كتاب «تجربههاي عرفاني در اديان» اثر حميدرضا مظاهري سيف از سوي موسسه بوستان كتاب تجديد چاپ شد. در اين تحقيق، شاخصهاي مشترك و معيارهاي تمايز و ارزيابي مكاتب مختلف عرفاني، طي چند مقاله مورد بررسي قرار گرفته و ارائه شده است.
از اديان ابتدايي كه با عنوان كلي شامانيسم شناخته ميشوند تا اديان ابراهيمي؛ از اديان خاور دور، همانند بوديسم و تائوئيسم، تا اديان باختر كه در ميان بوميان رنگين پوست قاره آمريكا رواج دارد، همگي مجالي براي خودنمايي و ابراز وجود يافتهاند و جاي اين پرسش باقي است كه به راستي انسان معاصر را چه ميشود كه با اين همه پيشرفت علمي و تكنولوژيكي بعد از انكار خدا و عالم غيب و رويگرداني از اديان و معنويات، اينگونه سبكسر و شيدا به سوي اديان تحريف شده و خرافات پوسيده و صد البته به ندرت دين راستين، روي آورده است؟ و چگونه است كه تمام اين اديان و جريانهاي معنويتگرا را همانند ميانگارد و گويا هيچ تمايزي ميان آنها نديده و قدرت سنجش و ارزيابي آنها را ندارد؟
پاسخ اين است كه انسان فطرتي الهي دارد و هرچه بكوشد تا نداي خداوند را در درون خود خاموش سازد موفق نخواهد شد. فطرت، او را به خداوند يكتا ميخواند و او تشنه تجربه يگانگي و وابستگي و تعلق به اصل هستي خويش است؛ پديد آورندهاي كه هويت حقيقي و اصل وجود انسان از او و در حركت به سوي اوست؛ (يا ايهاالانسان انك كادح الي ربك كدحا فملاقيه). انسان مدرن با اين كه به پندار خود به بلوغ رسيده بود و ديگر نيازي به توجيحات ماوراي طبيعي عالم نداشت و با خرد و دانش خود ميتوانست همه مسائل را حل كند، در نيمه دوم قرن بيستم در همه ادعاهاي عصر روشنگري شك كرد، و با تمام وجود، در زندگي مدرن خويش احساس خلا كرد و به دين و معنويت بازگشت.
همين عنصر فطري در تمام اديان باعث شد انسان معاصر گمان كند كه هر دين و آيين معنوي ميتواند نياز او را برآورد و از اين جهت براي او سنتهاي سرخپوستي با آيينهاي ابراهيمي تفاوتي ندارند. عناصر مشتركي در پيوند با نياز فطري بشر در همه اين سنتها و آيينهاي ديني و معنوي وجود دارد، اين پندار باطل را پديد آورد كه اين همه، ميتوانند التيامبخش زخمهاي روحاني بشر مدرن باشند و هركس به ذوق و سليقه خود ميتواند مرامي را بپسندد و دنبال كند، در حالي كه ميان آنها تفاوتهاي بسياري هست و به اندازه سراب تا چشمه سار زلال يا دوري حقيقت از وهم ميان برخي از اين مكاتب معنوي فاصله وجود دارد. اگر نتيجه دنبال كردن بعضي از اين مكتبها تعالي معنوي و كاميابي روحاني است، گروهي ديگر پيآمدي جز انحطاط معنوي و ناكامي روحاني نخواهند داشت و صد البته آنها كه نتايج مطلوبي دارند، همه در يك سطح قرار نميگيرند. پس ميتوان از درستي و نادرستي، خوبي و بدي و حتي از بهتر و بدتر بودن مكاتب عرفاني سخن گفت.
