سيداكبر ميرجعفري يكي از منتقدان ادبي در مراسم بررسي" ترنم داوودي سكوت" مجموعه سروده قربان وليئي" با بيان اين كه شاخصترين نكته در شعر وليئي، "اتفاق" و "واقعه" است، افزود: شاخصترين شعرهاي او از يك واقعه سخن ميگويند و مخاطبان را نيز به شريك شدن در اين واقعه و ديدن آن دعوت ميكنند.
پس از قرائت چند شعر توسط قربان وليئي كه مورد توجه بسيار حاضرين قرار گرفت، سيداكبر ميرجعفري منتقد با اشاره به اين كه وليئي خوشبختانه از جريانهاي شعر دهه 70 متاثر نيست، يادآور شد: غزل او ارتباطي با غزلي كه با عنوان "غزل تكنيك" در سالهاي اخير عرضه ميشود، ندارد. بلكه غزلش، ادامه منطقي شعرهاي آغازين او و نيز ادامه منطقي غزل كهن فارسي است.
وي در ادامه با ذكر اهميت "الهام" در شعر، به يادآوري قطعاتي از «مرصاد العباد» پرداخت و گفت: در اين سالها غزل راههاي متفاوتي پيش رو داشته است، ولي غزلي ماندگار شد كه نسبتي با غزل سنتي فارسي برقرار ميكرده است. بيشتر شاعران از ياد ميبرند كه غزل، "شعر خلوت" است.
در بخش ديگري از اين نشست، سيداحمد نادمي، ديگر نمونه موفق گرايش وليئي در سرايش غزل را، آثار سينا سنجري خواند و خاطرنشان كرد: ممكن است برخي مخاطبان ايرادي را كه به شعر سهراب گرفته ميشد، در ارتباط با عدم بازتاب واقعيت شلوغ و جهان آلوده بيروني در شعر، به غزل وليئي نيز وارد بدانند.
اين منتقد ادبي با تاكيد اين كه واقعيت و حقيقت، تعاريف متفاوتي دارند، خاطرنشان كرد: واقعت آن چيزي است كه هست و بنابراين با توجه به سير شرايط روي يك سوژه خاص، شكلهاي متفاوت ميگيرد. براي مثال از يك متن، به نتايج متناقض ميرسيم و اين بدين معناست كه واقعيتآسيبپذير است.
وي با بيان اين كه برخلاف واقعيت، حقيقت قابل تغيير شكل و دگرگوني نيست، اضافه كرد: يكي از مهمترين وظايفي كه شاعران كهن ما برعهده خود ميدانستند، سخنگويي از جانب انسانيت بود.
نادمي در ادامه با اشاره به اين كه وليئي در غزل خود از اتفاقهايي سخن ميگويد كه مشابه بيروني ندارند، تاكيد كرد: همان قدر كه جامعه به سخن گفتن و شنيدن از شرايط پيرامونياش محتاج است، نيازمند گفتن و شنيدن از اتفاقاتي كه در پيرامونش رخ نميدهند نيز، هست.
وي تصريح كرد: دليل ستايش من از غزل وليئي، نقش ارجاع دهندگي غزل او به انديشه و ميراث كهن ادبيات فارسي است. اين غزل تلاش ميكند قابليتها و ظرفيتهاي ميراث كهن ادب فارسي را دوباره به رخ بكشد.
وي با بيان اين كه نوع استفاده وليئي از قافيه، استفادهاي خلاق است، افزود: قافيههاي او خود را اثبات ميكنند، خصوصيتي كه در بيشتر آثار كلاسيك سروده شده در سالهاي اخير، ديده نميشود.
نادمي در بخش ديگري از سخنانش با اشاره به فضاي شعري وليئي، تاكيد كرد: در هر غزل اين مجموعه، به فضايي پرتاب ميشويد كه شاعر در آن فضا، لحظهاي را تبديل به شعر كرده، يعني در هر غزل از زاويه خاص به آن فضا نگريسته كه در غزل بعد، اين زاويه مكرر نميشود. از اين نظر غزل وليئي مشابه آثار احمدرضا احمدي است.
وي در پايان به نقش پررنگ "جغرافياي سكوت" و "جغرافياي طبيعت" در مجموعه غزل «ترنم داوودي سكوت» پرداخت و گفت: جغرافياي سكوت در اين كتاب حضوري مدام دارد. شاعر معتقد است كه چنانچه اين سكوت اتفاق بيفتد، آن كسي كه بايد، سخن خواهد گفت. او از اين سكوت، از سويي به حيرت ميرسد و از سوي ديگر به شادي و ابتهاج.
در بخش پاياني اين نشست نيز سينا سنجري خود را خويشاوند فكري قربان وليئي در نوع نگاه به غزل معاصر خواند و افزود: اميدوارم شعر قربان وليئي، به قول خودش "در عروق هوا منتشر شود" و دريچهاي باشد براي ديدن ناديدنيهاي اين روزگار.
وي اضافه كرد: بايد تاسف خورد به حال اين روزگار كه بسياري از ديدنيها ديده نميشوند و بسياري از شنيدنيها، شنيده نميشوند. در اين انبوه صداهاي شعر امروز، شعر وليئي اگرچه در حاشيه است و شايد در حاشيه نيز بماند، ولي ميتواند شعري باشد كه گاه، ما را از واقعيت در شتناك امروزيمان جدا كند.
وي تصريح كرد: شعر وليئي، ادامه حقيقي شعر كهن فارسي است، نه ادامه منطقي آن.
نظر شما