اصلا وجود نخواهد داشت، اما از آنجا كه رويكرد رايج در جامعه ما معتقد به ناهمگرايي و تعارض بين صنعت و فرهنگ است و فرآيندهاي توليد و مصرف صنعتي را به مثابه تهديدي براي انسجام و هويت فرهنگي مي‌داند، طبيعتا توسعه صنعتي زمينه تحقق نخواهد داشت و تغيير رويكرد فوق براي برون رفت از وضع موجود ضروري و اجتناب‌ناپذير است.
براساس مطالب كتاب، مجموعه حاضر، حاصل تاملات و تتبعات نگارنده براي فراهم كردن مقدمات مفهومي و نظري براي تحليل فرهنگي صنعت است كه گزارش آن در 10 فصل بيان مي‌شود و البته با توجه به علايق نگارنده به رويكرد تاريخي، بنا به تناسب و در بسياري از موارد اين تاملات مفهومي و نظري در پيوند با شرايط ايران و تحليل مسائل و پديده‌هاي موجود صورت مي‌گيرد و بنابراين در عين حال داراي جنبه‌هاي نظري، تحليلي و تجربي است.
نگارنده اين اثر اميدوار است كه شيوه طرح مساله و رويكرد خاص فرهنگي ارائه شده در اين نوشتار بتواند چشم‌اندازهاي جديدي را براي شناخت وضعيت صنعتي كشور و نيز تجزيه و تحليل چالش‌هاي فرهنگي موجود در اين حوزه فراهم سازد و به مثابه درآمدي بر مطالعات گسترده‌تر مورد توجه استادان و پژوهشگران قرار گيرد.
چاپ نخست كتاب «تحليل فرهنگي صنعت» در شمارگان 1000 نسخه، 226 صفحه و بهاي 30000 ريال راهي بازار نشر شد.
چهارشنبه ۲۵ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۶:۵۰
نظر شما