ژان پل سارتر و ژان رنه، بوکفسکی را بزرگترین شاعر آمریکای دانستهاند، این درحالی است که او خود را شاعر نمیدانست و با کنایه از کسانی که خود را شاعر یا نویسنده مینامند، یاد میکرد.
«موسیقی آب گرم» یکی از سه کتاب این نویسنده است که به فارسی ترجمه شده است. بهمن کیارستمی، مترجم این کتاب در مقدمه آن بوکفسکی را اینگونه معرفی میکند : "بوکفسکی در 16 آگوست 1920، در شهر آندرناخ آلمان به دنیا آمد و وقتی سه ساله بود به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کرد. او اولین قصهاش را در سال 1944 منتشر کرد. بعد تقریبا بیست سال هیچ چیز ننوشت. تنها، کار یدی کرد و در اتاقهای کوچک اجارهای زندگی کرد. او سالها به عنوان نامه رسان در اداره پست لس آنجلس کار کرد و به روایت خودش روزی که دوباره نوشتن را آغاز کرد از اداره پست اخراج شد."
با اینکه بوکفسکی سرودن شعر و نویسندگی را به طور جدی از 40 سالگی پیگیری کرد، اما در عمر 73 ساله خود، بیش از هزار قطعه شعر، بیش از 100 داستان کوتاه و شش رمان خلق کرد که آنها در 50 جلد کتاب منتشر شدهاند.
بوکفسکی در جایی گفته است: روزی کسی از من پرسید: چطور می نویسی؟ چطور خلق می کنی؟ گفتم: من خلق نمی کنم. من حتی سعی هم نمی کنم و مهم این است که سعی نکنید، چه برای خلق کردن، چه برای جاودانه شدن. شما انتظار میکشید و اگر اتفاقی نیفتد، باز هم انتظار می کشید. مثل سوسکی که کسی او را از بالای دیوار تماشا می کند. وقتی سوسک به اندازه کافی به شما نزدیک شد، دست تان را دراز می کنید و له اش می کنید و یا اگر از آن خوش تان آمد، نگهاش می دارید.
بوکفسکی در سال 73 سالگی در شهر سن پدرو اندکی پس از انتشار آخرین رمانش دیده از جهان فروبست. بر روی سنگ قبر این شاعر تنها یک جمله نقش بسته است: تلاش نکن! (Don’t try)
از این نویسنده سه عنوان کتاب با نامهای «موسیقی آب گرم» (مجموعه داستان)، «عشق سگی جهنمی» (مجموعه شعر) و «برگزیدهای از اشعار بوکفسکی» در ایران منتشر شده است.
نظر شما