در اين تحقيق شاخصهاي مشترك و معيارهاي تمايز و ارزيابي مكاتب مختلف عرفاني، طي چند مقاله بررسي ميشود. در مقاله نخست نشان داده ميشود كه تمام مكاتب عرفاني، تجربه مشتركي از وحدت غايي دارند كه تجربهگر يا سالك و يا عارف شهود ميكند و نيز در اين تجربه، خود را فاني و محو در آن حقيقت يگانه مييابد. بنابر اين، سه مقوله تجربه وحدت، شهودي بودن و احساس يا ادراك فنا، شاخصهاي مشترك تجارب عرفانياند و بدون اين شخاصها هيچ تجربه باطني و معنوي به حريم عرفان وارد نميشود، اگرچه بتوان آنها را تجارب اخلاقي يا انواع ديگري از تجربه ديني ناميد.
در مقالههاي بعدي، اين تجربه عرفاني در اديان و سنتهاي معنوي كهن بررسي ميشود. در اين بررسيها سنتهاي معنوي بوميان قاره آمريكا، تائوئيسم، بوديسم و هندوئيسم به ترتيب در چهار مقاله پژوهش ميشود و در سه مقاله ديگر به مطالعه انتقادي عرفان يهودي، مسيحي و اسلامي ميپردازد. در نهايت به طبقهبندي تجربه عرفاني در اين مكاتب پرداخته و توازي هرمنوتيكي آنها اثبات ميشوند، كه تز اصلي اين تحقيق است و نشان ميدهد كه ميتوان از مقايسه و درجهگذاري برتري و خلوص تجربه عرفاني در مكاتب گوناگون سخن به ميان آورد. توازي هرمنوتيكي بدين معناست كه اين تجربهها در راستاي فطرت توحيدي ـكه در همه انسانها مشترك بوده و تغيير و تحولي نمييابدـ صورت گرفته است، ولي با توجه به تاثيري كه اعتقادات، اعمال و آيينها در شكلگيري تجربههاي عرفاني دارند در سطوح مختلفي جاي ميگيرند. از اينرو، از حيث برتر و فروتر يا نابتر و ناخالصتر بودن مقايسهپذير هستند.
كتاب حاضر در هشت فصل، تجربههاي عرفاني در اديان را به بحث نشسته است؛ فطرت گرايي در تعريف و تبيين تجربههاي عرفاني، شامانيسم؛ عرفان طبيعتگراي وهم جو، تائوئيسم؛ طبيعتگراي واقعبين، هندويسيم(انسانگراي الهي)، بوديسم(انسانگراي الحادي)، عرفان يهودي؛ خداگراي انسان ستيز، عرفان مسيحي؛ خداگراي انسان انگار، عرفان اسلامي؛ خداگراي انسانباور.
كتابهاي قرآن كريم، تجربه ديني، تفسير المحيطالاعظم، جامعالاسرار و منبعالانوار، مفهوم امر قدسي، عرفان و فلسفه، آيين بودا، ييچينگ طريقت ظهر عشق، علم و فلسفه، فلسفه دين در قرن بيستم، صوفيسم و تائوئيسم، جهان مذهبي اديان در جوامع امروز، دين و روان، تاريخ فلسفه چين، درآمدي به فلسفه دين، تاريخ اديان جهان، مباني فلسفي مسيحيت، يهوديت، راه بودا، رشحاتالبحار، الميزان، اديان آسيايي، حقيقتي ديگر، سنجش خرد ناب، دينشناسي تطبيقي، وارستگي، بحارالانوار، ميزانالحكمه، المنطق، نقد و نظر، تاريخ جامع اديان، عرفان مسيحي، فلسفه دين و ... از منابع مورد استناد نويسنده در تدوين اين اثرند.
در انتهاي اين اثر، نمايهاي از آيات، اعلام و موضوعات نيز درج شده است.
چاپ دوم كتاب «تجربههاي عرفاني در اديان» در شمارگان 1500 نسخه، 240 صفحه و بهاي 53000 ريال راهي بازار نشر شد.
نظر شما